به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل، دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه شهرستانهای بویراحمد و دنا به پایان رسید. در یک ماراتن سنگین انتخاباتی و البته با آرایی نزدیک به هم آقایان غلاممحمد زارعی، ستار هدایتخواه، مهد روشنفکر و محمد بهرامی در رتبههای اول تا چهارم قرار گرفتند. بعد از اعلام نتایج انتخابات تجمعهایی جلوی فرمانداری بویراحمد و دفتر آیتالله ملکحسینی نماینده ولی فقیه در استان انجام شد که در نتیجه آن تعدادی از طرفداران چهار کاندیدا به نتایج اعلام شده اعتراض داشتند که از جمله آنها هواداران ستار هدایتخواه نماینده اصولگرای مجالس هفتم و هشتم بود. برای آگاهی از وقایع اتفاق افتاده به خصوص از سوی طرفداران آقای هدایتخواه با ستاد وی تماس گرفتیم که مصاحبهای را با این نامزد انتخاباتی معترض دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه بویراحمد و دنا انجام دهیم ولی به هر دلیل میسر نشد. بعد از تلاشها فراوان ستاد آقای هدایتخواه، آقای سیدیوسف مرادی را به عنوان نماینده خود برای مصاحبه معرفی کردند که ما هم سؤالات را از وی پرسیدم که در پی میآید.
این اتفاقاتی که افتاده در تاریخ بویراحمد و دنا سابقه نداشته است. معمولاً یک درصد ناچیزی از تخلف در هر انتخاباتی صورت میگیرد که روی آرای عمومی فرد پیروز نیز تأثیری ندارد اما اکنون در شهرستانهای بویراحمد و دنا وضعیت به گونه دیگری است. مردم به این احساس رسیدهاند که گویا تخلفی صورت گرفته که در نتیجه انتخابات اثرگذار بوده است که البته در این زمینه شورای نگهبان باید نظر نهایی را اعلام کند. در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا مردم حضور چشمگیری داشتند ولی به دلیلی که عرض کردم اکنون دچار یک سرخوردگی یا افسردگی اجتماعی شدهاند که حتی شامل هواداران و طرفداران جریان پیروز انتخابات این حوزه نیز میشود.
بله. آقای هدایتخواه شکایت و مستندات خود را به شورای نگهبان تحویل داده است.
نمیتوانم از طرف بقیه صحبت کنم.
هنوز یک هفته بعد از انتخابات جریان پیروز نتوانسته است یک جشن برگزار کند در صورتی که در بویراحمد و دنا بعد از انتخابات مجلس مرسوم بوده که جریان پیروز جشنی برگزار کند. خود بنده نیز صحبتهایی با برخی از افراد تأثیرگذار طیف پیروز در انتخابات داشتهام که از وقایع به وجود آمده ناراحت بودند. در مجموع این افسردگی در بویراحمد و دنا آنقدر مشهود است که نیازی به دلیل ندارد.
برای پاسخ به این سؤال دلایلی هست که اکنون صلاح نیست، مطرح شود. بویراحمد و دنا ساختار اجتماعی طایفهای و عشیرهای دارند که بیشتر آنها به صورت شبکهای فامیل هستند و نمیشود یک اتفاق به این بزرگی را در جامعه مخفی کرد. ضمنآنکه مردم به مدد شبکههای اجتماعی مجازی برای اولین بار از وقایع رخ داده در انتخابات فیلم ها و عکسهای زیادی به دست آوردند. در دوران این رسانههای نوظهور ما دیگر مسئلهای به نام حریم خصوصی آنچنان که قبلاً تعریف میشد، نداریم و مردم معمولاً از هر اتفاقی باخبر میشوند. ضمنآنکه باید به این نکته اشاره کنم که جناب آقای روحانی با حدود 260 هزار رأی رئیس جمهور شدند که در طول انقلاب سابقه نداشته است ولی مردم نسبت به آن بدبین نبودند.
دموکراسی یک ساختار و مکانیزیسمی است که جامعه بشری آن را به عنوان یک شکلی از حکومتداری پذیرفته است. دموکراسی شیوهای است برای ایستادن در مقابل استبداد و دیکتاتوری. تنها چیزی که از درون دموکراسی میتواند به خود دموکراسی ضربه بزند استفاده از استبداد برای پیروزی در انتخابات است. استبداد به این معنی که رأی مردم را به روشهای نرم یا نیمهنرم بر خلاف قانون تغییر بدهیم و دیگر اینکه اقلیت شکست خورده نتیجه رأی اکثریت را نپذیرند و علیه نتیجهی انتخابات شورش کنند. این دو حالت آفت دموکراسی است. در این انتخابات یک حالتش اتفاق افتاده است، در واقع جامعه معتقد است که به روشهای دیگری آرا جمعآوری شده و این مسئله به روند مردمسالاری و دموکراسی ضربه میزند.
حالا اگر حالت دوم هم اتفاق بیفتد و کسی که رأی نیاورده اعتراضش را فراتر از قانون بخواهد انجام بدهد کلا ساختار دموکراسی از هم میپاشد. یعنی اینکه بویراحمد و دنا در این لحظه تاریخی در شرایطی است که اگر این دو اتفاق با هم بیفتد دموکراسی و مردمسالای در بویراحمد و دنا برچیده میشود. یعنی از این به بعد هرکسی رأی نیاورد وارد خیابان میشود و با زور حرفش را میزند. این در واقع بزرگترین آفتی است که میتواند دموکراسی را بگیرد، در بعضی کشورها مثل پاکستان، گرجستان و مصر این اتفاق افتاده است و این کشورها دیگر دموکراسی سالمی نخواهند داشت، چون همیشه امکان دارد این اتفاق بیفتد. در واقع دموکراسی یک چیز صوری میشود. الان ما بر این اعتقادیم که جریانی خارج از بویراحمد و دنا در تلاش است که سازکار دموکراسی را درون بویراحمد و دنا برای همیشه از کار بیندازد. اسنادی هم در این زمینه داریم که کسانی بیرون از بویراحمد با همکاری کسانی درون بویراحمد و دنا در حال تلاش برای از بین بردن مکانیسم دموکراسی درون این دو شهرستان هستند.
