به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی چهارفصل، هدایتخواه از فردای ۱۲ اسفند که در یک رقابت نزدیک قافیه را به غلام محمد زارعی واگذار کرد اعلام نمود که دیگر نامزد انتخابات نخواهد شد و در یک سال اخیر علی رغم دعوت و فشارهای زیادی که وجود داشت وی حتی یکبار هم به تلویح سخن از احتمال شرکت در انتخابات نکرد و همیشه به ضرس قاطع می گفت که در پی کار فرهنگی ام و تکلیفی برای شرکت در انتخابات ندارم. ولی او «آمد».

کسانی که از منظر سیاسی در کنار او بودند و هستند از این تصمیم خوشحال هستند چون هر چه در یک سال گذشته تلاش کردن تا یکی را در حد و قواره استاد پیدا کنند توفیقی نیافتند و حالا از اینکه مجبور نیستند تا پشت یک کوتوله ی سیاسی حرکت کنند شادمان هستند.

ولی کسانی که استاد را به عنوان معلم اخلاق خود می‌دانستند و در پیاده روی اربعین در معیت او بودند و خوب در خاطرشان هست که استاد در سرزمین مقدس نینوا هم گفته بود در انتخابات شرکت نمی کنم حالا دچار تعارض شده اند و در برزخ به سر می‌برند که الگو و معلم اخلاقشان چگونه این قدر راحت تسلیم فشار سیاسیون اطرافش شد؟

هدایتخواه برخلاف چهار سال پیش بی هیچ استخاره ای دوباره ثبت نام کرد و در روز ثبت نام هم معلوم شد که مدرک تحصیلی اش فوق لیسانس است و برخی ها صرفا از سر ارادت او را دکتر می خوانند در حالی که از لحاظ قانونی جای پیگرد دارد. استاد همان زمان هم که استخاره زد «بد» آمده بود ولی سیاسیون اطراف دکتر به این باورهای هدایتخواه وقعی ننهادند و فشار اوردند تا او ثبت نام کند و درنهایت هم انتخابات نهم مجلس برای او «بد» تمام شد.

استاد البته اینبار استخاره‌ای نزد و نشان داد که کاملا سیاسی امده است و تنها پیروزی برایش مهم است و در این راه خود و طرفدارنش حرف هایی می زنند و کارهایی می کنند که نشان می دهد پشت تفکرات و رفتارهایشان هیچ تئوری و یا ایدئولوژی وجود ندارد و بعضا به تفارق بین اصولگرایی و اصلاح طلبی باور ندارد و تنها دنبال قدرت و بازگشت به اتاق های مدیران کل استان هستند.

در حالی که در قران کریم و به صراحت به نفی قومیت و تعصبات قومی اشاره شده است و برتری تنها نتیجه تقوا دانسته شده است ولی تیم اقای هدایتخواه این روزها تمام تمرکز خود را بر احیای «عزت» بویراحمد انهم در مقابل دو شهرستان دیگر استان می دانند و در این بین به یک ائتلاف جعلی و طنز عالم سیاست یعنی ائتلاف سید باقر موسوی و هدایتخواه پناه برده اند و حتی ادم های پر ادعا و مقاله نویسشان که البته در واقعیت چیزی جز یک آگهی پیدا کن روزنامه و یا جیره خوار بر سر سفره همه نیستند دنبال تئوریزه کردن این تز مسخره هستند.

شکی نیست که این نوع دست و پا زدن و پناه بردن به سنت های زشت گذشته یا محصول ترس از شکست است و یا بیانگر میل سیری ناپذیر به قدرت.

و گرنه همگان خوب می دانند که مردم استان از بی بی حکیمه تا پل کتی، از ممبی سر آسیاب تا کاکان و از تنگ سرخ تا سیلوکلوار همگی خود را برابر و برادر می دانند.

بد اخلاقی بزرگتر این طیف که شعار اخلاق را می‌دهند آن است که علی رغم صحبت از نزدیکی با سید «باقر موسوی» و ائتلاف با او اما در دل آرزو و تنها امیدشان رد صلاحیت سید باقر موسوی است که اگر قرار بر بودن سید باقر باشد شکست هدایتخواه نیازی به پیش بینی ندارد.

