به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «چهارفصل» صدای وحشتناک و ممتد شلیک گلوله، این صدا روز و شب نمیشناسد، گاهی در میانههای روز و گاهی در بامداد شبها ، صدای شادی ،شوت و کف و صداهای گروهی، آری اینها ، صداهای آزاردهنده ای است که خواه در عروسیها و خواه در عزاها در چند سال اخیر در شهر یاسوج و حتی دیگر شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد نظارهگر آن هستیم.
متأسفانه امروز بر اساس یک رسم غلط در برخی مناطق کشور افراد دست به اسلحه میبرند که وقایع تلخی را به همراه داشته است.
برایشان فرقی نمیکند که عروسی باشد یا عزا؛ به بهانه هر گردهمایی و در تداوم یک رسم تاریخی غلط، که به اذعان بسیاری از تاریخ نویسان و کارشناسان بدعتی در رسم و رسوم است، دست به اسلحه میبرند و آرامش و آسایش را از اهالی آن شهر و روستا و استان میگیرند و با این کار نیز به خود میبالند که آنها به قول محلی خودشان«تفنگ چین» هستند.
ریشه یک رسم غلط
مردم برخی مناطق کشور از دیرباز به دلیل شرایط خاص محیطی با سلاحهای شکاری و بعضاً جنگی قرابتی چند دهساله دارند و آئینهای مردمان این جغرافیا نظیر نوروز و حتی مراسم عروسی بیارتباط با حضور نمادین این وسیله اغلب دردسرساز، برگزار نشده و همچنان نمیشود.
حال اینکه سنت حسنه ازدواج نهفقط در شرع ما بلکه در عرف ایرانیان همواره اهمیت فراوانی داشته و حتی در برگزاری آن بر انجام آئینهای معنوی خاصی تأکید شده است اما وجود صداهای نابهنجار اسلحه آنهم نه به تعداد کم بلکه به تعداد زیاد، باعث صداهای رعب انگیز، امروز باعث ترس و دلهره بسیاری از شهروندان شده است.
جشن عروسی، آرایش خون
امری که متأسفانه در شرایط روز جامعه ما لااقل در مناطقی از کشورمان چندان به گوش نرسیده و بدان عمل نمیشود، هنوز هم در برخی از روستاها، خردهفرهنگهایی از ایامی دور باقوت خود باقیمانده و برگزارشده و ازقضا سینهبهسینه از والدین و بزرگترها به نسل بعدی منتقل میشود که رسم تیراندازی در جشن عروسی یکی از این مراسمهاست که متأسفانه قربانیهای زیادی را هم تاکنون به همراه داشته است.
کثرت تفنگهای جنگی و شکاری در جشنهای مردمان دیار کهگیلویه وبویراحمد اگرچه ممکن است در دست جوانان کم سن و سال یکشور و هیجان غیرمعقول به دنبال داشته باشد اما زنگ خطری است که شادی جمع قلیلی را در یکچشم بر هم زدنی به ماتم ابدی تبدیل میکند.
دست به ماشه در بدرقه عروس
به راه انداختن کاروانهای ویژه بدرقه عروس و دست بر روی ماشه یک اسلحه جنگی گذاشتن اگرچه برای افراد جمع معدودی از هموطنان ما ممکن است نشاطآفرین باشد اما این هیجانات ناهنجار همواره بهدوراز فرهنگ اسلامی و ایرانی ما بوده و در بیشتر موارد سلب آسایش جمعی را به همراه دارد.
در قانون مجازات اسلامی، ممنوعیتهای بسیاری درباره حمل سلاح گرم و سرد آمده است؛ حمل، استفاده، خریدوفروش و قاچاق سلاح گرم ممنوع اعلام و برای آن مجازاتی در نظر گرفتهشده است.
البته برخی از افراد مجوز و پروانههای لازم برای حمل و نگهداری سلاح گرم را دریافت میکنند و همین بهانهای میشود برای استفاده از این سلاحهای بدون مجوز یا مجوز دار در مراسمهای عروسی و عزا.