رهبر حرکت اجتماعی در حالتی که اعتراضها و آشوبهای اجتماعی است کسی است که در انتخابات شکست خورده است و جامعه بر این اعتقاد است که حق اوست که پیروز شود. فقط او میتواند رهبر این حرکت بشود. بقیه شکستخوردگان راهی ندارند جز اینکه پشت سر او باشند و واقعاً راهی هم ندارند. خود به خود او تبدیل به رهبر میشود. یعنی تمامی طرفداران بقیه شکستخوردگان به طور خودکار پشت سر شخص شکست خورده قرار میگیرند. حالا اگر این رهبر اجتماعی فرد نادان، خودخواه و بیاعتقادی باشد و همچنین به وطن خود علاقه هم نداشته باشد از مردم دعوت میکند که به خیابانها بیایند و فشار ایجاد کنند و این اتفاق میتواند سازوکار انتخابات را برای همیشه از بین ببرد. جناب آقای هدایتخواه با هوشیاری مانع رخ دادن این مسأله شدند.
سه دلیل آقای هدایتخواه به عنوان عارضههای اصلی این اتفاق در سخنرانیهای خود بعد از انتخابات مطرح کردند. اول اینکه حق مردم ضایع شده است. دوم خدای ناکرده مردم نسبت به مکانیزم مردمسالاری درون نظام دچار بدبینی شوند و حق نظام ضایع شود و سوم اینکه اگر این مسئله باب شود از این به بعد کسانی که سرمایه دارند فقط میتوانند نماینده مجلس تعیین کنند و مجلس میشود نمایندگان سرمایهداران.
چهارمین نکته که وجود داشته و آقای هدایتخواه به آن اشاره نکردند و مهم است مورد توجه قرار گیرد این است که نامزد پیروز انتخابات به دلیل اینکه خاستگاهاش جریانات سیاسی نبوده و برخاسته از طایفهگرایی بود، بر اساس ذهنیت منفی به وجود آمده نسبت به جریانی که جامعه به آن مضنون است، چون خاستگاه این جریان طایفه است، به طایفه مذکور ضربه میزند. این مسئله باعث به وجود آمدن کینه طایفهای در دورن بویراحمد و دنا میشود که تاکنون سابقه نداشته است. برای نمونه میتوان به انتخاباتهای دوران گذشته در حوزه انتخابیه نورآباد و ممسنی اشاره کرد که موجب بروز فجایع دردناکی شده است. به گونهای که نامزدهای یکی از طوایف این حوزه در این دوره از انتخابات به طور کامل رد صلاحیت شدند. در حال حاضر در منطقه نورآباد ممسنی جریانات سیاسی حضور ندارد و انتخابات در آنجا به یک دعوای طایفهای تبدیل شده است.
من قبل از انتخابات در مصاحبهای عرض کردم برخی از نامزدها وارد بازی خطرناکی شدهاند که اولین نتیجه تلخ این بازی خطرناک، انشقاق طایفهای در بویراحمد و دنا است. باید در مناطق عشایری توجه داشت که یکی از شاخصهای نامزد انتخاباتی دوری از مسایل طایفهای باشد. آقای هدایتخواه خود تلاش بسیاری کردند که انتخابات وارد جریان طایفهای نشود اما متأسفانه در جریان اصلاحطلب شهرستانهای بویراحمد و دنا به دلیل سکوت برخی از اشخاص مانند سیدباقر موسوی شاهد بروز این اتفاقهای تلخ بودهایم. در همان مصاحبه به آقای موسوی عرض کردم که سکوت شما باعث بروز انحراف میشود و خود شما هم ضربه میبینید. اکنون افکار عمومی مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا یکی از دلایل بروز این اتفاق تلخ را شخص سیدباقر موسوی میدانند که بعد از طی شدن مسائل مربوط به انتخابات این موارد را حتما با مردم در جریان خواهیم گذاشت.
در آن مصاحبه گفتم که بویراحمد و دنا وارد زمین بازیهای طایفهای شده است. مثل اتفاقی که در ممسنی، کهگیلویه و گچساران در حال وقوع است. جریان اصلاحات اگر راست میگفت باید در بویراحمد دنا موضع شفاف میگرفت و حال فرق نمیکرد از چه کاندیدایی حمایت میکرد. در انتخاباتی که گذشت جریان اصلاحات اصلاً کارنامه خوبی از خود بر جای نگذاشت.
دوست ندارم در این شرایط، بیشتر از این وارد این مسئله شوم. آقای موسوی باید بدانند که مردم با دهه 70 تفاوتهای اساسی کرده و دارای بصریت و آگاهی بیشتری شدهاند. آقای موسوی در این انتخابات بیطرف نبود و ما اسنادی داریم که از یک کاندیدای انتخابات بویراحمد و دنا در دو شب آخر قبل از برگزاری حمایت کردهاند که اکنون دوست ندارم به آن بپردازم. درمورد اینکه چطور فضا از سیاسی تبدیل به طایفهای شد خود شما به این چند سؤال من پاسخ دهید؟ آقای زارعی نماینده کدامیک از جریانات سیاسی بود؟ آیا وی را به نام یک طایفه نمیشناسند؟ جناب آقای روشنفکر هم همینطور و حتی آقای بهرامی که شورای اصلاحطلبان از وی حمایت کردند ولی نتوانست خودش را از مسائل طایفهای جدا کند. تنها کاندیدایی که در این انتخابات به نام طایفهاش شناخته نمیشد، آقای هدایتخواه بود و به همین دلیل هم اکثریت ساکنان غیربومی یاسوج به وی رأی دادند چون او را وابسته به طایفه خاصی نمیدانستند.
