به گزارش چهارفصل، چندين سال است به بهانه سالروز شهادت استاد شهيد مرتضي مطهري از معلمان سراسركشور به شكل هاي مختلف تجليل و تكريم مي شود تا بهانه باشد براي قدرداني از زحمات و تلاش هاي معلمان در پايه هاي مختلف تحصيلي در كشور.

به همين بهانه به سراغ خانواده معلم و جانبازي فداكار در شهر لنده رفتيم تا شايد بتوانيم قدري از گرد وخاك هاي گچ هاي تخته سياهش را قدر بدانيم و آن را توتياي چشمان خويش كنيم.

در ميان كوچه پس كوچه هاي شهر لنده در سالروز ولادت امام علي(ع)، روز پدر و وروز معلم با حضور در كوچه گلستان 16 در شهر لنده رفتيم تا سراغ از خانواده فرهنگي جانباز مرحوم فريبرز رنجبر بگيريم تا اين مناسبت ها را بهانه كنيم و كمي با خانواده وي هم كلام شويم.

با قرار قبلي به منزل مرحوم فريبرزرنجبر رفتيم كه در لحظه ورود به منزل مشهدي ماندني حقيقت فر يكي از همرزمان مرحوم رنجبر را نيز در منزل آن مرحوم حاضر بود كه بعد از سلام و احوالپرسي با خاطراتي زيبا به مطالب مورد نظر ما اشاره كامل كرد.

فرهنگي فرهيخته فريبرز رنجبر در تاريخ 4 ارديبشهت ماه 1339 در خانواده اي مومن و مذهبي در روستاي ده تل بخش موگرمون از توابع شهرستان لنده  در استان كهگيلويه وبويراحمد متولد شد.

وي دوران تحصيلي خود را از مدرسه ابتدايي وحدت موگرمون آغاز كرد و پس از پايان تحصيلات دوره ابتدايي  به جهت ادامه تحصيل عازم لنده شد و بعد از اتمام دوره راهنمايي با قبولي در دانشسراي شهر دهدشت وارد فضاي كار معلمي شد.

*اولين روز كاري در روستاي مله آبگاوان

ماندني حقيقت فر از بستگان معلم جانباز فريبرز رنجبر است كه از اولين روز كاري آن مرحوم در روستاي مله آبگاوان سخن به ميان آورد و گفت: اولين روز مهرماه سال1360بود نسيمي خنك از فراز كوه سياه گونه هايمان را نوازش مي كردو موهايمان را شانه مي كرد، فريبرز خوشحال و خندان بود و در پوست خود نمي گنجيد گويي اولين حادثه زندگي اش در حال رويدادن بود.

مردم روستا از قبل نيز چشم انتظار معلم خويش كه از بستگان نام آشناي آنان بود لحظه شماري مي كردند كه با حضور من و فريبرز رنجبر غم هجران چندين ساله بي معلمي را مي توانستيم از چهره هاي سراسر رنج و سختي مردمان آن ديار به وضوح مي ديديم.

مردم روستاي مله آبگاوان به محض رسيدن ما خُرسند و خوشحال به پيشواز ما با قرباني گوسفندي بزرگ آمده بودند و گويي منبع نوري براي زدودن جهل و تاريكي شان آمده بود.

فريبرز رنجبر نيز از فرط خوشحالي و علاقه شديدي كه به تعلم و تربيت داشت نمي دانست از كجا بايد شروع كند چرا كه از يك طرف نمي توانست مانع شور وشعف خويش شود و از سوي ديگر نمي دانست ذوق و شوق مردم را به چه زباني پاسخ گويد.

به هرحال مراسم خوبي براي آن مرحوم در آن روز بيادماندني گرفته شد و آغاز كار رنجبر از مدرسه مله آبگاوان كه امروز به نام شهيد افراز نامگذاري شده است شروع شد و روزهاي به خوبي سپري مي شد و از شنبه تا پنج شنبه در كلاس هاي درس حاضر مي شد و روز جمعه نيز به ديدار خانواده خود در روستاي ده تل در فاصله 15كيلومتري روستاي خود مي آمد.

 وي قبل از اتمام دوره دانشسرايي خود با يكي از اقوام خويش ازدواج كرد كه حاصل آن چهار فرزند پسر و سه دختر است.

