به گزارش پایگاه خبری چهارفصل، همه ما می دانیم یکی از بزرگترین ثمرات انقلاب اسلامی ایران، استقلال سیاسی سرزمین ایران بود و یکی از بزرگترین دستاوردهای این انقلاب حاکمیت ملی مردم ایران بشمار می‌رود که در آن تمام مدیریت کشور بر مبنای دمکراسی، مردم‌سالاری و صندوق آراء قرار دارد و یکی از ثمرات مهم انقلاب اسلامی نیز عزت مردم بزرگ این سرزمین می‌باشد. عزتی که مردم ایران در دوران دفاع مقدس و تجاوز هشت ساله رژیم بعثی صدام نیز همچنان با اتکا به اراده، استقامت و ایستادگی خود و بدون حمایت‌های کشورهای خارجی، توانستند این تجاوز را از کشور دفع کنند ودر مقابل دنیای استکبار سر خم نکنند.

حال که انقلاب اسلامی با دومبنای عظیم جمهوریت و اسلامیت بنا نهاده شده است حق مردم است که مسئولان را در کنار خود ببینند و در قبال این همه فداکاری خدماتی نیز در این شبه جزیره با امنیت در منطقه  دریافت کنند.یکی از راه هایی که در این چند سال شناخته شده سفرهای استانی است که مسئولان دولت و هیات دولت را از نزدیک با زندگی و مشکلات و امکانات مردم آشنا می کند و از این طریق با اختصاص و تقسیم بودجه به رفع آن کمبودات و مشکلات کمک می کنند.

حال در این راستا وقتی استانی که به نسبت جمعیت بیشترین رزمنده را به جبهه های حق علیه باطل اعزام کرده است انتظارات خاصی از مسئولان ندارد اما این نگاه وجود دارد که نباید از محرومترین استانها باشد حداقل در نگاه مدیرانت رده بالای دولت بریا دیدار استانی.

با این وجود دیدیم که دولت یازدهم نتوانست این انتظار را برای مردم برآورده کند و نه در دوران ریاست جمهوری بلکه برای حساس ترین عرصه ای که دولت در آن بیشترین فعالیت را داشته است یعنی دوران تبلیغات ریاست جمهوری نیز به چشم نخورد که رئیس جمهور روحانی به این استان سفر کند و بیشتر استانهای بزرگی که از نظرگاه سیاسی آرای بیشتری داشتند را در برنامه سفرهای تبلیغاتی خود قرار داد.

کهگیلویه وبویراحمد برخلاف گفته های مسئولان دولتی، هیچ میزان پیش رفت  در عرصه های مختلف را به چشم خود که ندید هیچ، جوانان او نیزهرروز بیشتر از دیروز بیکارتر شدند و به جمعیت بیکاران استان افزودند تا توانستند به برکت دولت اعتدال در نهایت بی اعتدالی قرار گیرد و به وضوح دیدیم که صنعت کارخانه ای آن روز به روز پس رفت کرد تا جایی که قدیمی ترین کارخانه ها باحرکت هایی کوتاه برد در کمال ناباوری بسته شد و کارگران زیادی از کار بیکار شدند تا این بارعلاوه بر جوانان  این شهر میانسالان ما و پیران ما نیز به جمعیت بیکار اضافه شوند.

قطعا دیدار با مردمی که برای روی کارآمدن وی تلاش کرده اند حتی به جهت تشکر لازم می نمود که با سرعت بیشتری صورت گیرد اما در کمال ناباوری دیدیم که مردم استان کهگیلویه وبویراحمد در این مورد بازهم مورد کم لطفی قرار گرفته که پیامدهای بسیار بدی برای آنان نیز بدنبال داشته است.

دیداری که در سال آخر دولت و آن هم به عنوان آخرین استان در کشورصورت گرفت ، همین اولین دیدار و آخرین دیدار بود که با چند بار لغوشدن نهایتاً به وقوع پیوست و مردم استان هم از این سفر نتوانستند بهره کافی برای ایجاد صنعت و اشتغال را ببرند زیرا اصلا تمام بودجه ای که قرار بود تعلق بگیرد اصلا جذب نشد.

یکی از پیامدهایی که به وضوح می توان دید افزایش نرخ بیکاری و کسب رتبه اول بین دیگر استانهاست از جهت نداشتن اشتغال، افزایش درصد خودکشی ها و حتی کاهش امید در این دوره به حدی بوده است که خانواده های لُرزبان این استان حتی با موج رسانه ای فراوان از جلسات مختلف درون استانی نیز دیگر خیالشان تسکینی از این اوضاع ندارد.

وقتی روحانی در رقیب هراسی خود عنوان می کند که : یک عده از پیشرفت ایران و آزادی جوانان نگران هستند." اینگونه جلوه می دهد که برای این مردم برنامه مدون  با مدت زمان محدود و نامحدودی را دنبال کرده است تا بخشی از مشکلاتشان را حل کند اما دریغ از یک فعالیت سازنده.

هرم گرمای انتخابات در سراسر جامعه پیچیده شده و وی باز در تلاش است با وعده های صد روزه مشکلات مردم را حل کند(اگر مجدداً آن را تکذیب نکند) اما مردم دیگر فریب شعارهای پوپولیستی نامزدها را نخواهند خورد.

سطح آکاهی عمومی به حدی است که مردم می توانند راست آزمایی ووعده ها کاندیداها را انجام دهند و به کارنامه و رزومه کاندیدها رجوع می کنند و تصمیم درست را می گیرند زیرا کارنامه هر فردی نشان می دهد که او در موقع تصدی اش چگونه توانسته مدیر اجرایی مناسبی باشد.هر کس در هر مسیری حرکت کرده، الان هم در همان مسیر حرکت می کند و نمی تواند به خارج از آن مسیر برود.

حال در دوران تبلیغات برای دوازدهمین دوره ریاست جمهوری باز هم رئیس جمهور روحانی به کهگیلویه وبویراحمد سفر نکرد و نمی دانیم میزان اهمیت این استان برای وی چقدر است و اصلا به این استان فکر می کند یا نه؟ البته  رئیس جمهور می داند که حتی اگر کوچکترین کاری با همراهی مجوعه دولت خود برای این مردم و این استان کرده  بود حتما با بیان شیوایی که داشت همچون استانهای شمال و شمال غرب آن را با افتخار بر زبان می راند و از آن نیز با بیان پوپولیستی خود نیز بهره می برد تا مخاطبین دعوت شده اش از دیگر شهرستان ها با رنگ بندی بنفشی که داشتند  برای وی هورا بکشند.

در پایان می گویم: اکنون با وعده های دولت اعتدال باز هم ماییم و نوای بی نوایی...  و محرومیت دوچندانی که دیگر نه تنها قشر بیکار و بدون درآمد استانمان را بلکه کارخانه گردانان و کارگران کارخانه های ما را نیز بیکار کرده است.

درست انتخاب کنیم، خوب زندگی کنیم

والعاقبه للمتقین

یاسین طاهر نژاد- جامعه شناس

انتهای پیام/7044