به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ فاصله ایجاد شده بین طبقات مرفه جامعه و دهک های فقیر نشین موجب شده که چرخه معیشتی مردم در بحرانی ترین مرحله خویش دست و پا بزند. هر چه زمان به جلوتر می رود به نظر می رسد که اغنیاء ثروتمندتر و مساکین فقیرتر می گردند. آنچه در این بین ما را به تلنگر وا می دارد عدم برنامه ریزی مناسب و خوب تقسیم نشدن سرمایه ملی و واگذاری امتیازهای زود بازده اقتصادی است که در قالب وام های کم بهره و دیگر امتیازات با شرایط خاص به افراد ذی نفوذ  موجب بروز این شکاف که هر روز بیش از پیش عمیق تر گردد.

روح این فاصله گرفتن ها با سیستم مدیریتی و دولتی هر کشوری ارتباط مستقیمی دارد به قیمت داشته های یک ملت که گاها در اثر سوء مدیریت در بخش های کلان مستوجب ایجاد نامتوازن سرمایه ملی در سطح جامعه می گردد. رشد بیکاری، عدم اقتصاد پویا و مولد  سبب گردیده که این روزها کشور با مشکلاتی نظیر اشتغال زایی جوانان کشور در بدترین مرحله قرار گرفته است.

در این قصه غم انگیز آنچه مورد توجه است همانا افت شدید رشد نقدینگی در سطح جامعه و کمبود فعالیت های اقتصادی که با رکود بازار کسب و کار توام شده است. از معضلات فاصله طبقاتی باید به مواردی همچون تاخیر در ازدواج جوانان و رشد تجمل گرایی در بین افراد مرفه جامعه اشاره کرد که به دنبال این مشکل و با نگاهی به این روند رو به رشد باید به از هم گسیختگی بنیان خانواده و پایین آمدن اخلاق در اجتماع اذعان نمود.

در ادامه روند رو به رشد فاصله طبقاتی باید به ایجاد شکاف عمیق تر و بی اعتمادی مردم کم بضاعت که در پایان به انزوای افراد منجر می گردد گوشزد نمود. یکی دیگر از عوامل تشدید کننده فاصله طبقاتی ایجاد فرهنگ سازی نامناسب و تقلید از فرهنگ غرب بعنوان فرهنگ مخملی می توان اشاره کرد. بی عدالتی در جامعه و توزیع ناعادلانه ثروت ملی در بین مردم از دیگر عوامل فاصله طبقاتی و عمیق تر شدن شکاف بین فقرا و اغنیا را باید دانست.

از دیدگاه اقتصاد کامل می توان گفت که یک درصد از کل جمعیت کره زمین چیزی حدود چهل درصد ثروت جهان را در اختیار دارند و برعکس پنجاه درصد جمعیت دنیا صاحب کمتر از یک درصد ثروت جهان هستند. اگر بخواهیم مقوله شکاف طبقاتی را از لحاظ  روانشناسی مورد ارزیابی قرار دهیم می بینیم که این معضل در بین مردم موجب کاهش اعتماد و ترس از بی احترامی و تحقیر در جامعه می گردد.

ضریب جینی به عددی بین 0 تا یک که موید میزان برابری یا نابرابری اقتصادی (از حیث در آمد)در جامعه است اطلاق می شود. هر آنچه عدد برآوُرد شده در ضریب جینی بزرگ تر باشد، به دنبال آن فاصله میان توزیع درآمد و ثروت میان افراد و گروه های اجتماعی جامعه یا کشور هدف بیشتر خواهد بود و این آفت و عارضه ای است که دلایل بسیاری از معضلات و چالش های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و...به شمار می رود.

بر اساس گزارش ها شاخص ضریب جینی (بنابر آمار و ارقام جهانی) 374 / . برآورد شده و با این عدد و رقم، ایران در جایگاه 68 جهان، ایستاده است.

به نظر مختصصین یکی از عوامل خشونت در جامعه عدم ناامنی اقتصادی و شکاف طبقاتی بین فقیر و غنی و تنزل ارزشهای اخلاقی و دینی است. مجموعه این عوامل سبب افزایش بزهکاری، جنایت و خودکشی در کشورهاست. دولت در کاهش این شکاف طبقاتی و ایجاد عدالت در واگذاری سرمایه ملی و اختصاص سرانه بصورت عادلانه می تواند  نقش قابل توجهی داشته باشد.

اما آنچه به نظر می رسد در دولت های اخیرهرچند مرهمی بر دردهای ترک خورده دهک های پایین جامعه نگردیده متاسفانه بر سوزش قابل احساس آن افزوده است و با بی توجهی به بخش معیشتی و مهیا نشدن بستر اشتغال در کشور این روزها به امری لاینحل مبدل گردیده است.

به هرحال با یک نتیجه کلی و میدانی از سطح جامعه آنچه در قالب علل شناخته شده فاصله طبقاتی آشکار شده همانا قرار گرفتن سرمایه کشور در دست گروهی اقل از نظام سرمایه داری که با رانت خواری و عوامل ذی نفوذی سرمایه یک ملت را در قبضه خود قرار داده اند. شایسته است دولت و کلیه نهادهای متولی امر عدالت محور با یک برنامه ریزی خاص از سرازیر شدن سرمایه ملی به کام نظام سرمایه داران ممانعت بعمل آوردند و با ورود به چرخه اقتصاد شرایط اشتغال زایی را با مهیا نمودن بستر حرفه های مولد فراهم آورند. رونق اقتصادی تنها در سایه بکارگیری تمامی عوامل طبیعی و انسانی و رعایت همه جوانب میسر خواهد شد که با کمال تاسف در این مسیر قدم ها آهسته تر از واژه کند و کسالت وار برداشته می شود.

انتهای پیام /