*حضور در عمليات كربلاي 4 و مجروحيت در شلمچه

اين فرهنگي نستوه با حضور در جبهه هاي حق عليه باطل در عمليات كربلاي 4در شلمچه از ناحيه پا و سر مجروح گرديد كه بلافاصله به بيمارستان شهيد بقايي اهواز منتقل و از آنجا به بيمارستان حجتيه اصفهان اعزام گرديد.

ماندني حقيقت فر درخصوص مجروحيت مرحوم رنجبر پس از عمليات كربلاي 4 گفت: زماني كه مرحوم رنجبر مجروح شده بود جهت ديدار وي به فرودگاه اهواز رفته بودم، سالن انتظار فرودگاه پُر شده بود از مجروحان جنگي كه بعد از عمليات كربلاي 4جهت اعزام به بيمارستان هاي كشور منتظر هواپيما بوده اند را مشاهده كردم، پيدا كردن مرحوم رنجبر در ميان آن همه مجروح جنگي كاري غيرممكن بود چرا كه خاك و خون سر و روي رزمندگان را گرفته بود.

با سئوال از چندين نفر از پاسداراني كه مسئول نام نويسي مجروحان بوده اند سراغ فريبرز رنجبر را گرفتم كه پس از جست و جوي بسيار نام وي در ليست هواپيمايي بود كه قصد عزيمت به استان اصفهان را داشت قرارگرفته بود كه پس از التماس و هزاران قسم، توسط يكي از پاسداران به داخل هواپيما رفتيم و وي را با سر و روي زخمي ديدم كه اولين خواهشش از من اين بود كه فعلا به كسي نگو كه زخمي شده ام. سپس همه ما همراهان را از هواپيما پياده كردند و مجروحان را به بيمارستان هاي استان اصفهان منتقل كردند.

من بعد از آن به لنده آمده ام و با حضور در منزل وي اظهار كردم كه حال وي خوب است و هيچ گونه مشكلي ندارد.

كه بعد از سه الي چهار روز به خانواده وي اطلاع دادند كه وي مجرح شد كه با عمو و مادر و جمعي از بستگان عازم اصفهان شديم كه بعد از گذشت يك ماه وي را مرخص كردند و به منطقه آمد.

حاصل حضور اين رزمنده در دفاع مقدس افتخار جانبازي 20درصدي بوده است كه در مقابله با دشمنان رژيم بعث از جان خويش گذشتند تا امروز طعم شيرين امنيت را به كام ملت ايران گوار كنند.

*معلمي كه معلمي را به فرزندان خويش آموخت

فريبرز رنجبر معلمي فداكار و اسوه روشن اخلاق و اخلاق مداري بود كه با عشق در كلاس درس حاضر مي شد و با عشق به دانش آموزانش درس مي داد.

وي با الهام گرفتن از مكتب انبياء الهي شغل معلمي را انتخاب كرد و همين جوهره وجودي را به فرزندان با عشق تزريق كرد و سه نفر از فرزندانش را به پاي تخته سياه كلاس با نشان دادن راه سالكان نشان داد و آنان را معلم پروراند.

حسن رنجبر دبير رياضي دبيرستان هاي شهرستان لنده و داراي مدرك كارشناسي عمران است كه معلم بودن خود را الهام گرفته از سيره و روش پدر معلمش مي داند.

وي گفت: پدرم همواره در انتخاب مسير زندگيمان به عنوان ريل قطار بود و مسير زندگي و تصميم گيري را برايمان هموار مي كرد تا هيچ گاه از مسير زندگي خارج نشويم.

رنجبر اظهاركرد: پدرم هميشه مي گفت: شغل معلمي با ساير مشاغل جامعه متفاوت تر است چرا كه ارزش و مقام منزلت كار معلم در ادامه راه انبياء الهي است و رسالت معلم روشنگري و علم آموختن است.

جواد رنجبر برادر كوچك تر حسن نيز كارشناسي ارشد فيزيك دارد و در دبيرستان هاي شهرستان لنده مشغول تدريس درس فيزيك است.

سجاد رنجبر نيز فرزند ديگر مرحوم رنجبر است كه كارشناسي زيست شناسي دارد و هم اكنون نيز در رشته دندان پزشكي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان با رتبه 249 كنكور سراسري سال 93قبول شده است و در رشته دندانپزشكي مشغول تحصيل است.

