به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ سال 96 برای استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان سالی نحس برای طلافروشان دیار زاگرس نشین در تقویم ثبت و ضبط خواهد شد. طلا به عنوان کیمیایی گرانبها و درنایاب برای افراد فقیر و دهک های پایین جامعه به آرزویی دست نیافتنی مبدل گشته است که هم زمان با تحریم ها و اقتصاد کسالت وار این روزهای کشور روند رو به افزایش و قیمت آن از تاثیر پذیری این جریان بی نصیب نمانده است تا جایی که با رشد چندین درصدی توان خرید را برای افراد و خانوارهای کم بضاعت را با دشواری دو چندان روبرو ساخته است.

به گزارش پایگاه خبری پلیس، سردار «سعید منتظر المهدی» در مطلبی که در این پایگاه منتشر شد به بررسی علل و عوامل سرقت در جامعه پرداخت.

در چندین پژوهش پیمایشی انجام شده در سطح ملی توسط معاونت اجتماعی ناجا نشان داده شد که:

1_سرقت هماره یکی از دغدغه های نخستین شهروندان ایرانی، اعم از زن و مرد است و جالب آنکه، مشخص شده است که ترس از سرقت اولین بیم و هراس کودکان و نوجوانان است.

2_ترس از دستبرد به اموال تاثیر مستقیم، فوری و شدید بر احساس امنیت شهروندان، از کوچک تا بزرگ بر جای می گذارد.

بر اساس شواهد آماری متقن، این پدیده حدود 20 درصد از ˈناامنیˈ شهروندان را تبیین می نماید یعنی چنانچه روزی به کلی این ترس از میان رانده شود حدود 20 درصد بر احساس امنیت عمومی مردم جامعه افزوده می شود.

3_پدیده سرقت تاثیر منفی معناداری بر شأن و منزلت و اقتدار پلیس بر جای می گذارد ، یعنی با کاهش ˈنرخ وقوعˈ پدیده سرقت در جامعه به صورت چشمگیری بر شأن پلیس و اقتداری که آنان برای پلیس قائل اند ، افزوده می شود.

اولین مطالبه بیش از دو سوم شهروندان از پلیس، مبارزه فراگیر و اثر گذار با جرم سرقت است.

از این چند یافته مختصر می توان نتیجه گرفت که در مداخله با پدیده شایع سرقت، یک ضرورت اساسی و نیاز فوری است. از آن گذشته به نظر می رسد برای مداخله و مقابله با پدیده سرقت می بایست عزمی جدی و مشارکت همگان از جمله مردم مدنظر قرار گیرد.

اما مداخله در پدیده سرقت زمانی اثرگذارتر است که اولاَ، ماهیت آن پدیده به دقت بازشناخته و ثانیاَ اقدامات صورت گرفته، خواه در زمینه پیشگیری و خواه در زمینه مقابله و مداخله، با تدابیر از پیش اندیشیده شده و در چارچوب راهبردهای متقن و بر اساس اصول و روش های دقیق علمی، به سامان برسند. به همین سبب، من در این مجال در پی آن هستم تا با یادآوری نکاتی چند، زمینه و بستر ذهنی را برای تحقق این دو الزام یعنی شناخت ماهیت سرقت و روشمند ساختن اقدامات فراهم کنم.

در سریال های زنجیره ای سرقت از طلافروشان کهگیلویه و بویراحمدی آنچه به نظر می رسد شناخته شدن افراد طلافروش توسط مردم و ناشیانه بودن سارقانی که بعد از سرقت طلاهای مورد نظر فرد یا افراد طلافروش را به صورت وحشیانه به قتل رسانیده اند.

در سرقت از طلافروشی گچساران و گمانه زنی های متعددی که در سرقت از مرد طلافروش باسابقه و خوشنام رقم می خورد دایره اطلاعاتی مامورین نیروی انتظامی بر روند کاری بود که در بعضی از این گمانه زنی ها سارقان را خارج از استان تصور می نمودند.

این پیگیریهای مختلف و ردیابی سارقان بی رحم نه تنها بیرون از استان کلید نخورده بلکه در کوتاهترین فاصله زمانی از لحاظ بعد مسافت در نزدیکی گچساران ماوا گزیده بودند تا اینکه در یک زد و خورد و دعوای این دو برادر سنگدل رد این سرقت نمایان شد تا به این مهم دست بیابیم که ضریب امنیت در هر منطقه ای به فرآخور منطقه زمانی و مکانی قابل تامل و بررسی است.

آنچه در این بین برای همه افراد جامعه مشهود و نمایان گشته است همانا عدم تعادل روحی و روانی و پایبند نبودن به مسائل اخلاقی و همینطور مسئله معیشتی مردم و نحوه درآمدزایی غیرمشروع  که بطور کلی در ایجاد نابهنجاری های جامعه نقش بسزایی ایفا می نماید.

به هرحال؛ استان کهگیلویه و بویراحمد در سال جاری روزهای خوبی از لحاظ فضای امنیتی برای طلافروشان خود سپری نمی نماید و درست بعد از چند هفته سرقت از طلافروشی گچساران دومین سریال زنجیره ای این موضوع بعد از چند هفته درست مشابه با همین مورد در یاسوج رخ داد، هرچند تلاش نیروهای امنیتی و انتظامی در مواجه با این موضوع و با توجه به پیگیری ها قابل ستایش است ولی آنچه این روزها در اذهان مردم این استان می گذرد همانا روند رو به رشد سرقت های مسلحانه و قتل های زنجیره ای در این دیار است که نگران کننده به نظر می رسد.

انتهای پیام /