نکته اول اینکه آقای موسوی تمایل داشتند هر کسی به جز دکتر بهرامی رأی بیاورد چون از مصادره شدن جریان توسط وی که نیرویی جوان و دارای ارتباطات گسترده در تهران است میترسید و این نشان میدهد که بزرگان این جریان از نوزایی و جوان گرایی ترس شدید دارند چون به توانایی خودشان در ادامه رهبری جریان اصلاحات اعتماد ندارند. آقای موسوی از اول اصلاحطلب نبود و به طور اتفاقی در دوران نمایندگی با جریان اصلاحطلب همدوره شد. یکی از دهها دلیل آن، 12 سال سکوت سیدباقر موسوی در جریانات مختلف بعد از پایان نمایندگیشان است. سید باقر همین الان هم اصلاحطلب به معنای رایج آن نیست. کسانی چون رضا توفیقی و سید باقر هر دو در منتهی علیه دو طرف جریان اصلاحات ایستادهاند و حتی خودشان هم مختصات خود را به درستی نمیدانند و اصطلاحاً نمیدانند با خودشان چند چنداند. قبلاً هم گفتم مردم بویراحمد و دنا به دلیل اتفاقهای تلخ رخ داده در چهار سال گذشته یک احساس نیاز به داشتن نمایندهای قوی و شجاع در مجلس داشتند که این را درست یا اشتباه در سیدباقر موسوی میدیدند. وگرنه مطالبات مردم به هیچ وجه اصلاحطلبانه نبود و در این دوره بعد از رد صلاحیت آقای موسوی مردم به سمت آقای هدایتخواه رفتند. آقای موسوی قدر شرایطی که در آن قرار داشت را ندانست و در حال حاضر همان اتفاقی برای او افتاده که برای بهرام تاجگردون در گچساران رخ داد. بعید میدانم دیگر سید باقر بتواند چنین هیجانی در جامعه ایجاد کند.
ضمنآنکه آقای هدایتخواه اگر عضو جبهه پایداری باشد به معنای تخلف و جرم و گناه نیست. من خودم انتقاداتی به جبهه پایداری دارم اما جبهه پایداری نشان داده است که به رغم اشتباهاتی که داشته زیر هیچ برگهای که گوشهای از این مملکت را به تاراج برده باشند امضاء نکرده است.
البته اکنون بعد از انتخابات روشن شده است که در مجموع جبهه پایداری حضور مستقیم و با لیست مشخص در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نداشته است. گذشته ستار هدایتخواه در مسائل سیاسی روشن و قابل دفاع است. ستار هدایتخواه در مقابل حق مردم هیچگاه کوتاه نیامده است حتی اگر هزینه داده باشد به خاطر استیضاح وزیر مهم احمدی نژاد و یا مقابله با استاندار آقای احمدینژاد، قوام نوذری. هدایتخواه همیشه بر روی اصولش مانده است به همین دلیل هم مردم دوستش دارند و حالا یک عدهای داد و بیداد کنند این عده نماینده مردم نیستند. اتفاقا پیوستن هدایت خواه به جبهه پایداری آن هم در دوران اوج اقتدار این جبهه در مجلس از زیرکی وی بود و بسیار در آبادانی کل استان در آن سالها به کار آمد اگر چه مشترکات فکری هم داشتند.
بعد از پایان انتخابات هر نوع تجمعی که اعتراض به نتیجه انتخابات باشد غیرقانونی است. آقای هدایتخواه هم با هوشیاری در روز اول بعد از انتخابات که مردم بسیار ناراحت بودند اقدام به آرام کردن مردم نمود و قول داد از همه راههای قانونی برای احقاق حقوقشان اقدام خواهد کرد. اینکه یک نفر به نتیجه انتخابات اعتراض داشته باشد هیچ اشکالی ندارد. مسئله این است که اعتراض خود را چگونه بروز دهد و قانون راهحل آن را مشخص کرده است. مرجع رسیدگی به اعتراضها شورای نگهبان بوده و مردم در این زمینه تکلیفی ندارند و خود نامزد انتخاباتی باید شکایت کرده و همه کاندیداها این حق را دارند.
یک شبههای در فضای مجازی و رسانهای در زمینه اعتراضهای مردم به نتایج انتخابات بویراحمد و دنا و قیاس آن با تجمعهای غیرقانونی انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به وجود آمده که نیاز به توضیح داد. آقای میرحسین موسوی بدون مراجعه به قانون مردم را به خیابانها کشاند و به نصایح هیچکس هم گوش نداد و آن هزینه تلخ را به کشور تحمیل کرد. حال بعد از 6 سال همه میدانند که میرحسین موسوی اشتباه کرد. افرادی چون سعید حجاریان، رئیس دولت اصلاحات و آقای روحانی نیز به این مسئله که در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تقلب نشده است، اذعان دارند. آقای میرحسین موسوی اشتباه بزرگی کرد که تاوانش را مردم و نظام دادند. وی علیه جمهوریت نظام کودتا کرد در حالی که آقای هدایتخواه در روز اول اعلام کردند که فقط از حق قانونی خود که شکایت است استفاده میکند و اتفاقاً از نیروی انتظامی خواستند که هر کس با ادعای طرفداری از وی به خیابان میآید با او برخورد شود. این مسئله در همان روز اول حل شد و بسیاری از دشمنان را نیز ناامید کرد و از قضا یکی از دلایلی که برخیها را عصبانی کرد همین متانت و سکوت دکتر هدایتخواه و دوستداران او است.