سامان رنجبر يكي ديگر از فرزندان مرحوم رنجبر است كه در رشته مهمندسي مكانيك در دانشگاه خاتم الانبياء بهبان در استان خوزستان مشغول تحصيل است.

*رئيس شوراي حل اختلاف شهرلنده

فريبر رنجبر به واسطه جايگاه خوبي كه دربين مردم شهرستان لنده داشت در تاريخ 28مردادماه 1387 از سوي دكتر جمادي رئيس دادگستري اسبق استان كهگيلويه وبويراحمد به عنوان رئيس شوراي حل اختلاف شهرلنده منصوب براي مدت سه سال منصوب شد كه در اين مدت هيچ پرونده اي جهت صدور راي به دادگاه نرفت و همه مسائل مردم به جز مواردي كه در حوزه اختيارات اين شورا نبوده است در شوراي حل اختلاف حل و فصل مي شد.

شجاعت و نترسي و ولايت مداري از شاخصه هاي بارز اين فرهنگي نمونه لنده اي بود كه هنوز هم كه هنوز است مردم از وي به نيكي ياد مي كنند.

 فريبرز رنجبر به انتخاب فرهنگيان شهرستان لنده براي مدت هشت سال به عنوان مدير عامل تعاوني مصرف فرهنگيان انتخاب شد تا مايحتاج فرهنگيان را تامين كند تا مشكلات اقتصاد آنان را به نحوي جبران كند.

اين معلم جانباز هيچ گاه مسائل كاري خود را به درون منزل نمي آورد و از لحظه ورود به منزل جز باشادي و شوخ طبعي سخن به ميان نمي آورد.

در لحظات شيرين سال تحويل اقوام نزيدك را در منزل خود جمع مي كرد و لحظه سال تحويل را با خواندن قرآن و عيدي دادن با اقوام و اهل منزل سپري مي كرد.

همه از بودن با او افتخار مي كردند چرا كه هم معلم بود و هم پدر و هم حلال اختلافات و درگيري ها و همين شاخصه ها و خصايل ممتاز وي بود كه باعث جذابيت روز افزون وي شده بود.

*خدايا باران رحمتت را بر عزيزانم ببار

تصوير روز تشيع و تدفين مرحوم رنجبر و بارش رحمت الهي

سرانجام در صبح يك روز بهاري در هنگامه آواز چكاوكا و جوشش چشمه هاي بهاري در هواي باراني در تاريخ 7 فروردين 1391 بر اثر تصادف در شهر بهبهان جان به جان آفرين تسليم كرد.

جمله " خدايا باران رحمتت را بر عزيزانم ببار" آخرين پيامكي كه مرحوم فريبرز رنجبر قبل از وفاتش براي يكي از اقوامش فرستاد كه دست بر قضا در روز تشيع و تدفين وي نيز بارش رحمت الهي بر آرزوي آن مرحوم لبيك گفت و هم ناله با فرزندان وي حال و هواي غم بار به خود گرفت و بر سر عزيزانش شروع به باريدن كرد تا سوز دل پدر را التيام بخشد.

آري هر جا کامی شیرین و سایه مهری گستر هست بايد يقين پيدا كنيم كه حضور معلمي هويدا خواهد بود و براي جامعه اي خسته از جهل و ناداني سفيري خواهد بود براي روشني و آگاهي.

و چه شد معلماني كه در راه تعالي انديشه هاي علمي و معنوي فرزندان ايران اسلامي قدم برمي دارند تا نسلي برتر در زمينه هاي مختلف علمي را تربيت كنند تا جويبار علم و انديشه در رگ هاي جامعه جاري و ساري گردد.

سرانجام پيكر مطهر اين معلم و جانباز فداكار در تاريخ 7 فروردين 1391 در قطعه صالحين قبرستان شهرلنده براي هميشه به خاك سپرده شد تا زيارتگاهي باشد براي همه دانش آموزان و همرزمانش در هشت سال دفاع مقدس.

شمع بزم محفل شاهان شدن لطفي ندارد 

اي خوشا شمعي كه روشن مي كند كاشانه اي را

باتشكر از خانواده  فرهنگي فرهيخته جانباز مرحوم فريبرز رنجبر كه در تهيه اين گزارش ما را ياري كردند.

گزارش و عكس: سيد اسماعيل ميری