وجود اسلحه غیرمجاز تلاشهای کارشناسان و نهادهای متولی را برای ایجاد آرامش در میان جامعه از بین برده و بیاثر کرده است.
وقتی نوای شادی با صدای تیر قطع شد
در بسیاری از موارد روانشناسان بهطور مکرر با مواردی مواجه میشوند که کودکی براثر ترس ناشی از صدای تیراندازیهای شبانه یا درگیریهای قومی، قبیلهای دچار لکنت زبان، شبادراری، کابوس و بیخوابی شده است.
بررسی ریشهای و دقیق چرایی گرایش جوانان به این موضوعات، میتواند تأثیر به سزایی در متوقف کردن سیر افزایش و عادیسازی خشونت در جامعه داشته باشد.
احساس خودکمبینی، قدرتنمایی، هیجانهای کاذب ناشی از فیلمهای سینمایی جنگی و ضعف جسمانی را میتوان بهعنوان بخشی از علل علاقه قشر جوان به استفاده از سلاح عنوان کرد که منجر به «نهادینه شدن خشونت» در جامعه میشود دانست.
عروس را بدرقه میکردند که مرگ آمد
تکرار یک اتفاق، درجه حساسیت افراد و جامعه را نسبت به آن کمتر میکند و به همین دلیل اگر چارهای برای وجود اسلحه غیرمجاز در این استان اندیشیده نشود بیم آن میرود کودکان و نوجوانان که درواقع پدران و مادران نسلهای آینده هستند، حساسیت خود را به وجود اسلحه در جامعه ازدستداده و در یک چرخه معیوب، این موضوع میتواند به «نهادینه شدن خشونت» در جامعه منجر شود.
از سویی دیگرمی بنیم که خبر کشته و یا زخمی شدن فرد یا افرادی در طی یک مراسم عروسی یا عزا به علت تیراندازی با اسلحه موضوع بسیار ناگوار و دردناکی است که تاکنون بار ها و بار ها اخبار آن را شنیدهایم، قطعاً تبدیلشدن یک عروسی و شادی به عزا و یا فوت شخصی در یک مراسم ترحیم موجب چند برابر شدن داغ خانواده میشود که این مسئله از پیامدهای ناگوار فرهنگ غلط استفاده از سلاح در مراسمات گوناگون است.
متأسفانه رسم تیراندازی در عروسی و عزا دارای پیشینه طولانی است و به همین دلیل حذف آن از مراسمات نیازمند فرهنگسازی است، قطعاً اگر بزرگان طوایف و ریشسفیدان بهغلط بودن این فرهنگ و پیامدهای ناگوار آن آگاهی پیدا کنند، میتوانند در جلوگیری از استفاده از سلاح در مراسمات کمک قابلتوجهی باشد.
دست به ماشه به جای دست در دست؛ چرا؟
استفاده از سلاح و تیراندازی در مراسمات تا امروز آثار جبرانناپذیری در پی داشته، برای مثال کشته شدن و یا فوت نوعروس یا داماد در مراسم عروسی و یا یکی از نزدیکان آنها و مدعوین جشن موضوع تکاندهندهای است، بار ها شاهد آن بودهایم شلیک گلوله عروسی و شادی افراد را به یک عزای تلخ تبدیل کرده و یا آسیب و یا فوت فردی در یک مراسم عزا در اثر تیراندازی میتواند غم حاصل از فوت یک عزیز را چند برابر و تحمل داغ را سختتر کند.
حال مطالبه جمعی مردم این است که در این زمینه گامهای مؤثرتری مسئولان امنیتی و اجتماعی استان بردارند و با فرهنگ سازی یا با ایجاد کار های فرهنگی و جلوگیری از رشد قارچ گونه سلاح غیرمجاز در دست جوانان جلوی این بدعتهای اشتباه را بگیرند و نگذارند که سلب آسایش مردم قربانی خودنمایی عدهای شود.
انتهای خبر/
نظرات کاربران