البته در صحبتهای قبلی گفتم که اتفاقهای بعد از انتخابات بویراحمد و دنا قابل قیاس با فتنه 88 نیست اگر چه من کسی را متهم به چیزی نکردهام اما اتفاقاً به نکته خوبی در مورد بصیرت اشاره کردید. ما کسی را متهم نمیکنیم بلکه بر اساس شرایط جامعه و نگاه مردم وقایع را تحلیل میکنیم. قبل از انتخابات خواص اصلاحطلب در شهرستانهای بویراحمد و دنا مردود شدند. به نظر من بهتر است برای دفاع از حقالناس و قانون نسبت به اتفاقهای تلخ روی داده همه خواص از هر جریانی واکنش نشان دهند. سکوت در این شرایطی که بویراحمد و دنا دارد و تنها گذاشتن مردم در تاریخ ثبت خواهد شد. من تعجب میکنم چطور کسانی که تا قبل از انتخابات از عزت و حق مردم میگفتند اکنون ساکت هستند. درست است که ما باید به قانون احترام بگذاریم اما در چهارچوب قانون میتوانیم انتقاداتمان را داشته باشیم و حرفمان را بزنیم.
به اینکه آقای زارع در چه جریانی است کاری ندارم و همچنین مسئله ما هم در حال حاضر به هیچ عنوان آقای هدایتخواه نیست بلکه ورود به دوران تلخی در بویراحمد و دنا است و آن هم استیلای جریان منفعتطلب و لمپنیسم سیاسی بر مردمسالاری در مرکز استان است. مسئله خطرناک و ناپسند ضایع شدن حق مردم و نظام است و آقای هدایتخواه مسئله اصلی نیست. اصلاحطلبان ظرفیت نظاماند مانند اصولگرایان و رأی آوردن قانونی هر شخصی با هر دیدگاهی که از شورای نگهبان تأییدیه گرفته باشد به نفع نظام و انقلاب است. اصلاحطلبان که در بدنهی نظاماند، و جای خود دارند، شخصاً بر این باورم اگر یک ضد انقلاب با رأی پاک به مجلس برود بهتر از این است که یک اصولگرا با رأی ناپاک به مجلس برود. چرا که ما برای اینکه نظاممان پاک باشد صدها هزار شهید دادهایم. من نمیتوانم بگویم انتخابات باطل میشود و یا چه اتفاقی میافتد. این موارد در اختیار شورای نگهبان است و این شورا هر تصمیمی که بگیرد به آن تمکین میکنیم. بر فرض اینکه نتیجه شکایت ابطال انتخاب باشد ما به یک پیروزی رسیدهایم و آن این است که دیگر کسی جرأت نمیکند رأی مردم را برخلاف راههای قانونی به دست آورد. حال هر نتیجهای که بعد از این اتفاق میخواهد بیفتد، بیفتد، هر کسی که با رأی پاک مردم وارد مجلس شود ما بردهایم.
همانطوری که قبلاً هم گفتم به هر رأیی که شورای نگهبان بدهد، احترام میگذاریم. خروجی تصمیم شورای نگهبانی هر چیزی که باشد مورد پذیرش است چون تنها مرجع تصمیم گیری در این زمینه است.
من در بالا اشاره کردم و واضحتر عرض میکنم که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یکی از حقوق اولیه شهروندان که کسی را نمیتوان از آن منع کرد، حق شکایت کردن است. ما فقط شکایت کردهایم ولی جریان فتنه در سال 88 به جای شکایت، اردوکشی خیابانی کرد و ضمن بیتوجهی به نصایح همه دلسوزان آن هزینههای سنگین را بر شانههای نظام تحمیل کرد. ما از روز اول و در همان دقایق اول اعلام کردیم که جز راه قانون هیچ راهی را نمیشناسیم. همان روز اول اخباری به ما رسیده بود که برخی قصد دارند از نگرانی مردم سوء استفاده کنند. همان روز صبح آقای هدایتخواه طی یک پیام به طرفداران و عموم مردم و از کانال رسمی خود در تلگرام، سایت استان و سایر رسانههای مجازی اعلام کردند که تجمعها خلاف قانون بوده و از طرف طرفداران من نیست.
نگرانی مردم آنقدر زیاد بود که همه طرفداران نامزدهای معترض از طریق شبکههای اجتماعی به طور خود جوش هماهنگی کرده و خودشان را به آن محل رساندند. اتفاقاً کسی که توانست مردم را آرام کند، صحبتهای آقای هدایتخواه بود. صحبتهای آقای دکتر نیکبخت هم در آن تجمع خیلی مؤثر بود و همچنین بیانیه های جناب آقای دکتر بهرامی و جناب آقای روشنفکر، آنهایی که آنجا جمع شده بودند فقط طرفداران آقای هدایتخواه نبودند با این وجود وی جو را آرام کرده و به مردم قول داد از طرف همه کاندیداهای معترض که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تضییع حقالناس به کار گیرند.
احترام مردم بویراحمد و دنا صرفاً ریشه در تلاشهای آقای هدایتخواه ندارد. مردم ما برای این نظام هزاران شهید داده و هزینه کردهاند. در همه سختی ها پشت سر نظام بودند و همین الان هم فرزندان دلیر استان کهگیلویه و بویراحمد فرماندهان خط مقدم مبارزه با داعش در کشورهای سوریه و عراق هستند. همین حالا اگر در جایی از این مملکت صدای تجزیهطلبی برخیزد چه بلوچستان باشد و چه کردستان، فرزندان این استان در خطر مقدم هستند. مردم این استان بر پیمانی که با شهدا و امام شهدا بستهاند تا آخر میمانند و به قانونی که حاصل خون شهدا است احترام میگذارند.
این نگاه توهینآمیز است. این نگاه از ذهن کسانی آمده است که به انسانیت احترام نمیگذارند. اینها هیچ ارزشی برای انسانیت قائل نیستند و همه را با غرور و کبر، دیده و حقیر میدانند. این توهین به آقای بهرامی، روشنفکر و نیکبخت است. این افراد اشخاص بزرگی هستند و این سناریوهای دروغین صرفاً در ذهن آدمهایی شکل میگیرد که نگاهشان به جهان مادی بوده و هیچ چیزی را فراتر از مادیات نمیبینند.
