نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

10. خرداد 1394 - 23:00
نگاهی به وضعیت توزیع قدرت، امکانات و امتیازها در استان و نسبت آن با آنچه که باید در امر سیاسی رخ دهد نشان می دهد توزیع قدرت در استان در لجام گسیخته ترین شکل ممکن است. قوم گرایی، طایفه گرایی و این روزها خانواده گرایی در رأس تشخیص افراد مختلف برای مناصب گوناگون و توزیع امکانات و امتیازها مختلف قرار گرفته است. این امر چنان در حال فربه شدن است که مقوله توزیع قدرت بین گروه های مختلف اجتماعی را به حاشیه برده است. منافع عمومی و مردم اساساً مورد غفلت قرار گرفته است.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل، محمود ذکاوت در یادداشتی به واکاوی جریان نگاه به وضعیت توزیع قدرت، امکانات و امتیازها در استان و نسبت آن با آنچه که باید در امر سیاسی پرداخت و نوشت: ۱) سیاست مصطلح[۱] از جمله دانش ­های انسانی است که قدمتی هم تراز با عمر انسان دارد. این دانش با تشکیل اولین سکونت­گاه ­های انسانی رخ نمود. در یک توضیح ساده، سیاست یعنی علم اداره­ ی جامعه و گروه­ های مختلف آن. به بیان دیگر سیاست، دانش تولید، توزیع و مصرف قدرت است. در این نوشتار توجه ما معطوف به بخش توزیع قدرت است، توزیع قدرت بین گروه ­های مختلف اجتماعی. این امر نمودهای مختلفی دارد. از جمله تقسیم مناصب اداری، امکانات عمومی و امتیازهای مالی و غیر مالی است. این امور به مثابه عرصه ­ای برای تقسیم قدرت جهت هم ­افزایی و مشارکت عمومی حائز اهمیت است. به این معنی که با توزیع این مناصب، امکانات و امتیازها بین گروه­ ها و جریان­ های مختلف اجتماعی، مردمی و سیاسی، مشارکت همه ­ی گروه­ ها و طوایف مختلف اجتماعی در امر سیاسی را قوام ببخشیم. باید در نظر داشت که این امر جهت نظم و کاربست بهتر امور مختلف است. در واقع ارزش تقسیم مناصب، امکانات و امتیازها، به واسطه­ی تسهیل خدمات اجتماعی و رضایت گروه ­های اجتماعی و قشرهای مختلف مردم است.

۲) در شرایط کنونی جامعه ما نمایندگان مردم استان در مجلس نقش مهمی در پیشنهاد و انتصاب مسئولین و توزیع امکانات و امتیازهای عمومی استانی و شهرستانی دارند.[۲] در واقع نمایندگان مجلس با ارتباطی که با وزرا برقرار می­ کنند، افرادی را که به زعم خود برای مناصب مختلف تشخیص دهند را پیشنهاد می ­کنند. در اینجا نقش نمایندگان بسیار کلیدی است چراکه ایشان باید در تشخیص خود صلاحیت، کارآمدی، مصلحت اجتماعی را در نظر بگیرند. به بیان دیگر در پیشنهاد های نماینده مجلس به وزیر منافع عمومی مردم استان و هم ­افزایی عمومی در درجه­ ی اول اهمیت قرار دارد. بی ­شک علایق سیاسی و هم­ سویی فکری نمایندگان و مسئولین استانی نیز مهم است اما ضریب ارزش آن در مقابل ارزش­ های پیشین ناچیز است.

