نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

12. اسفند 1393 - 10:14
زارع پور، توهین و تهدید کرد!
روزنامه عصر انتظار نوشت
زارع پور، توهین و تهدید کرد!
روزنامه عصرانتظار در شماره امروز خود با انتشار یاداشتی از ابراهیم قرقانی به صحبت های مدیر کل آموزش و پرورش استان کهگیلویه وبویراحمد در مورد انتشار گزارش تحصن فرهنگیان در این روزنامه پاسخ داد.

چهارفصل،ابراهیم قرقانی در یاداشتی نوشت، انتشار گزارش تحصن فرهنگیان و انعکاس مطالبات صنفی این قشر فرهیخته در روزنامه عصر انتظار بازتاب بسیار وسیعی داشت.در اولین گام،مدیرکل آموزش و پرورش برخلاف رسالت شغلی و شئون جایگاه مدیریتی این نهاد فرهنگی و تربیتی در اوج خشم و عصبانیت و به منظور انتقام گیری،گرفتن زهرچشم و تخلیه فشار روحی ناشی از این گزارش مبادرت به احضار و محاکمه ایرج حجتی (برادر مدیر مسئول روزنامه عصر انتظار) که به عنوان زیر مجموعه خویش در اداره برنامه ریزی آن اداره کل نمود و ضمن تهدید به لغو ابلاغ به دلیل عملکرد رسانه ای برادرش اظهار داشته که این مطالب (اراجیف) است و این کار مرا ناچار به عدم همکاری با شما خواهد کرد.

 

با این توهین این نکته اثبات می شود که اولا ایشان شم فرهنگی نداشته و عامل به رعایت نکات تربیتی و مشی اخلاقی در رفتار مدیریتی نیست و این خود برای کسی که در صدر چنین نهاد گسترده ای است آفت بسیار بزرگی است.چنین بنظر می رسد که رفتار مدیریتی آقای مدیرکل در تعارض با مشی رسول اکرم است که از زبان قرآن می فرماید: شرح صدر و داشتن ظرفیت اولین شاخصه یک مدیر است و بنابراین نباید نامبرده تصور غلطی از عنوان کارمند و زیر مجموعه داشته باشد که هر کارمندی برده و بنده وی نیز هست! هرچند عده ای مجیزگو و چاپلوس چنین فرهنگی را متأسفانه باب نموده اند و این البته به اصالت خانوادگی افراد برمی گردد.

 

ثانیا: به لحاظ روانشناسی و منصرف از نوع تصور غلط وی از راهکارها و روش های اعمال مدیریت باید گفت که رفتار اجتماعی و مدیریتی گاهی متأثر از محیط اجتماعی و حوزه جغرافیایی رشد و نمو شخص است که آقای مدیرکل باید بداند اینجا نماینده نظام جمهوری اسلامی و در رأس یک نهاد گسترده فرهنگی و تربیتی است و تصمیم گیری وی باید فراتر از خلق و خوی خانوادگی باشد و عقده گشایی و کینه توزی برای دستگاه تحت مدیریتش عین سم است،کارمند در چارچوب قانون یک وظیفه مشخص دارد و ایشان فراتر از از قانون و مقررات داخلی دستگاه حق مواخذه وی را ندارد.

 

روزنامه نگاری نیز حرفه مستقلی است و دارای ماهیت مشخص و طبق قانون مطبوعات، رسالت وی، حدود و حقوق آن محرز است و هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق اعمال نظر، سانسور،کنترل و فشار بر مطبوعات را ندارند.

 

این بدیهی ترین و اساسی ترین نکته در حوزه معرفتی روزنامه نگاری است که آقای زارع پور ملزم به رعایت آن است. شأن و منزلت مدیریت با چنین برخوردهای سخیفی تنزل می یابد. ای کاش آقای مدیرکل در انتقام از گزارش خبری عصر انتظار نسبت به لغو ابلاغ برادرش با بهانه دیگری و در فرصتی دیگر اقدام می کرد ولی شأن و جایگاه مدیریتی خویش را این گونه تنزل نمی داد که مبین و موید شخصیتش باشد.

 

این در حالی است که عده ای از منتقدان اصلاح طلب و دو آتشه در نقد عملکرد دولت قبل همیشه این نکته را مورد توجه قرار می دادند که دولت تیغ انتقاد را از آن ها گرفته است حال چه شده است که این گروه نیز  راه همان دولت را پیش گرفته اند و تاب و توان رسانه ای کردن یک تجمع صنفی قانونی را ندارند که ما نه چیزی بر آن افزودیم و نه چیزی از آن کاستیم بلکه تنها بر حسب وظیفه ذاتی آن را نشر داده ایم و این نشر شما  این گونه به دست و پا زدن انداخته است. مگر مسئولیت در نظام جمهوری اسلامی برای خدمت به خلق نیست و انتشار تجمع کارکنان یک سازمان فرهنگ ساز در راستای قانون و برای برطرف کردن کاستی هاست و اگر این گونه است پس این همه تهدید و ارعاب و ناراحتی برای چیست؟

 

فرض بر اینکه اقدام رسانه ای مدیر روزنامه عصر انتظار در پوشش خبری تحصن صنفی فرهنگیان که آن هم دارای مجوز قانونی بوده،از نظر آقای زارع پور امری خلاف به جهت مصالح مدیریتی وی باشد ولی چه ربطی به برادر این روزنامه نگار داشته و دارد.در واقع مصداقی از این شعر زیبای شاعر است که:

 

گنه کرد در بلخ آهنگری  به شوشتر زدند گردن مهتری

 

آیا سازمان های بازرسی و نظارتی،سیاسی و امنیتی این روش مدیریتی را می پذیرند اگر چنین باشد که امر به نوعی هنجارشکنی است و این هنجارشکنی خوشایند هیچ دوستدار امنیتی نیست. با همه اوصاف آقای مدیرکل چه با جلسه،چه بی جلسه و به هر بهانه ای که اراده دارند لغو ابلاغ نمایند.

 

برای عصرانتظار همین قدر کافی است که آتش خشم زارع پور بیانگر تأثیرگذاری قلم عصرانتظار است و این روزنامه به حول و قوه الهی در عمل به رسالت مطبوعاتی با هیچ احدی تعارف ندارد هرچند برخلاف وجدان آن را (اراجیف)بنامند یا به شکل دیگری انتقام گیری نمایند که البته باید در محاکم قضایی پاسخگوی این اهانت باشد و عصرانتظار حق شکایت را برای خود علیه کسی که تیوریسین هایش هم چون کروبی فتنه را از سر گذرانده و سربلند بیرون نیامده و  امروزه ماهیت و عقبه وی  برهمه معلوم است محفوظ می داند.هرچند سابقه مدیریتی زارع پور در گچساران و خیز بلندش از حوزه فرهنگ به حوزه خدمات شهری و شهرداری باشت و حذف نیروهای ارزشی موضوع تازه ای نیست ولی از نماینده حزب اعتماد ملی انتظاری بیش از این نبوده و نیست.

منبع:روزنامه عصرانتظار

انتهای پیام/گ

تصاویر تکمیلی: 

نظرات کاربران

قلم_گزینشی
شبکه اطلاع رسانی دانا