تحلیل نیست، دروغ محض و شایعهسازی است.
حرف آخر هزاران حرف نگفته است که حتماً در آینده با مردم شرافتمند و عزتطلب بویراحمد خواهیم گفت. ما مردم را غریبه نمیدانیم. ما اثبات خواهیم کرد که چه کسانی واقعاً دلسوز مردم بوده و چه کسانی وطنشان را دوست دارند و حاضرند برای اعتلای آن هزینه دهند. بویراحمد سرزمین پدری ما است و به حول و قوه الهی تا ابد سرافراز خواهد ماند. ضمن اینکه از طرف ستاد آقای هدایت خواه اعلام میکنم که تنها مرجع رسمی انتشار نظرات جناب آقای هدایت خواه کانال رسمی وی در تلگرام است. هیچ گروهی در تلگرام از طرف ستاد آقای هدایتخواه نبوده و نظرات مطرح شده در آنها تأیید نمیشود. لازم است اشاره کنم که تنها پیامکهایی مورد تأیید آقای هدایتخواه است که متن آن در کانال رسمی او درج شود و هر پیامکی از طرف وی که در کانال تلگرام رسمی جناب آقای هدایتخواه درج نشود، فاقد اعتبار است. از اینکه این فرصت را در اختیار ما قرار دادید ممنونیم.
این اتفاقاتی که افتاده در تاریخ بویراحمد و دنا سابقه نداشته است. معمولاً یک درصد ناچیزی از تخلف در هر انتخاباتی صورت میگیرد که روی آرای عمومی فرد پیروز نیز تأثیری ندارد اما اکنون در شهرستانهای بویراحمد و دنا وضعیت به گونه دیگری است. مردم به این احساس رسیدهاند که گویا تخلفی صورت گرفته که در نتیجه انتخابات اثرگذار بوده است که البته در این زمینه شورای نگهبان باید نظر نهایی را اعلام کند. در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا مردم حضور چشمگیری داشتند ولی به دلیلی که عرض کردم اکنون دچار یک سرخوردگی یا افسردگی اجتماعی شدهاند که حتی شامل هواداران و طرفداران جریان پیروز انتخابات این حوزه نیز میشود.
بله. آقای هدایتخواه شکایت و مستندات خود را به شورای نگهبان تحویل داده است.
نمیتوانم از طرف بقیه صحبت کنم.
هنوز یک هفته بعد از انتخابات جریان پیروز نتوانسته است یک جشن برگزار کند در صورتی که در بویراحمد و دنا بعد از انتخابات مجلس مرسوم بوده که جریان پیروز جشنی برگزار کند. خود بنده نیز صحبتهایی با برخی از افراد تأثیرگذار طیف پیروز در انتخابات داشتهام که از وقایع به وجود آمده ناراحت بودند. در مجموع این افسردگی در بویراحمد و دنا آنقدر مشهود است که نیازی به دلیل ندارد.
برای پاسخ به این سؤال دلایلی هست که اکنون صلاح نیست، مطرح شود. بویراحمد و دنا ساختار اجتماعی طایفهای و عشیرهای دارند که بیشتر آنها به صورت شبکهای فامیل هستند و نمیشود یک اتفاق به این بزرگی را در جامعه مخفی کرد. ضمنآنکه مردم به مدد شبکههای اجتماعی مجازی برای اولین بار از وقایع رخ داده در انتخابات فیلم ها و عکسهای زیادی به دست آوردند. در دوران این رسانههای نوظهور ما دیگر مسئلهای به نام حریم خصوصی آنچنان که قبلاً تعریف میشد، نداریم و مردم معمولاً از هر اتفاقی باخبر میشوند. ضمنآنکه باید به این نکته اشاره کنم که جناب آقای روحانی با حدود 260 هزار رأی رئیس جمهور شدند که در طول انقلاب سابقه نداشته است ولی مردم نسبت به آن بدبین نبودند.
دموکراسی یک ساختار و مکانیزیسمی است که جامعه بشری آن را به عنوان یک شکلی از حکومتداری پذیرفته است. دموکراسی شیوهای است برای ایستادن در مقابل استبداد و دیکتاتوری. تنها چیزی که از درون دموکراسی میتواند به خود دموکراسی ضربه بزند استفاده از استبداد برای پیروزی در انتخابات است. استبداد به این معنی که رأی مردم را به روشهای نرم یا نیمهنرم بر خلاف قانون تغییر بدهیم و دیگر اینکه اقلیت شکست خورده نتیجه رأی اکثریت را نپذیرند و علیه نتیجهی انتخابات شورش کنند. این دو حالت آفت دموکراسی است. در این انتخابات یک حالتش اتفاق افتاده است، در واقع جامعه معتقد است که به روشهای دیگری آرا جمعآوری شده و این مسئله به روند مردمسالاری و دموکراسی ضربه میزند.
حالا اگر حالت دوم هم اتفاق بیفتد و کسی که رأی نیاورده اعتراضش را فراتر از قانون بخواهد انجام بدهد کلا ساختار دموکراسی از هم میپاشد. یعنی اینکه بویراحمد و دنا در این لحظه تاریخی در شرایطی است که اگر این دو اتفاق با هم بیفتد دموکراسی و مردمسالای در بویراحمد و دنا برچیده میشود. یعنی از این به بعد هرکسی رأی نیاورد وارد خیابان میشود و با زور حرفش را میزند. این در واقع بزرگترین آفتی است که میتواند دموکراسی را بگیرد، در بعضی کشورها مثل پاکستان، گرجستان و مصر این اتفاق افتاده است و این کشورها دیگر دموکراسی سالمی نخواهند داشت، چون همیشه امکان دارد این اتفاق بیفتد. در واقع دموکراسی یک چیز صوری میشود. الان ما بر این اعتقادیم که جریانی خارج از بویراحمد و دنا در تلاش است که سازکار دموکراسی را درون بویراحمد و دنا برای همیشه از کار بیندازد. اسنادی هم در این زمینه داریم که کسانی بیرون از بویراحمد با همکاری کسانی درون بویراحمد و دنا در حال تلاش برای از بین بردن مکانیسم دموکراسی درون این دو شهرستان هستند.