۳) نگاهی به وضعیت توزیع قدرت، امکانات و امتیازها در استان و نسبت آن با آنچه که باید در امر سیاسی رخ دهد نشان می ­دهد توزیع قدرت در استان در لجام­ گسیخته­ ترین شکل ممکن است. قوم گرایی، طایفه گرایی و این روزها خانواده گرایی در رأس تشخیص افراد مختلف برای مناصب گوناگون و توزیع امکانات و امتیازها مختلف قرار گرفته است. این امر چنان در حال فربه شدن است که مقوله توزیع قدرت بین گروه­ های مختلف اجتماعی را به حاشیه برده است. منافع عمومی و مردم اساساً مورد غفلت قرار گرفته است. در نگاه عمومی توزیع قدرت و مناصب استانی بر عهده ­ی نمایندگان استان در مجلس است. مناصب استانی در عملا به عرصه ­ای برای رقابت و به رخ کشیدن قدرت نمایندگان شهرستان­ های استان تبدیل شده است. دانشگاه سهم یک نماینده است،‌ اداره ­های خدماتی سهم نماینده­ ی دیگر. پیمان­ های عمرانی را دیگری ارث پدری خود می ­داند و قس علی هذا. در واقع در شرایط کنونی اصل توزیع قدرت در سخیف ­ترین شکل آن و به سطحی ­ترین و بی­ کیفیت ­ترین نمودش در سطح استان قابل مشاهده است.[۳] توزیه ناعادلانه ­ی قدرت نیز مصرف ناعادلانه و لجام گسیخته­ ی آن را نیز به دنبال خواهد داشت.

۴) این در حالی است که رفته رفته عده ­ای برای انتخابات آتی مجلس در حال آماده شدن اند. کاندیداهایی هستند که از اکنون بر روی تعصبات قومی و قبیله ­ای و خانواده­گی متمرکز شده اند. آنان سودای آن دارند که این ظرفیت مهم مردم استان را به سوی مقاصد نامشروع خود منحرف کنند. اشتباهات پیشین اگر تکرار شود روز از نو روزی از نو. باز هم اتفاقی که رخ خواهد داد از یک سو فراموشی طیف عظیمی از نیروهای اجتماعی و ظرفیت ­های مردمی و از سوی دیگر انحصار مراکز قدرت اداری، سیاسی و اقتصادی در دست آشنایان، دوستان و هم­قبیله ­های برخی از نمایندگان خواهد بود. البته باید توجه داشت که در این بازار مکاره­ ی سیاسی همه ­ی اقوام نمایندگان نیز از راهیبابی هم­قبیله­ی خود منتفع نمی ­شوند بلکه حلقه ­ی خاصی از آن­ ها از مواهب نماینده شدن آن فرد خاص بهره منداند.

۵) چه باید کرد؟ قبل از چه باید کرد باید دانست چه نباید کرد. حداقل بنیادی ترین معیار انتخاب نماینده را وابستگی خانوادگی، قومی و قبیله ­ی و طایقه ­ای قرار ندهیم. تعصبات قومی مهم ­ترین راه نفوذ این انحراف سیاسی-اجتماعی است. نگارنده تعصب را فی نفسه بد نمی داند تعصب آنگاه نکوهیده است که چاشنیِ جهل شود. «إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُواْ فىِ قُلُوبِهِمُ الحَْمِیَّهَ حَمِیَّهَ الجَْاهِلِیَّهِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلىَ‏ رَسُولِهِ وَ عَلىَ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَلْزَمَهُمْ کَلِمَهَ التَّقْوَى‏ وَ کاَنُواْ أَحَقَّ بهَِا وَ أَهْلَهَا وَ کاَنَ اللَّهُ بِکلُ‏ِّ شىَ‏ْءٍ عَلِیمًا»(سوره فتح،آیه:۲۶)

پی نوشت ها

[۱] دانش سیاسی با تعابیر مختلف در تمدن های گوناگون مطرح بوده است. اما این دانش در مفهوم مصطلح آن زایده­ ی عصر روشنگری و در ادامه مدرنیته است. تصوری که اکنون در باره­ی این دانش گسترده است معنای مدرن آن است. بازتعریف این مفهوم و دانش ،کار سترگی است که باید در این باب دغدغه ها را به عمل تبدیل کرد.

[۲] این توضیح درباره ی امر واقع و شرایط کنونی است. بدیهی است که نگارنده با چنین وضعیتی هم­ دلی نمی­کند.

[۳] نویسنده به هیچ وجه منکر وجود مصادیق نادر در هم­ سویی مناصب اداری و مدریان شایسته در برخی مناصب در استان نیست.
منبع: دنانیوز
انتهای پیام/م.ن

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی