به گزارش چهارفصل، در نزدیکی 50 کیلومتری شمال بهبهان ورودی گردنه ی سروک(گردنه ی درختان سرو)قرار گرفته است که در آن چهار صخره ی دورافتاده در کناره ی سمت چپ این گردنه قرار گرفته اند که نقش برجسته هایی مربوط به دوره الیمایی ها بر روی آن ها حک شده است.
این دره در ماه های فروردین و اردیبهشت به علت اقلیم خاص منطقه که آب و هوای معتدل کوهستانی می باشد،بسیار دیدنی است،که وجود سروهای بسیار منطقه و آثار باستانی صخره ای مربوط به دوره الیمایی همراه با چشم انداز کوهستانی بسیار زیبای کوه های بختیاری،گزینه ی خوبی برای گردشگری در این ایام نوروز است.
نام الیمایی برگرفته از نام عبری ایلام است و با واژه ی آشوری ـ بابلی الامتو ( سرزمین کوهستانی )همخوانی دارد.الیمایی ها حکومتی محلی و احتمالاً قبیله ی راهزن بوده اند که در زیر نظر پادشاهی اشکانی زندگی می کرده اند،و براساس نظر کارشتد، احتمالاً در منطقه ای میان کوه های بختیاری کنونی ساکن بوده اند.
این نقش برجسته ها را بارون دوبد در 29 ژانویه ی 1841 میلادی کشف کرد،و آن ها را شرح داد و کتیبه ها را بازنویسی کرد و طرح هایی از آن ها تهیه کرد. در نوامبر 1853 میلادی احتشام الدوله والی شیراز این نقش برجسته ها دیدن کرد و طرح هایی از آن ها گرد آورد. فرصت الدوله ی شیرازی هم گزیده ای درباره ی این نقش ها چاپ کرد.اما نخستین شرح معتبر از این نقش برجسته ها را سر اورل اشتاین ارئه نمود. وی در 7 تا 9 ژانویه ی 1963 میلادی و در واپسین سفر باستان شناسی خود به ایران،در تنگ سروک اقامت کرد و توسط دوربین فیلمبرداری تصاویر این کتیبه ها را ضبط کرد.
در سال 1952 میلادی والتر هنینگ آلمانی با عکسهایی که از اداره ی باستان شناسی ایران دریافت کرده بود، مجموعه ی مهم « آثار باستانی و نقش برجسته های تنگ سروک » را چاپ کرد. پس از آن باستان شناسان بسیاری از تنگ سروک دیدن کردند که از آنجمله میتوان به دووال ( در اواخر ماه می 1972 و از 12 تا 14 اکتبر 1973 )و لویی واندنبرگ( در 13 تا 14 سپتامبر 1962 و از 23 تا 26 می 1975 ) اشاره کرد.
قدمت نقش برجسته های تنگ سروک تا کنون به صورت روشن مشخص نشده است.
ن. س. دوبوآز کوشید تا با روش های سبک شناسی قدمت آن دها را تعیین کند.هنینگ اعتقاد داشت که قدمت نخستین صخره (نقش شماره ی 6 هنینگ)مربوط به حدود 165 تا 170 میلادی و در زمان اُرد چهارم پادشاه اشکانی است، و نقش شماره ی 1 وی،شاهزاده ی لمیده و نقش شماره ی 3، محراب و موبد نیز مربوط به همان دوره است. وی معتقد است که نقش برجسته های شماره ی 2 و 5 که در سطح شمال غربی است کمی کهنتر است و مربوط به زمان ابرباسی یعنی حدود 150 میلادی است.
براساس فرضیه ی دیگری از هنینگ وی معتقد است که آخرین شاه الیمایی اُرد پنجم بوده است.
دووال نظریه ی هنینگ را می پذیرد،اما براساس بررسی های او صخره ی سوم نمی تواند به پیش از سال 200 میلادی تعلق داشته باشد.
گیرشمن نیز با هنینگ هم رای است و قدمت کتیبه ها مربوط به سده ی دوم یا آغاز سده¬ی سوم میلادی می داند.
هارماتا معتقد است که همه ی کتیبه ها به پس از سال 75 میلادی تعلق دارند.
اشتیل و التهایم معتقدند که همه ی نقش برجسته های تنگ سروک هم دوره هستند و قدمت آن ها به آغاز سده ی سوم میلادی برمی-گردد.
کالج در بررسی هایش به این نتیجه رسیده است که نقش برجسته ها مربوط به حدود سال های 150 تا 225 میلادی هستند.
هرمان نقش برجسته های تنگ سروک را مربوط به واپسین سال های روزگار اشکانی می داند.
در واقع قدمت نقش برجسته های تنگ سروک به تاریخ درست کتیبه های همراه با نقش برجسته ها برمی گردد. اما از دیدگاه پژوهشگران از سال 75 میلادی تا آغاز سده ی سوم میلادی در نوسان اند.
گزارش:طاهره اسکندری کارشناس جهانگردی
منبع:(ایل بانو)
انتهای پیام
نظرات کاربران