اما مشکل هدایتخواه تنها سید «باقر» نیست و اتفاقا مطرح کردن نزدیکی به سید ناشی از یک هراس بزرگتر و واقعی تر است و آنهم حضور و شرایط خوب مردمی زارع است. ولی انها برای این مشکل علاوه بر تلاش برای نزدیکی به طیف سید با فرض قطعی رد صلاحیتش بسیار امیدوارند که محمد بهرامی تایید صلاحیت شود تا شاید ارای زیاد مخالفان هدایتخواه بین زارع و بهرامی تقسیم شود.

با ترکیب فعلی شاید بتوان پیش بینی کرد که این دوره از انتخابات نیز به سمت دو قطبی شدن بین هدایتخواه و زارع حرکت خواهد کرد هر چند به فرض تایید صلاحیت بقیه نامزدهای فعال این روزها می توان ارایی را بویژه برای محمد بهرامی در نظر گرفت اما انچه که واضح است رقابت اصلی همچون چهار سال پیش بین زارع و هدایتخواه خواهد بود.

و از هم اینک نیز می توان پیش بینی کرد که زارع پیروز این رقابت خواهد بود وی چهار سال پیش و در شرایطی که از استاندار، تا معاون سیاسی و فرمانداران و بخشداران همه مخالف او بودند و امکانات همه در اختیار تیم هدایتخواه قرار داشت توانست با اقتدار پیروز انتخابات گردد. و این دوره این وضعیت کاملا بر عکس است و اگر چه مقامات اشاره شده حق دخالت در انتخابات را ندارند اما این موضوع تاثیر روانی بسیاری بر رای دهندگان خواهد داشت.

مورد دیگر که قطعا نه تنها در حفظ حامیان زارع موثر خواهد افتاد که سبب جذب نیروهای جدید بویژه اصلاح طلبان مردد خواهد شد همراهی و حمایت اقای زارع از دولت تدبیر و امید می باشد در حالی که در نقطه مقابل ماهیت هم سلکان هدایتخواه بویژه در جنجال افرینی شان علیه برجام بر مردم روشن شده است و انها نمی خواهند بار دیگر کسی را به مجلس بفرستند که وکیل الدوله بود و حالا هم تنها سخنگویی می شود برای جبهه پایداری.

اگر تعریف صحیح و مطابق فرمایشات مقام معظم رهبری از اصولگرایی داشته باشیم یقینا رفتارها و تخریب هایی که در یک سال گذشته در میان این طیف در بویراحمد اتفاق افتاد هرگز نشانه ای از اصول در آن نبود و به قول برخی متقدین اصولگرایان بی اصول صفتی است که می توان به آنها اطلاق کرد و همین بی اصولی هم سبب جدایی شخصیت ارزشمند وسیاستمداری چون لاریجانی از این طیف گردید. بی تردید در این دوره در کنار شخصیت های معتدل افراد اصولگرایی از جنس لاریجانی و زارع بیش از هر کس دیگر و هر زمان دیگر شانس اقبال عمومی را دارند.

جمیع همین عوامل و پیش بینی ساده تحولات پیش روی انتخابات عامل اصلی هجمه غیر اخلاقی این روزها به زارع می باشد چرا که واقعیت ان است که در طول این چهار سال نمایندگی حاج غلام‌محمد زارعی بر عزت و غیرت مندی بویراحمد به همراه پیشرفت و ترقی افزوده شده است.

بویراحمد در زیر سایه رهبری مقام معظم رهبری و بیداری و مدیریت بالای نماینده شایسته ی معظم له در استان حضرت آیت الله ملک حسینی در نهایت عزت و سربلندی قرار دارد و بویراحمد نیازی به دایه مهربان‌تر از مادر ندارد و سید باقر هم اگر دغدغه حضور در صحنه و مجلس را دارند صرفاً از سر احساس وظیفه و هراسی است که از حضور دلواپسان و اعضای جبهه پایداری در مجلس دارند.

انتهای پیام/