رهبر حرکت اجتماعی در حالتی که اعتراضها و آشوبهای اجتماعی است کسی است که در انتخابات شکست خورده است و جامعه بر این اعتقاد است که حق اوست که پیروز شود. فقط او میتواند رهبر این حرکت بشود. بقیه شکستخوردگان راهی ندارند جز اینکه پشت سر او باشند و واقعاً راهی هم ندارند. خود به خود او تبدیل به رهبر میشود. یعنی تمامی طرفداران بقیه شکستخوردگان به طور خودکار پشت سر شخص شکست خورده قرار میگیرند. حالا اگر این رهبر اجتماعی فرد نادان، خودخواه و بیاعتقادی باشد و همچنین به وطن خود علاقه هم نداشته باشد از مردم دعوت میکند که به خیابانها بیایند و فشار ایجاد کنند و این اتفاق میتواند سازوکار انتخابات را برای همیشه از بین ببرد. جناب آقای هدایتخواه با هوشیاری مانع رخ دادن این مسأله شدند.
سه دلیل آقای هدایتخواه به عنوان عارضههای اصلی این اتفاق در سخنرانیهای خود بعد از انتخابات مطرح کردند. اول اینکه حق مردم ضایع شده است. دوم خدای ناکرده مردم نسبت به مکانیزم مردمسالاری درون نظام دچار بدبینی شوند و حق نظام ضایع شود و سوم اینکه اگر این مسئله باب شود از این به بعد کسانی که سرمایه دارند فقط میتوانند نماینده مجلس تعیین کنند و مجلس میشود نمایندگان سرمایهداران.
چهارمین نکته که وجود داشته و آقای هدایتخواه به آن اشاره نکردند و مهم است مورد توجه قرار گیرد این است که نامزد پیروز انتخابات به دلیل اینکه خاستگاهاش جریانات سیاسی نبوده و برخاسته از طایفهگرایی بود، بر اساس ذهنیت منفی به وجود آمده نسبت به جریانی که جامعه به آن مضنون است، چون خاستگاه این جریان طایفه است، به طایفه مذکور ضربه میزند. این مسئله باعث به وجود آمدن کینه طایفهای در دورن بویراحمد و دنا میشود که تاکنون سابقه نداشته است. برای نمونه میتوان به انتخاباتهای دوران گذشته در حوزه انتخابیه نورآباد و ممسنی اشاره کرد که موجب بروز فجایع دردناکی شده است. به گونهای که نامزدهای یکی از طوایف این حوزه در این دوره از انتخابات به طور کامل رد صلاحیت شدند. در حال حاضر در منطقه نورآباد ممسنی جریانات سیاسی حضور ندارد و انتخابات در آنجا به یک دعوای طایفهای تبدیل شده است.
من قبل از انتخابات در مصاحبهای عرض کردم برخی از نامزدها وارد بازی خطرناکی شدهاند که اولین نتیجه تلخ این بازی خطرناک، انشقاق طایفهای در بویراحمد و دنا است. باید در مناطق عشایری توجه داشت که یکی از شاخصهای نامزد انتخاباتی دوری از مسایل طایفهای باشد. آقای هدایتخواه خود تلاش بسیاری کردند که انتخابات وارد جریان طایفهای نشود اما متأسفانه در جریان اصلاحطلب شهرستانهای بویراحمد و دنا به دلیل سکوت برخی از اشخاص مانند سیدباقر موسوی شاهد بروز این اتفاقهای تلخ بودهایم. در همان مصاحبه به آقای موسوی عرض کردم که سکوت شما باعث بروز انحراف میشود و خود شما هم ضربه میبینید. اکنون افکار عمومی مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا یکی از دلایل بروز این اتفاق تلخ را شخص سیدباقر موسوی میدانند که بعد از طی شدن مسائل مربوط به انتخابات این موارد را حتما با مردم در جریان خواهیم گذاشت.
در آن مصاحبه گفتم که بویراحمد و دنا وارد زمین بازیهای طایفهای شده است. مثل اتفاقی که در ممسنی، کهگیلویه و گچساران در حال وقوع است. جریان اصلاحات اگر راست میگفت باید در بویراحمد دنا موضع شفاف میگرفت و حال فرق نمیکرد از چه کاندیدایی حمایت میکرد. در انتخاباتی که گذشت جریان اصلاحات اصلاً کارنامه خوبی از خود بر جای نگذاشت.
دوست ندارم در این شرایط، بیشتر از این وارد این مسئله شوم. آقای موسوی باید بدانند که مردم با دهه 70 تفاوتهای اساسی کرده و دارای بصریت و آگاهی بیشتری شدهاند. آقای موسوی در این انتخابات بیطرف نبود و ما اسنادی داریم که از یک کاندیدای انتخابات بویراحمد و دنا در دو شب آخر قبل از برگزاری حمایت کردهاند که اکنون دوست ندارم به آن بپردازم. درمورد اینکه چطور فضا از سیاسی تبدیل به طایفهای شد خود شما به این چند سؤال من پاسخ دهید؟ آقای زارعی نماینده کدامیک از جریانات سیاسی بود؟ آیا وی را به نام یک طایفه نمیشناسند؟ جناب آقای روشنفکر هم همینطور و حتی آقای بهرامی که شورای اصلاحطلبان از وی حمایت کردند ولی نتوانست خودش را از مسائل طایفهای جدا کند. تنها کاندیدایی که در این انتخابات به نام طایفهاش شناخته نمیشد، آقای هدایتخواه بود و به همین دلیل هم اکثریت ساکنان غیربومی یاسوج به وی رأی دادند چون او را وابسته به طایفه خاصی نمیدانستند.
