نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

20. تير 1395 - 13:41
شهید زبیر بخشیان از شیرمردان دلاور خطه قهرمان‌پرور بویراحمد و از طایفه سرافراز گنجه‌ای است که در 14 سالگی به فرمان امام زمانه خود لبیک گفت و در 19 سالگی به شهادت رسید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل، استان کهگیلویه و بویراحمد به نسبت جمعیت، تعداد زیادی شهید تقدیم اسلام کرد که سردار شهید مصطفی زبیر بخشیان یکی از نامداران کهگیلویه و بویراحمدی بود که شربت شهادت را در 25 بهمن 64 نوشید.

سردار شهید مصطفی زبیر بخشیان متولد 1345 از شهدای روستای گنجه‌ای بزرگ بویراحمد بوده که در دوران جنگ مسؤولیت معاونت اطلاعات عملیات تیپ انصار رسول‌الله را بر عهده داشت.

شهید بخشیان در منطقه جوانرود در 25 بهمن‌ماه 1364 بر اثر اصابت تیر مستقیم دشمن شربت شهادت نوشید.

به رسم ادب و ارج نهادن به مقام شامخ شهدا برادر شهید مصطفی (زبیر) بخشیان از برادر شهید خود سخن می‌گوید.

برادر سردار شهید بخشیان بیان کرد: سردار شهید مصطفی زبیر بخشیان در مراسمات سینه‌زنی و دعاخوانی همیشه حضور فعال داشتند.

این جانباز جنگ تحمیلی ادامه داد: سردار شهید به من و یکی از دوستان که در میدان رزم بودیم نامه می‌نوشت و تشویق می‌کرد و زمانی که مأموریت ما تمام شد و در حال بازگشت به خانه بودیم شهید با دست‌خط خود نوشته که من در خانه بودم و شنیدم که برادرم برمی‌گردد تا او برگردد وارد جبهه شوم؛ بنابراین شهید وارد بسیج شد و ثبت‌نام کرد.

برادر سردار شهید بخشیان گفت: شهید در یادداشتی نوشته بود (که خدایا من در این شرایط که امام می‌فرماید جبهه‌ها واجب است و با مشکلاتی که اعم از درس خواندن و کارهای خانه پیش رو دارم تکلیف ما چیست و تأکید می‌کند که در ایام سینه‌زنی به یاد دارم که دوست داشتم از یاران امام حسین(ع) باشم.

وی ادامه داد: شهید دوره تکاوری را در ارتش گذراند و پس از آن در عملیات رمضان شرکت کرد و از ناحیه دست چپ مجروح شد و پس از مدتی برای سرکشی از خانواده به خانه برگشت و پس از آن به جبهه برگشت.

برادر سردار شهید بخشیان تصریح کرد: پس از آن زمان شهید را به عنوان پاسدار رسمی پذیرفتند و پنج سال دوران خدمت خود را در منطقه جوانرود به پایان رساند و سرانجام شربت شهادت را در سن 19 سالگی نوشید.

این جانباز جنگ تحمیلی ادامه می‌دهد در کتابی که به نام سردار شهید مصطفی(زبیر) بخشیان به زیر چاپ رفته دوستان وی که در کردستان و تهران بودند بارها اذعان کردند که شهید در شجاعت بی‌نظیر بود.

برادر سردار بخشیان از نحوه شهادت برادر رشیدش می‌گوید و تصریح کرد: چند یگان قرار بود که برای شناسایی به عراق بروند که هر یگان یک نیرو داشت که یک تیم منسجم را تشکیل دادند و شهید بخشیان به عنوان فرمانده تیم عملیاتی به عراق رفتند تا مواضع و ساز و کار عراق را شناسایی کنند.

وی ادامه داد: در آن زمان هوا طوفانی و بارانی بود و نیروهای کومله‌ از حضور آن‌ها اطلاع می‌یابند که در کمین نیروهای ایرانی می‌نشینند در این میان شهید بخشیان از کمین خارج می‌شود و زمانی که سردار شهید علی‌مردان عظیمی توسط نیروهای کومله از ناحیه پا مجروح می‌شود که در این حین شهید بخشیان را صدا می‌کند و برمی‌گردد و شهید عظیمی را بر دوش خود می‌گذارد که با تیر مستقیم دشمن به شهادت رسید.

به گزارش فارس، در بخشی از وصیت‌نامه شهید آمده است: اکنون که شیاطین بزرگ و کوچک که علیه بلادهای اسلامی در حال نبرد هستند و پشتیبانی خود را از حکومت بعث عراق اعلام می‌کنند و هر روز و شب می‌کوشند تا شاید راهی پیدا کنند که علیه جمهوری اسلامی باشد و بار دیگر طاغوت را جانشین جمهوری اسلامی کنند و دست ابرقدرت‌ها را در این منطقه بنشانند و بار دیگر مسلمین را زیر سلطه خود قرار دهند من و هر فرد مسلمان و آنهایی که احساس مسؤولیت می‌کنند وظیفه داریم که تا آخرین قطره خونی که در بدن داریم علیه این از خدا بی‌خبران سدی بزرگ بسازیم که در تاریخ اسلام بماند و برای یادگاری باشد که یادشان نرود.

شهید تأکید می‌کند: من به حکم رهبر که حکم اسلام است آگاهانه به میدان جنگ می‌روم تا شاید بتوانم به یاری خداوند تبارک و تعالی برعلیه کفر جهانی بجنگم.

پدر و مادر، من چند وقتی پیش شماها امانت بودم و حالا باید برگردم پیش صاحب اصلی خودم آیا از دادن امانت خود کراهت به خرج می‌دهید، یا آن را همچون امانتدار پاکی تحویل می‌دهید.

پدر و مادرم در مرگ من خواهش می‌کنم گریه و زاری نکنید زیرا امام بزرگوارمان در مرگ پسرش اشک نریخت زیرا می‌دانست رضای خداوند در شهادت اوست.

شهید در وصیت‌نامه خود آورده است: من از شما می‌خواهم که برای امام دعا کنید، زنده ماندن امام هر روز درخت اسلام را آبیاری‌تر می‌کند و هر روز و ساعت قلب ابرقدرت‌های جهان را به لرزه در می‌آورد و از شماها می‌خواهم که امام را تنها نگذارید. 
به خدا سوگند اگر بدنم قطعه قطعه شود در هر قطره خون من نام مقدس خمینی را خواهید دید و بی‌عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد.

در این وصیت‌نامه ذکر شده است: برادران عزیز ، اسلام الان نیاز به خون دارد و شما شجاعانه بیایید جبهه و راه شهیدان را ادامه بدهید، شهادت من سعادتی است برای خانواده‌ام، نه مصیبت و ناراحتی برای خانواده‌ام و آنها آرزویشان همین است.

===============

گزارش از اسما وفابین

=============== 

انتهای پیام/

دیدگاه‌ها

با سلام احتراما، به استحضار میرساند آقای علیمردان عظیمی به شهادت نرسیده ودرآن زمان به اسارت دشمن درآمده اند.با تشکر

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی