به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ صیاد خردمند در یادداشتی نوشت: چند سالی است که 25 بهمن ماه بعنوان "ولنتاین" یا " روز عشق" وارد ادبیات فرهنگی، هویتی و اجتماعی ایران شده است. چند روز پیش از این تاریخ در و دیوار مغازهها با انواع اطلاعیهها از هدایای ویژه ولنتاین و جعبهها و عروسکهای مخصوص زینت داده می شود، صفحات مجازی با متن ها و یادداشت های عاطفی و احساسی مخاطبان خود را به فرا میخواند. در این روز بسیاری جوانان و نوجوانان سعی دارند عشق را با مخاطب خاص خود تقدیم کنند، برخی دیگر سعی دارند عشق گمشده یا عشقی که هیچگاه تجربه نکرده اند را جست و جو کنند اما دیگرانی هم هستند که از فراق و غم یار بلاها می کشند و از درد جدایی این روز را با تنهایی شان تقسیم می کنند،
البته صحبت از عشق در جامعه ایرانی در دل غزلیات و قصیده ها ریشه ای قدیمی دارد اما در گذشته عشق و محبت، فضیلت اش در پوشیدگی و پنهانی اش بود اما عشق در جامعه امروز نه تنها آشکار و هویداست بلکه به تمثیل گذشته نه رسوایی به بار می آورد و نه عرق شرم بر پیشانی می نشاند. عشق" امروزی در عین عمومیت یافتگی و همه جایی شدن به پدیده ای شخصی و فردی تبدیل شده است.عشق در جهان امروز به تعبیر زیگموند باومن " سطحی، سیال و تکثر یافته است و امری روزمره تلقی می شود می تواند بصورت مداوم تولید شود و از بین رود، دیگر عشق به معنای ازلی و بی انتهایی و ابدی نیست. عشق امروز مرز دارد، ابتدا و انتها دارد و به جای یک انسان می تواند در میان چندین فرد کثرت یابد.
حال باید پرسید:
به راستی، ولنتاین چرا مهم است؟! کی و چگونه وارد ادبیات فرهنگی و اجتماعی ایرانیان شده است؟! چرا این روز برای دختران، پسران مجرد بیش از بقیه مهم است؟! و...
ولنتاین، یکی از نشانهها یا نمادهایی است که پیوندهای رمانتیک درروابط بین دو جنس را آشکار میسازد. نمادهایی که از طریق آن عشاق و دوستان به کمک آن، پیوند رمانتیک خود را عیان و بی پرده عنوان می کنند.
در این باب در سالهای اخیر بحث های مختاف و متعددی در گرفته است و مخالفان و موافقانی دارند که این مساله را از نظرگاههای مختلفی به آن نگریسته اند.
دسته اول گروهی می باشند که برای ولنتاین ارزش و اهمیتی قایل نیستند این گروه بر این باورند که ولنتاین پدیده ای وارداتی است که بصورت مقطعی در بین جوانان و نوجوانان گسترش یافته و دارای اصالت نمی باشد. این گروه تبیین می کنند که ولنتاین برساخته جهان سرمایه داری است زیرا که در این روز میلیون ها دلار گردش مالی در دنیا بواسطه خرید و فروش کالاهای هدیهای، شامل انواع کارتپستالها، عروسکها، لباس و دیگر کالاهای نمادین یا مصرفی به عنوان هدیه، موجب شکلگیری نوعی مبادله اقتصادی درجامعه میگردد. و به گونهای موجب رونق یافتن معادلات و مبادلات اقتصادی میشوند. در دنیایی که مبادله پول و ارزشهای
دارد، ابتدا و انتها دارد و به جای یک انسان می تواند در میان چندین فرد کثرت یابد.
حال باید پرسید:
به راستی، ولنتاین چرا مهم است؟! کی و چگونه وارد ادبیات فرهنگی و اجتماعی ایرانیان شده است؟! چرا این روز برای دختران، پسران مجرد بیش از بقیه مهم است؟! و...
ولنتاین، یکی از نشانهها یا نمادهایی است که پیوندهای رمانتیک درروابط بین دو جنس را آشکار میسازد. نمادهایی که از طریق آن عشاق و دوستان به کمک آن، پیوند رمانتیک خود را عیان و بی پرده عنوان می کنند.