نکته اول اینکه آقای موسوی تمایل داشتند هر کسی به جز دکتر بهرامی رأی بیاورد چون از مصادره شدن جریان توسط وی که نیرویی جوان و دارای ارتباطات گسترده در تهران است میترسید و این نشان میدهد که بزرگان این جریان از نوزایی و جوان گرایی ترس شدید دارند چون به توانایی خودشان در ادامه رهبری جریان اصلاحات اعتماد ندارند. آقای موسوی از اول اصلاحطلب نبود و به طور اتفاقی در دوران نمایندگی با جریان اصلاحطلب همدوره شد. یکی از دهها دلیل آن، 12 سال سکوت سیدباقر موسوی در جریانات مختلف بعد از پایان نمایندگیشان است. سید باقر همین الان هم اصلاحطلب به معنای رایج آن نیست. کسانی چون رضا توفیقی و سید باقر هر دو در منتهی علیه دو طرف جریان اصلاحات ایستادهاند و حتی خودشان هم مختصات خود را به درستی نمیدانند و اصطلاحاً نمیدانند با خودشان چند چنداند. قبلاً هم گفتم مردم بویراحمد و دنا به دلیل اتفاقهای تلخ رخ داده در چهار سال گذشته یک احساس نیاز به داشتن نمایندهای قوی و شجاع در مجلس داشتند که این را درست یا اشتباه در سیدباقر موسوی میدیدند. وگرنه مطالبات مردم به هیچ وجه اصلاحطلبانه نبود و در این دوره بعد از رد صلاحیت آقای موسوی مردم به سمت آقای هدایتخواه رفتند. آقای موسوی قدر شرایطی که در آن قرار داشت را ندانست و در حال حاضر همان اتفاقی برای او افتاده که برای بهرام تاجگردون در گچساران رخ داد. بعید میدانم دیگر سید باقر بتواند چنین هیجانی در جامعه ایجاد کند.
ضمنآنکه آقای هدایتخواه اگر عضو جبهه پایداری باشد به معنای تخلف و جرم و گناه نیست. من خودم انتقاداتی به جبهه پایداری دارم اما جبهه پایداری نشان داده است که به رغم اشتباهاتی که داشته زیر هیچ برگهای که گوشهای از این مملکت را به تاراج برده باشند امضاء نکرده است.
البته اکنون بعد از انتخابات روشن شده است که در مجموع جبهه پایداری حضور مستقیم و با لیست مشخص در دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی نداشته است. گذشته ستار هدایتخواه در مسائل سیاسی روشن و قابل دفاع است. ستار هدایتخواه در مقابل حق مردم هیچگاه کوتاه نیامده است حتی اگر هزینه داده باشد به خاطر استیضاح وزیر مهم احمدی نژاد و یا مقابله با استاندار آقای احمدینژاد، قوام نوذری. هدایتخواه همیشه بر روی اصولش مانده است به همین دلیل هم مردم دوستش دارند و حالا یک عدهای داد و بیداد کنند این عده نماینده مردم نیستند. اتفاقا پیوستن هدایت خواه به جبهه پایداری آن هم در دوران اوج اقتدار این جبهه در مجلس از زیرکی وی بود و بسیار در آبادانی کل استان در آن سالها به کار آمد اگر چه مشترکات فکری هم داشتند.
بعد از پایان انتخابات هر نوع تجمعی که اعتراض به نتیجه انتخابات باشد غیرقانونی است. آقای هدایتخواه هم با هوشیاری در روز اول بعد از انتخابات که مردم بسیار ناراحت بودند اقدام به آرام کردن مردم نمود و قول داد از همه راههای قانونی برای احقاق حقوقشان اقدام خواهد کرد. اینکه یک نفر به نتیجه انتخابات اعتراض داشته باشد هیچ اشکالی ندارد. مسئله این است که اعتراض خود را چگونه بروز دهد و قانون راهحل آن را مشخص کرده است. مرجع رسیدگی به اعتراضها شورای نگهبان بوده و مردم در این زمینه تکلیفی ندارند و خود نامزد انتخاباتی باید شکایت کرده و همه کاندیداها این حق را دارند.
یک شبههای در فضای مجازی و رسانهای در زمینه اعتراضهای مردم به نتایج انتخابات بویراحمد و دنا و قیاس آن با تجمعهای غیرقانونی انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به وجود آمده که نیاز به توضیح داد. آقای میرحسین موسوی بدون مراجعه به قانون مردم را به خیابانها کشاند و به نصایح هیچکس هم گوش نداد و آن هزینه تلخ را به کشور تحمیل کرد. حال بعد از 6 سال همه میدانند که میرحسین موسوی اشتباه کرد. افرادی چون سعید حجاریان، رئیس دولت اصلاحات و آقای روحانی نیز به این مسئله که در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تقلب نشده است، اذعان دارند. آقای میرحسین موسوی اشتباه بزرگی کرد که تاوانش را مردم و نظام دادند. وی علیه جمهوریت نظام کودتا کرد در حالی که آقای هدایتخواه در روز اول اعلام کردند که فقط از حق قانونی خود که شکایت است استفاده میکند و اتفاقاً از نیروی انتظامی خواستند که هر کس با ادعای طرفداری از وی به خیابان میآید با او برخورد شود. این مسئله در همان روز اول حل شد و بسیاری از دشمنان را نیز ناامید کرد و از قضا یکی از دلایلی که برخیها را عصبانی کرد همین متانت و سکوت دکتر هدایتخواه و دوستداران او است.
