به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل، محسن یزدانی دریادداشتی باعنوان دولت اعتدال یا احتمال به روند فعالیتی و عملکردی دولت در مدت گذشته بررسی کرده و با در نظر نوشتن نکات قوت و محاسن دولت یازدهم نوشت: براستی چیدن کلمات در کنار هم چه بسیار مشکل آنهم در جامعه ای اگاه که کلمات باید جوابگوی تک تک خوانندگان از هر سلیقه و عقیده ، عام و خاص …..باشد و قطعا هر مطلبی خالی از عیب و نقص نمی تواند باشد .
و به همین دلایل است که وقتی مطلبی در معرض دید عموم قرار می گیرد ، برای خیلی ها مضحک و خنده آور و برای بعضی ها جذاب و زیباست ، بعضی ها منصفانه به ان نگاه می کنند و بعضی ها مغرضانه می بینند و کنکاش و رصد مسایل از دید چنین ذهن های خلاق در جامعه ای اگاه دور از انتظار نیست . و لذا باید قلم یک مطلب قبل از هر چیز ، منصفانه هم بر روی محاسن و هم بر روی معایب بچرخد ، چه مربوط به شخص حقیقی یا حقوقی ، نهاد یا سازمان یا دولت باشد و انچه در پی می اید مربوط به دولت یازدهم می باشد که علاوه بر محاسن و خوبیها ، نکات ضعف و مبهمی در پرونده خود دارد که به پاره ای از آنها اشاره می شود و قطعا در این بین قاضی و قضاوت ، دیگر نه دستگاه قضایی ، بلکه فضایی است که صاحب ان فضا مردم می باشند و با دید باز نظر خواهند داد.کمتر زمانی به عمر دولت یازدهم باقی مانده و از روز اول ما ها اعم از چپ و راست ، کند و تند ، رادیکال و لیبرال و …. با حسن وظن به ان نگاه کردیم و انچه که همه این تفکرات را دور هم جمع می کرد همان لفظ اعتدال بود که شاید این کلمه ، فضای جامعه ما را بعد از سالیان متمادی به سمت اعتدال و میانه روی بکشاند ، همه ی طیف ها را در بر گیرد و از تفکرات توانمند و مستقل در مسئولیت ها استفاده شود، تفریط و افراط به انزوا کشانده شود و سو تفاهم ها در جامعه از بین برود، ملاک جیب مردم باشد نه فرمایشات مسئولین ، ریشه ی فساد خوشکانده شود ، شایسته سالاری حاکم شود و تبار گمانی و قوم سالاری تضعیف شود ، مسئولان جوابگوی مردم باشند و مصلحت مردم را بر صلاح خود ( و دیگران غیر از ما ) مقدم بدارند … و واقعا شعار اعتدال حاکم شود ، همان شعاری که تکیه کلام همیشگی مولا علی ( ع ) باشد که نه بالا و نه پائین ، نه چپ و نه راست ، نه تفریط نه افراط … و در یک کلام راه مسقیم و معتدل ( اعتدال ) ولی متاسفانه در طول حاکمیت دولت یازدهم ما دیگر نه به عقب برگشتیم و نه به جلو رفتیم و در هاله ای از درجا زدن ماندیم و در تور و صید احتمالات گرفتار امدیم و دولت اعتدال تبدیل به دولت احتمال گردید .
همه چیز بر مبنای احتمالات رصد میشود ، احتمال دارد مسئله ی هسته ای حل و فصل شود واحتمال دارد با شکست مواجه شود ، احتمال دارد بنزین گران شود ، احتمال دارد فساد برچیده شود ، احتمال دارد ماشین ارزان شود و …. هزاران احتمالات دیگر که ورد زبان این مردم صبور و رنجور می باشد . و وضعیت جامعه از تعاملات گرفته تا معاملات ، در هاله ای از کمون و سکون و سرگردانی روزگار میگذراند و در یک کلام فضای جامعه در وضعیتی از احتمالات گره خرده و این که این احتمالات کی و چگونه تمام شود و در مسیر ترقی قرار بگیریم و از شور بختی و بدبختی بیرون بیاییم خدا داند و باید بنشینیم و منتظر باشیم که ایا در مدت باقی مانده از عمر دولت یازدهم این مردم مظلوم از اسب احتمالات پائین می ایند یا باید تا اخر در این خانه طی طریق نمایند .
لذا در پایان این خطابه ، رئیس جمهور محبوب و معتدل گرا را مورد خطاب قرار میدهیم که جناب رییس جمهور : آیا ان شیب ملایمی که شما از ان صحبت میکردید شاید به سمت گرانی و تورم بوده باشد و ما بد برداشت کرده باشیم !!!
آیا احتمال دارد گوجه سر کوچه شما مثل سر کوچه ی جناب احمدی نژاد ارزان شود؟
جناب رئیس جمهور : مگر نه اینکه قبلا در بعضی خانواده ها یک مسئول وجود داشت و الان در خانواده ها ، دوبرادر و سه برادر …. دارای مسئولیتهای کلان هستند ، قطعا این همان اعتدال است چون آن موقع یک خانواده چهار پنج نفره با یک مسئولیت بی انصافی و عدم توازن بود.
جناب رئیس جمهور : امیدواریم بعداز اتمام دوران شما دیگر شاهد اختلاس هایی نباشیم که ماشین حساب ها از محاسبه ی ان ناتوان و عاجز باشند ، و امیدواریم شما و ارکان خرد وکلان دولت شما بعد از پایان ، از کرده ی خود پشیمان نبوده و خجلت زده در پیشگاه این مردم نباشید .
جناب رئیس جمهور : آیا احتمال دارد روزی بیاید که سایه تهدید و تحریم و تمدید و تبعید و تبعیض ، از سر این ملت برداشته شود و بدون از دغدغه ی فقر و جنگ و استرس و اظطراب و احتمالات ، یک زندگی آرام و ابرومندانه ، در خور شأن این مردم و در کمال امنیت و صلح با دنیا فراهم شود ..
آیا احتمال دارد روزی بیاید که مثنوی قوم سالاری و تبارگمانی ، بروکراسی و رابطه بازی ، بی عدالتی و تبعیض ، از نهاد ها و سازمانهای ما برچیده شود و در راس امور ، انسانهای منزه ، الیت و نخبه ، شایسته سالار، متخصص ، متعهد و متشخص در اخلاق ، رفتار و کردار و بدون از وابستگی حزبی وجناحی قرار گیرند و در دست مسئولین ما ، دست مردم باشد نه دست برادر و عمو و دایی و بستگان و فامیل و شاهد نهادینه شدن الکوهای پاک در سطوح جامعه باشیم …
آیا احتمال دارد روزی بیاید که یاد پارسال نکنیم و پدر بیامرزی گذشتگان ودولت های قبلی ورد زبان مردم ما نباشد .
آیا احتمال دارد که گروه های (داعشی) منحصر در حواشی ، اجازه دهند تا بن بست هسته ای ، که هسته و ریشه ی این ملت را در سی و چند سال اخیر دراورده است منتج به نتیجه شود و برجام به سرانجام برسد و این فرجام شوم از سر این ملت برداشته شود .
از اینکه بضاعت علمی و ادبی ما در این حد کفایت میکند و پا را از گلیم خود فراتر می نهیم و گلایه از گلایل مینماییم معذوریم و عذر تقصیر نظر را داریم.
همه نیاکان من عالمان دین بودند از ان قبیله بیسواد فقط من بودم
منبع:بویرنیوز
انتهای پیام/م.ن
نظرات کاربران