در این باب در سالهای اخیر بحث های مختاف و متعددی در گرفته است و مخالفان و موافقانی دارند که این مساله را از نظرگاههای مختلفی به آن نگریسته اند.
دسته اول گروهی می باشند که برای ولنتاین ارزش و اهمیتی قایل نیستند این گروه بر این باورند که ولنتاین پدیده ای وارداتی است که بصورت مقطعی در بین جوانان و نوجوانان گسترش یافته و دارای اصالت نمی باشد. این گروه تبیین می کنند که ولنتاین برساخته جهان سرمایه داری است زیرا که در این روز میلیون ها دلار گردش مالی در دنیا بواسطه خرید و فروش کالاهای هدیهای، شامل انواع کارتپستالها، عروسکها، لباس و دیگر کالاهای نمادین یا مصرفی به عنوان هدیه، موجب شکلگیری نوعی مبادله اقتصادی درجامعه میگردد. و به گونهای موجب رونق یافتن معادلات و مبادلات اقتصادی میشوند. در دنیایی که مبادله پول و ارزشهای اقتصادی اهمیت دارند و بهویژه با گسترش ارزشهای سرمایهسالارانه و اقتصادِ
بازار، طبیعی است که هر نوع آئینی که بتواند به اقتصاد بازار و ارزشهای سرمایهداری کمک کند از حمایت نظام اقتصادی برخوردار میشود. این گروه قضاوتی اخلاقی،عرفی و محافظه کارانه دارند و بر این باورند این مناسک وارداتی با بافت هویتی و اجتماعی همخوان نیست وسبب تعارض و جدال ارزشی در جامعه میگردد.
اما دسته دوم معتقدند ولنتاین یا روز عشق نشان از اهمیت یافتن دوستی در جهان امروز دانست. امروزه ما مواجه با کاهش اهمیت و کارکردهای خانواده هستیم که این امر در افزایش سن ازدواج، افزایش طلاق یا کاهش بعد خانواده و کاهش اهمیت کارکردهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی خانواده تبلور یافته است، بنابراین دوستی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. پیوندهای دوستی بهویژه در بین زنان بسیار پراهمیت شده است. جوانان و گروههای همکاران دارای پیوندهای دوستی بااهمیت در دنیای امروز شدهاند. ولنتاین نمادی برای عینیتبخشی به اهمیت پیوندهای دوستی در دنیای امروز است.
این گروه بر این باورند : روز عشق توانسته است خود را به مثابه یک امرفرهنگی گسترشیافته تثبیت کند وگویی پاره اجتنابناپذیری از فرهنگ روزمره شده یا در حال شدن است. روز عشق بنیانهای تحول فرهنگی است که رابطههای بین دو جنس دستخوش آن شدهاند؛ رابطههای مبتنی بر مصلحت، سنت و عرف به رابطههای رمانتیکتر و فردگرایانهتر، تبدیل گشته اند در نتیجه اهمیت یافتن روز عشق بیش از آنکه صرفاً به مثابه یک تفنن یا فراغت تلقی شود، بیشتر زایده و نتیجه تحول در تجربه ی پیوندهای عاطفی ورمانتیک بین زیست روزمره جامعه امروزی است.
این گروه استدلال می کنند: ولنتاین دارای ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متعددی است که صرفاً با تأکید به قضاوتهای اخلاقی و ایدئولوژیک نمیتوان به تعریف واقعیت این روز دست یافت.
بنظر میرسد روایت امروزی ولنتاین واکنشی است به نبود شادی، محبت و مهم تلقی شدن در بین افراد جامعه است و انسان ایرانی بیش از دیگر جوامع نیازمند محبت و عشق ورزیدن می باشند، نمود این سخن را میتوان به خوبی به حجم و تکثر، عکس نوشته، دلنوشته، جملات رمانتیک در فضاهای مجازی مشاهده کرد.بنظرمیرسد افراد میل دارد همه پدیده های روزمره را به مقوله ای رمانتیک تبدیل کند، از قدم زدن معمولی در خیابان گرفته تا آمدن برف در زمستان، غروب، وبرگ ها زرد پاییزی ..و در پایان ولنتاین نشان از این دارد جامعه ما بیش از پیش نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن می باشد.
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی"
انتهای پیام/
نظرات کاربران