چهارفصل، همه چیز مربوط می شود به تسلط ابرقدرت ها بر جهان برای کسب سود و منفعت خویش، با استفاده از استعمار و استثمار در پناه استحمار دهکده­ی جهانی. بر همین اساس است که استعمار پیر(بریتانیا) نطفه ای نامشروع در خاورمیانه ایجاد می کند به اسم اسراییل که پدری به اسم آمریکا مسئول بزرگ کردنش می شود تا باز هم فتنه ای دیگر بیافریند که تمام تحولات منطقه بر محوریت آن باشد و پایگاهی باشد برای پرورش افرادی که خود می توانند فتنه و آشوبی دیگر به راه بیاندازند.

نزدیک به  70 سال است که  جنگ و خون ریزی و کشت و کشتار در خاورمیانه ایجاد گشته و ابرقدرتها با استفاده از شرق شناسان و اسلام شناسان متبحری که دارند شرایط را سنجیده و تفرقه ایجادفرقه می کنند فرقه های بی اساس و خرافی بر اساس برخی کج فهمی ها و کج اندیشی ها از اسلام، زیرا جنگ اعتقادات جنگ پول و ثروت و سود نیست که براحتی پایان یابد، می دانند جنگ باورها و ارزشها تنها با جهاد و ریختن خون به پای درخت اعتقاد است که پایان می یابد.

لذا از این گذرگاه ها وارد شده و از سال ها پیش افرادی را در دامان خود پرورش داده اند که امروزه سر کرده گروهک های تکفیری و جدایی طلب و سرکرده دولت های خود تدبیر و خود ایجاد کرده ای به اسم دولت های اسلامی می باشند.

با اعمال و رفتار ضد بشری و ضد دینی و ضد اسلامی، به دنبال ایجاد چهره ای منحوس و پلید از اسلام هستند تا در ادامه جنگ اعتقاداتی که دارند و صهیونیزم ستایی که به راه انداخته اند اسلام را نزد جهانیان منفور کنند تا به بهانه هایی وارد منطقه شده  و درکنار ظاهر نمایی هایی که دارند به تجارت و کسب سود خود بپردازند.

بعد از ایجاد اسرائیل راهبرد اصلی امنیت ملی  برای بقای صهیونیزم  نابودی کشورهایی است که استقلال دارند و در آنها حکومت های مردمی برپاست به خصوص در مناطق  نفت  خیزی که مسلمانان در آن ساکن هستند زیرا کشوری کوچک مثل اسراییل مدام می ترسد که به یک باره همانند کویت که کم تراز  نیم ساعت توسط عراق به تصرف درآمد اشغال گردد.

در این بین عربستان هم پیمان اسراییل گشته تا به هدفش نزدیک و نزدیکتر گردد درهمین راستا و در زیر لوای ارعاب و ترس اعراب از جنگ رسانه ای ایران هراسی که توسط غربیان صورت پذیرفته، سالانه مقدار زیادی سلاح و مهمات توسط عربستان و دیگر کشورهای عرب از آمریکا و هم پیمانانش خریداری شده تا لایه حفاظتی برای خود ایجاد کنند.

در لابلای این حرکات انگلیس، آمریکا و اسراییل گروه هایی را پرورش می دهند که باید از طرف همین کشورهای عربی تسلیح شده و با ایران و اسلام بجنگند و اهداف ابرقدرتها را در منطقه پیاده سازی کنند و  خود هم  از فروش سلاح وایجاد بازاری برای استفاده از این سلاح هابه  تجارت و کسب سودمشغول باشند.

این بار بحث بر سر داعشی است که  همه ما معتقدیم از چند سال پیش،  قریب به دو دهه پیش رییس این گروهک (ابوبکر البغدادی) در اسراییل آموزش دیده است تا امروزه ظهور وبروزی داشته باشد .

داعشی که با پرچم های سیاه با آرم (لا اله الا الله و محمد رسول الله) خود را شبیه به پرچم های سیاه خراسانی نموده تا باز هم اندیشه ظهور منجی عالم را زیر سؤال ببرد و شروع به اقدامات ضد بشری و ضد انسانی نموده تا بوسیله خود غربیان و برای پیشبرد اهدافشان تلاش کنند.

اما همان طور که  جناب رائفی پوربا حضوردر جمع دانشجویان خط امام در یاسوج گفتند، بعد از ایجاد این گروه توسط آمریکا با اهداف خاصه، اتفاقاتی رخ داد که داعش به جای حرکت به سمت سوریه و ماندن در عراق مسیر حرکتش را تغییر داده وعربستان یعنی بزرگ ترین پایگاه آمریکا در منطقه را نشانه رفته است که باالتبع امنیت اسراییل را خدشه دار خواهد نمود.

لذا آمریکا در آستانه 11سپتامبر و به بهانه حفظ حقوق بشر و برای رسیدن به اهداف پشت پرده خود که همان حضور و دخالت نظامی در منطقه است وارد عراق شده تا به اصطلاح با داعش،  گروهی که خود به وجود آورده بجنگد.

جای سؤال اینجاست، آمریکایی که برای مبارزه با داعش آمده و می خواهد چرا از طرف دیگر مخالفین دولت سوریه را حمایت و تقویت می کند تا به براندازی و نابودی دولت بشار اسد کمک کند؟!

آیا آمدن آمریکا به بهانه حذف داعش تغییر مسیر این گروه تروریستی به سمت سوریه وهمراه شدن آنان با تکفیری ها و نابودی دولت بشار اسد نیست؟!

آیا آمریکا با آمدن به منطقه به بهانه های واهی نمی خواهد مستقیماً بر تحولات سوریه اثر بگذارد و از یک سو با تغییر مسیر داعش امنیت اسراییل و عربستان را حفظ کند  و از سوی دیگر به هدف خود در نابودی دولت مردمی بشاراسد رسیده و حرکت بعدی آن نابودی دیگر کشورهای اسلامی و مخالف رژیم صهیونیستی نیست؟!

منبع:صبح زاگرس

انتهای پیام/گ