همه ما باید‌‌ همان نیرو را صرف کنیم، خدمت بکنیم؛ آن هم اوّل خدمت به مستضعفین، اوّل خدمت به زاغه‌نشین‌ها «(صحیفه امام، ج۱۱، ص ۱۷).

به روستای تلوندی که می‌رسیم ماشین پس از عبور از چندین کوچه تنگ و ناهموار به آرامی وارد یکی از کوچه‌ها می‌شود.

راننده تقلا می‌کند تا ماشین کمتر در گل و لای ناشی از بارندگی‌های چند روز گذشته فرو رود و به سختی در گوشه‌ای متوقف می‌شود.

در طول مسیر مسئول گروه جهادی میثاق برایمان از خانواده‌ای گفته است که پدرشان را از دست داده و مادر رنجور خانواده به همراه سه بچه قد و نیم قد به سختی گذران عمر می‌کنند.

حال پس از گذشت یک ساعت از آغاز حرکت جهت تهیه گزارش از وضعیت این خانواده، خود را جلوی خانه» بی‌بی گل طلا «می‌بینیم.

آسمان بهار حسابی گُر گرفته و هر لحظه رنگ عوض می‌کند و مدام سرخ و سیاه می‌شود. انگار آسمان هم از دیدن بی‌کسی و فراموشی این یتیمان شرمنده شده و مثل کسی که دیگر نتواند بغضش را فرو ببرد، شروع به باریدن می‌کند.

رنگ و روی خانه کاهگلی بی‌بی» گل طلا «و دیوارهای ترک خورده آن قبل از بی‌بی لب به سخن گشوده‌اند.

قسمتی از خانه خشتی قدیمی است و قسمتی سنگ و گچ؛ تعدادی چوب و الوار هم سقف خانه را شکل داده‌اند.

چوب‌ها و الوارهایی که آن‌قدر نم دیده و دود گرفته‌اند که مقاومتشان اندک شده و هر لحظه امکان آتش گرفتن و فرو ریختنشان وجود دارد.

پشت بام خانه نیز وضعیتی مشابه دارد و از چوب و گل ساخته شده و مقاومت شکننده‌ای دارد.

بی‌بی‌گل طلا می‌گوید در روزهای بارانی سقف مدام چکه می‌کند و به سختی می‌توانم با نفت محیط خانه را گرم و قابل تحمل کنم.

در گوشه‌ای از حیاط بی‌دیوار خانه، توالت و حمامی به چشم می‌خورد که وضعیت مناسبی ندارند و امکان استفاده از آن‌ها غیر ممکن به نظر می‌رسد.

بی‌بی‌می‌گوید سه فرزند دارم که بزرگ‌ترین آن‌ها ۸ سال سن دارد و دو فرزند دیگر ۵ و ۳ ساله هستند.

کم کم رد اشک بر گونه‌های بی‌بی نمایان می‌شود و از دیگر فرزند خردسال خود سخن می‌گوید که دیگر در بین آن‌ها نیست؛» مهدی از پشت بام خانه افتاد و توانایی ضعیف مالی ما اجازه مداوا در بیمارستان با کیفیتی را نداد و فرزندم را از دست دادم «.

این خانواده بی‌بضاعت که منبع درآمد خاصی ندارند تنها حقوق اندکی که از کمیته امداد (۶۰ هزار تومان) دریافت می‌کنند و یارانه‌ ی ماهیانه روزگار می‌گذرانند که به سختی کفاف گذران زندگی آن‌ها را می‌دهد.

مسئول گروه جهادی میثاق که ما را تهیه این گزارش همراهی می‌کند درباره مشکلات این خانواده، می‌گوید: برای رفع مشکل این خانواده به کمیتهٔ امداد مراجعه کردیم و آن‌ها گفتند در صورتی که این خانواده بتوانند مبلغ ۳ میلیون تومان را تهیه کنند و محل ساخت خانه داشته باشند می‌تواند با اعطای وام خانه‌ای جدید برای آن‌ها بسازد.

وی با بیان اینکه با همت خیرین مبلغ موردنظر تهیه و کار تشکیل پرونده انجام شد، افزود: متاسفانه بوروکراسی و کاغذبازی‌ها تاکنون مانع از پرداخت تسهیلات به این خانواده شده است و بانک اعلام کرده برای پرداخت تسهیلات وجود چندین ضامن لازم است.

این خیر، تصریح کرد: درخواست ضامن از سوی بانک درحالی مطرح می‌شود که بیش از نیمی از این تسهیلات ۱۵ میلیون تومانی که قرار است به این خانواده تعلق بگیرد (یعنی مبلغ ۸ میلیون تومان آن) در رهن بانک قرار دارد و می‌توان از سود آن اقساط وام را پرداخت کرد.

این‌ روز‌ها که مهربانی‌های اطرافیان کم‌رنگ شده است، بی‌بی رنج‌کشیده و سختی‌دیده داستان ما در بوروکراسی و کاغذبازی ادارت تنها و سرگردان مانده است و نگاهش را به آسمان دوخته تا شاید نگاه‌های ملتمسانه­ی کودکانش را بی‌پاسخ نگذارد.

امام علی (ع) فرمودند: شما را به خدا سوگند یتیمان را فراموش نکنید.

افسوس که فریفتهٔ دنیا شدیم و خرده زیبایی‌هایش فریبمان داد تا اشک یتیمان را نبینیم. افسوس زینت‌های دنیایی فریبمان داد تا ندای علی (ع) را که این‌روز‌ها از اجاق سرد و بی‌آتش بی‌بی و بغض‌های نشکنش برمی­خیزد، نشنویم.

و اکنون نیازمند نفس‌های گرم مومنانه‌تان هستیم تا اشتیاق به زندگی را در این خانواده جانی تازه بدهیم.

و بی‌شک خداوند بهترین یاوران و نیکو‌ترین سرپرستان است.

کسانی که مایل به کسب اطلاعات بیشتر و کمک مادی و معنوی به این خانواده آبرومند هستند می‌توانند از طریق شماره همراه» ۰۹۱۷۳۴۴۷۰۵۹ «و یا» ۰۹۱۶۴۸۰۴۷۲۷ «به نام گروه جهادی میثاق تماس حاصل فرمایند.

———————————

گزارش و عکس: میثم دهقان