به گزارش پایگاه تحلیلی خبری چهارفصل؛ در کلاس درس موفقیت فوتبال ما شاگرد درس نخوان و بازیگوش کم نیست! بهانه برای فرار از این کلاس هم کم نیست! از غیبت به خاطر ترس امتحان تا مریضی های بی نام و نشان. اما حکایت تیم اول فوتبال ایران خیلی متفاوت است. آنها یک گوشه آموختند و آموختند. نمره های خوبشان را دیدند و گفتند لابد رابطه ای با معلمان و مدیران این مدرسه در میان است. اما حقیقت شاگرد اول های قصه ما چیز دیگری بود. آموزگاری به نام برانکو بردن را یاد داد و شاگردانی که حالا با یحیی گل محمدی گذشته خود را فراموش نمیکنند.
پرسپولیس حتی در آرمانیترین نتایج رقبا، حالا تنها 8 امتیاز تا قهرمان شدن فاصله دارد. شکست ماشین سازی در تبریز، حالا ما را یکبار دیگر به کلیشهای ترین سکانس فوتبال ایران نزدیک کرده است؛ بالا بردن جام توسط سیدجلال حسینی. پیروزی که البته خالی از نکته فنی و صرفاً لطف یک پنالتی نبود و نباید چشم ها را بر روی ضعف ها ببندد.
1- پرسپولیس از آن دست مهمانهای بدون تعارف است. 8 بازی برد متوالی خارج از خانه و 7 کلین شیت. آماری که حتی ویروس ویرانگر کرونا نیز نتوانست به قلمروی آن نزدیک شود. تیمی که سخت از نا میافتد و سختتر گل میخورد. این آمار و ارقام هواداران پرسپولیس را به ساحل آرامشی سوق داده است که به بازیهای بیرون از خانه همان گونه نگاه شود که در ورزشگاه آزادی انتظار میرود. بخشی به انعطاف پذیری تاکتیکهای یحیی گل محمدی بر میگردد و بخش عظیمتری به تسلط روانی سرخپوشان در خانه حریف.
2- خواسته یا ناخواسته پرسپولیس چند مدتی است که به جوانانش بها میدهد. مهدی عبدی که در دربی جرقههای خودنمایی را زده بود و با بریس برابر پیکان ثابت کرده یک مهره دم و دست تعویضی نیست حالا چند دقیقه برای ورود او به زمین و دردسرهای چابکیاش کافی بود تا علیپور گل نزن حداقل یک پنالتی برای تیمش هدیه بگیرد. اما این بازی ارمغان دیگری داشت و آن هم سعید حسین پور بود. بازیکنی که نشان می تواند برای فصول آینده عصای دست سرخپوشان در خط مقدم میانه میدان باشد.
3- رفع تکلیف! این شاید بهترین جمله برای نحوه بازی علی علیپور باشد. مهاجم سرخپوشان شاید مانند سابقش دفاع حریف را آزار دهد اما همهی اینها تا موقعی که گلی در کار نباشد، ارزش ندارد. حالا هر چه قدر مهدی ترابی خلاقیت فردی به خرج بدهد و توپ را به یک قدمی دروازه برساند، با این وضع نه چندان خوب تمام کنندگی، مدافعان حریف هم آنچنان باکی ندارند. سرخپوشان در فصل نقل و انتقالات باید غالب همت و پولهای خود را صرف یک مهاجم تمام کننده و ترجیحاً بلند قامت بکنند. از آن جایی که به نظر میرسد دانیال اسماعیلی فر در یک قدمی پرسپولیس قرار دارد، وجود یک مهاجم که در هوا نیز حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد از نان شب هم واجبتر است. به نظر میرسد شهریار مغانلو ایدهآل ترین گزینه باشد.
4- اپیدمی سانترهای بیهدف که روزگاری تنها مهدی شیری به آن مبتلا بود حالا دامن گیر سایر عناصر هجومی پرسپولیس شده است. سیامک نعمتی، مهدی ترابی و بشار رسن به عنوان دم دست ترین گزینهها نتوانستند انتظارات را برآورده کنند. البته نباید از نبود مدافع چپ تخصصی در این بازی غافل شد. شجاع خلیل زاده به عنوان یک مدافع میانی تخصصی نقش چندانی در حملات نداشت و اگر ارسالی هم از جانب وی صورت می گرفت از نیمه خودی و به سمت عمق حریف بود.
5- پرسپولیس نباید بشار و ترابی را از دست بدهد. تنها چند سکانس قابل توجه از هماهنگیهای بین این دو بازیکنان در جناحین حریف کافی است تا به این نتیجه برسیم، پرسپولیس با از دست دادن حتی یکی از این دو بزرگترین باخت نقل و انتقالاتی را تجربه کرده است. بازیکنانی که هر کدام میتوانند با خلاقیتهای فردی گره دفاع اتوبوسی حریف را باز کنند و صد البته اگر بازیشان توام با یک مهاجم همه فن حریف باشد پرسپولیس فصل بعد را شاید دیدنیتر از همیشه کنند.
6- نیمه اول بازی با فاصله زیاد بین خطوط پرسپولیس و نبود هماهنگی باعث شد تا آنچنان نمایش خوبی از تیم یحیی گل محمدی نبینیم. اما در نیمه دوم بازیکنان پرسپولیس بیشتر از همیشه به هم نزدیک شدند و با کارهای تاکتیکی به خصوص از سمت راست، امان ماشین سازی را بریدند و چه بسا درخشش حامد لک نمیبود، نتیجه سنگین تر میشد.
تیم یحیی گل محمدی برای هواداران سرخ حالا مانند ارکسترهای کشتی تایتانیک هستند. کشتی فوتبال ما در ایام کرونایی رو به غرق شدن است اما آنها فارغ از این جنجالها و حواشیها مینوازند و مینوازند. حتی اگر کشتی در یک قدمی غرق شدن باشد، آنها مینوازند تا هواداران در جولانگاه یک ویروس بدانند که دنیا هنوز هم دلخوشیهایش را دارد.
انتهای پیام/
نظرات کاربران