چهارفصل– آرایش سیاسی جدید نیروها در کهگیلویه و بویراحمد به ویژه پس از انتخابات مجلس نهم و دور یازدهم ریاست جمهوری ، مشی اصولگرایانه و اصلاح طلبانه افراد و گروهها را بیشتر نمایان ساخته است ، صف آرایی و رویدادهای یکی دو سال گذشته استان مؤید این واقعیت است که انفعال ، واگرایی و تمایل پنهان به سمت جریان رقیب مهمترین عامل شکست این جریان در استان و بویژه شهرستانهای بویراحمد و دنا بوده است که ریشه های این واگرایی و انفعال را باید در نوع بینش و نگاه افراد به دنیا جستجو کرد که موضوع اساسی این مقاله نیست ، اما از آنجایی که بیم آن می رود این آفت دامن گیر نیروهای خودی در نقاط حساس و استراتژیک جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی شود یادآوری آن ضروری به نظر می رسد.

هرچند ریشه بسیاری از رویدادها و صف آرایی های سیاسی در کهگیلویه و بویراحمد را باید در بافت خاص اجتماعی استان جستجو کرد اما نمی توان این نکته اساسی را نادیده گرفت که چنین موضع گیریهایی نشأت گرفته از تفکرات درونی افراد و در نهایت به تضعیف جبهه اصولگرایی اصیل منتهی شود.

شاید انفعال و واگرایی طبقه عوام توجیه پذیر باشد اما هرگونه انفعال و واگرایی خواص بویژه نمایندگان خبرگزاری فارس در استانها نه تنها توجیه پذیر نیست بلکه مذموم نیز هست زیرا جایگاه خبرگزاری فارس بسیار والا و مقدس است و هرگونه زاویه نیروهای زیرمجموعه با مشی انقلابی آن می تواند از اعتبار آن بکاهد و به همان میزان در روحیه مردم معتقد به ولایت و رهبری تأثیر منفی بگذارد.

بر اساس منشور خبرگزاری کسی نمی تواند و حق ندارد خبرگزاری فارس را وجه المصالحه خود یا جناح های سیاسی قرار دهد زیرا جهت گیری اصلی این خبرگزاری بر پایه دفاع از انقلاب ، اسلام و رهبری استوار است.

البته هنوز به درستی بر ما اثبات نشده است که نماینده خبرگزاری فارس در استان چقدر از مواضع این خبرگزاری که چون شاخصی در پایبندی به نظام و ولایت است عدول نموده است اما تغییرات مدیریتی در خانه مطبوعات استان به عنوان تشکل صنفی و در سطح نهادهای مردم سالار که گفته می شود با “رأی تلفنی ” نماینده محترم خبرگزاری فارس که خود عضو هیأت مدیره است صورت گرفته حساسیت و ذهنیت ما را دوچندان نموده است.

هرچند خانه مطبوعات و هیأت مدیره آن باید صنفی فکر کنند نه سیاسی اما برخورد صورت گرفته و همراهی با جریان حاکم خود قرینه سیاسی این موضوع شده است ، البته همین تشکل مردم نهاد در آن حد نیست که این همه حساسیت به خرج داد اما نفس موضوع و جایگاه خبرگزاری فارس ما را معطوف نموده است که چگونه ممکن است خانه مطبوعاتی که ساختار عمده آن را اصولگرایان و هواداران جبهه پایداری تشکیل داده بود به یکباره به هواداران جناح دیگر واگذار شود و اساسا این سوال مطرح است که چگونه بر خلاف صریح اساس نامه ” رأی تلفنی و غیبت عضوی ” می تواند مؤثر در کنار زدن مدیر باشد؟!

برداشت اصلی این است که در فضای فعلی ، نگاه ابزاری به این تشکل صنفی غلبه یافته است و با مدیریت قبلی این خانه جلوی بسیاری از امتیاز طلبی ها گرفته شده بود و در یک مسیر مطابق با اساسنامه پیش می رفت اما جناح حاکم حاضر به رعایت حداقلی ها  نیز نبوده و برای تکمیل پازل سیاسی خود چنین تشکلی را نیز دچار حاشیه های فراوان نموده اند که حتی نیروهای اصلاحاتی واقع نگر نیز به آن واکنش نشان داده اند و در سایتها و نشریات خود منعکس نموده اند .

اکنون بر سرپرست خبرگزاری فارس است که موضع خود را نشان دهد که در ترکیب هیأت مدیره با نیروهای جناح حاکم آقایان نظری ، کمایی و ضرابی است یا با نیروهای جریان منتقد و مخالف آقایان دانشی ، حجتی و جهان ؟

در هر حال این رأی حضوری نماینده خبرگزاری فارس سرنوشت ساز است و در صورتی که صورتجلسه آن منتهی به حاکمیت جریان اصلاحات شود نشان دهنده این موضوع است که خبرگزاری فارس در استان ” گرایش اصلاح طلبانه ” دارد و از موضع خویش و مشی خبرگزاری فارس عدول نموده است .

البته اعلام حمایت و سخنرانی اصلاح طلبان هیأت مدیره و نیز چرخانندگان سابق “روزنامه اعتماد ملی” در استان در هنگام معارفه سرپرست خبرگزاری فارس و همچنین داشتن سمت قائم مقامی اصلاح طلبان در نشریه زاگرس  قبلا این ذهنیت ها را ایجاد نموده بود که سرپرست خبرگزاری فارس اصلاح طلب است یا اصولگرا؟ ولی موضع گیریهای کنونی وی نه تنها در قبال خانه مطبوعات بلکه بعد از انتخابات مجلس نهم و شیوه حمایت معنا دار از نماینده فعلی بویراحمد و دنا و حامیان اصلاح طلبش که گویا به انزوا کشاندن کلیه نیروهای اصولگرا  تنها رسالت نمایندگی اوست این موضوع را در ذهن تداعی و تقویت می کند که خبرگزاری فارس در استان کهگیلویه و بویراحمد اصلاح طلب است.

منبع:قبس

انتهای پیام/گ