به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ چند هفته ای است که هنرمندان عرصه تئاتر و سینما از کرکره هنری را بسته اند و با ورود به مقوله سیاست های غیرهدفمند، جامعه هنری را مغموم گفتارهایی کرده اند که هیچ ربطی به جایگاه خود ندارد و در عین حال فریاد مردمانی را بلند کرده اند که تمام هستی خود را فدای این سرزمین کرده اند. آنانکه به ما آموختند برای صیانت از این آب و خاک و دفاع از ارزشهای اسلامی رمز شهادت مربوط به یک مکان و یا دهه خاصی نیست.
آری؛ شهدای مدافع حرم در دل و جان مام میهن جای دارند، آنها را عشقی زلال و ناب به معرکه دفاع از آن آرمان های ملی و حراست از حریم ایران و ناموس ایرانی کشانده است و چنان در آن عشق غوطهورند که معیارهای شان با من و ما متفاوت است. شهدای مدافع حرم، سیاوش های این روزگارند. حتی اگر امروز کسانی قدرشان را ندانند و با هر بهانه و در نهایت گربه صفتی بر چهره تابناک شان پنجه بکشند و با زبان زهردار خود به آنها نیش بزنند.
رفتار و گفتار کسانی چون لیلا حاتمی و تهمینه میلانی قصه تازهای در این کهن دیار نیست. دیروز بوده است و امروز هست و فردا و فرداها نیز خواهد بود. مهم این است که عاشقان، نه در دیروزها از میدان پاپس کشیده اند، نه امروز دلسرد می شوند و نه در فرداها، مام میهن را در حمله گرگ ها تنها خواهند گذاشت.
بسیاری از هنرمندان نیز مخالفت خود را با اظهار نظر لیلا حاتمی به وضوح ابراز کردند. پرویز فلاحی پور(بازیگر) در این باره گفته است: من احساس می کنم که مانباید جوگیر شویم، برخی بازیگران در برخی جاها جوگیر می شوند و اظهار نظراتی می کنند که شاید نظر شخصی خودشان هم نباشد و تحت تاثیر شرایط آن را بر زبان می آورند. من و امثال من نمی توانیم و تخصص این را نداریم که در مورد مسائل سیاسی اظهار نظر کنیم. صحبتهای بازیگر خانم سینما در جشنواره فیلم برلین بیشتر یک نوع فیگور و تز روشنفکرانه بود که اگر ما آن را نداشته باشیم بسیار بهتر است. این راهم بگویم که ممکن است هر فردی اشتباه کند و مهم آن است که بعد از آن اشتباه آن را بپذیریم و ادامه ندهیم.
لیلا حاتمی بازیگر طی اظهاراتی در جشنواره فیلم برلین از عاملان اغتشاشات اخیر در ایران حمایت کرد. گفتههای او واکنشها و انتقادات تندی را از سوی کاربران و مردم در پی داشت. در همین خصوص مادر یکی از شهدای مدافع حرم به نام شهید حسن قاسمی دانا، پس از اطلاع از گفتههای لیلا حاتمی در مقابل رسانههای خارجی و بیاعتنایی او نسبت به خون جوانانی که برای دفاع از حریم حرم بانوی استقامت زینب (س) و نیز پاسداری از این مرز و بوم جان خود را فدا کردهاند، ابراز نارضایتی کرد و ضمن تنظیم دادخواستی علیه حاتمی، از مادران شهدای دیگر نیز دعوت کرد تا او را حمایت کنند.
شهید حسن قاسمی دانا در ۲۵ فروردین ۱۳۹۳ داوطلبانه برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) عازم سوریه شد و یک ماه پس از رفتنش در تاریخ ۲۵ اردیبهشت همان سال طی عملیات امام رضا (ع) به دست نیروهای تکفیری به مقام رفیع شهادت نائل شد که گفتههای مادر این شهید در ویدئوی منتشر شد.
تهیمنه میلانی ذیل ویدئوی منتشره در اینستاگرامش نوشت: این ویدئو را چند نفر در تلگرام با کلمات تمسخرآمیز برایم فرستادهاند. البته اگر این بانو فرزندی از دست داده جای تاسف است اما چه ربطی به لیلای سینمای ما دارد! شهید حرم مورد نظر ایشان که علت شهادت ایشان، مورد بحث و اعتراض بسیاری از ایرانیان است. کجای صحبتهای لیلا خانم در برلین بود. ایشان به کشته شدن ۲۵ انسان در اعتراض عمومی مردم اعتراض داشتند که حتما پدر و مادری داشتند که این روزها عزادارند و ربطی به مورد اشاره ایشان ندارد.
در مقدمه این متن با اشاره به روانکاوی خانم میلانی نوشتیم که منتظر بودیم یک واکنش دور از تصور افکار عمومی از ایشان سر بزند و عباراتی نسنجیده در صفحات مجازی منتسب به ایشان منتشر شود. اما در مورد هتک حرمت مادر شهید و اتهام زنی به ایشان باید پاسخ خانم میلانی را به گونه دیگری داد. به عنوان یک شهروند عادی و بدون هیچ قضاوت سیاسی فرض کنیم که اصلا انقلاب نشده بود.
اگر روند سینمای قبل از انقلاب ادامه پیدا میکرد زنان فرصت فیلمسازی و کارگردانی در سینما پیدا میکردند؟ تنها زن کارگردان قبل از انقلاب (شهرزاد رقاص) بود که پس از کلی تلاش موفق به ساختن تنها یک فیلم شد. زنان در جریان سینمای قبل از انقلاب تنها فرصتی که برای فعالیت هنری داشتند، برهنه شدن و رقصیدن بود.
پس اگر سرکارخانم، فرصت ورود به عرصه کارگردانی پیدا کردهاند تنها دلیلش انقلاب بوده و اگر انقلاب نمیشد محدوده فعالیت ایشان قطعا منحصر میشد به فعالیتهای شهرزاد، که از قضا ایشان هم مثل خانم میلانی از گماردههای دفتر آقای کیمیایی بودند.
به هرحال؛ اگر انقلاب به لطف همین مدافعان حرم استمرار پیدا نمیکرد و مدافعان حرم نبودند، خانم میلانی باید راه شهرزاد را ادامه میدادند. تصور کنید مدافعان حرم نبودند و داعش به مرزهای ایران میرسید، به شکل طبیعی خانم میلانی همراه خانواده راهی آمریکا میشدند. آنجا که نمیتوانند با مدرک مهندسی خود پز بدهند چون آمریکا پر از مهندسهای کارتن خواب است.
انتهای پیام /
نظرات کاربران