البته در صحبتهای قبلی گفتم که اتفاقهای بعد از انتخابات بویراحمد و دنا قابل قیاس با فتنه 88 نیست اگر چه من کسی را متهم به چیزی نکردهام اما اتفاقاً به نکته خوبی در مورد بصیرت اشاره کردید. ما کسی را متهم نمیکنیم بلکه بر اساس شرایط جامعه و نگاه مردم وقایع را تحلیل میکنیم. قبل از انتخابات خواص اصلاحطلب در شهرستانهای بویراحمد و دنا مردود شدند. به نظر من بهتر است برای دفاع از حقالناس و قانون نسبت به اتفاقهای تلخ روی داده همه خواص از هر جریانی واکنش نشان دهند. سکوت در این شرایطی که بویراحمد و دنا دارد و تنها گذاشتن مردم در تاریخ ثبت خواهد شد. من تعجب میکنم چطور کسانی که تا قبل از انتخابات از عزت و حق مردم میگفتند اکنون ساکت هستند. درست است که ما باید به قانون احترام بگذاریم اما در چهارچوب قانون میتوانیم انتقاداتمان را داشته باشیم و حرفمان را بزنیم.
به اینکه آقای زارع در چه جریانی است کاری ندارم و همچنین مسئله ما هم در حال حاضر به هیچ عنوان آقای هدایتخواه نیست بلکه ورود به دوران تلخی در بویراحمد و دنا است و آن هم استیلای جریان منفعتطلب و لمپنیسم سیاسی بر مردمسالاری در مرکز استان است. مسئله خطرناک و ناپسند ضایع شدن حق مردم و نظام است و آقای هدایتخواه مسئله اصلی نیست. اصلاحطلبان ظرفیت نظاماند مانند اصولگرایان و رأی آوردن قانونی هر شخصی با هر دیدگاهی که از شورای نگهبان تأییدیه گرفته باشد به نفع نظام و انقلاب است. اصلاحطلبان که در بدنهی نظاماند، و جای خود دارند، شخصاً بر این باورم اگر یک ضد انقلاب با رأی پاک به مجلس برود بهتر از این است که یک اصولگرا با رأی ناپاک به مجلس برود. چرا که ما برای اینکه نظاممان پاک باشد صدها هزار شهید دادهایم. من نمیتوانم بگویم انتخابات باطل میشود و یا چه اتفاقی میافتد. این موارد در اختیار شورای نگهبان است و این شورا هر تصمیمی که بگیرد به آن تمکین میکنیم. بر فرض اینکه نتیجه شکایت ابطال انتخاب باشد ما به یک پیروزی رسیدهایم و آن این است که دیگر کسی جرأت نمیکند رأی مردم را برخلاف راههای قانونی به دست آورد. حال هر نتیجهای که بعد از این اتفاق میخواهد بیفتد، بیفتد، هر کسی که با رأی پاک مردم وارد مجلس شود ما بردهایم.
همانطوری که قبلاً هم گفتم به هر رأیی که شورای نگهبان بدهد، احترام میگذاریم. خروجی تصمیم شورای نگهبانی هر چیزی که باشد مورد پذیرش است چون تنها مرجع تصمیم گیری در این زمینه است.
من در بالا اشاره کردم و واضحتر عرض میکنم که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یکی از حقوق اولیه شهروندان که کسی را نمیتوان از آن منع کرد، حق شکایت کردن است. ما فقط شکایت کردهایم ولی جریان فتنه در سال 88 به جای شکایت، اردوکشی خیابانی کرد و ضمن بیتوجهی به نصایح همه دلسوزان آن هزینههای سنگین را بر شانههای نظام تحمیل کرد. ما از روز اول و در همان دقایق اول اعلام کردیم که جز راه قانون هیچ راهی را نمیشناسیم. همان روز اول اخباری به ما رسیده بود که برخی قصد دارند از نگرانی مردم سوء استفاده کنند. همان روز صبح آقای هدایتخواه طی یک پیام به طرفداران و عموم مردم و از کانال رسمی خود در تلگرام، سایت استان و سایر رسانههای مجازی اعلام کردند که تجمعها خلاف قانون بوده و از طرف طرفداران من نیست.
نگرانی مردم آنقدر زیاد بود که همه طرفداران نامزدهای معترض از طریق شبکههای اجتماعی به طور خود جوش هماهنگی کرده و خودشان را به آن محل رساندند. اتفاقاً کسی که توانست مردم را آرام کند، صحبتهای آقای هدایتخواه بود. صحبتهای آقای دکتر نیکبخت هم در آن تجمع خیلی مؤثر بود و همچنین بیانیه های جناب آقای دکتر بهرامی و جناب آقای روشنفکر، آنهایی که آنجا جمع شده بودند فقط طرفداران آقای هدایتخواه نبودند با این وجود وی جو را آرام کرده و به مردم قول داد از طرف همه کاندیداهای معترض که تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تضییع حقالناس به کار گیرند.
احترام مردم بویراحمد و دنا صرفاً ریشه در تلاشهای آقای هدایتخواه ندارد. مردم ما برای این نظام هزاران شهید داده و هزینه کردهاند. در همه سختی ها پشت سر نظام بودند و همین الان هم فرزندان دلیر استان کهگیلویه و بویراحمد فرماندهان خط مقدم مبارزه با داعش در کشورهای سوریه و عراق هستند. همین حالا اگر در جایی از این مملکت صدای تجزیهطلبی برخیزد چه بلوچستان باشد و چه کردستان، فرزندان این استان در خطر مقدم هستند. مردم این استان بر پیمانی که با شهدا و امام شهدا بستهاند تا آخر میمانند و به قانونی که حاصل خون شهدا است احترام میگذارند.
این نگاه توهینآمیز است. این نگاه از ذهن کسانی آمده است که به انسانیت احترام نمیگذارند. اینها هیچ ارزشی برای انسانیت قائل نیستند و همه را با غرور و کبر، دیده و حقیر میدانند. این توهین به آقای بهرامی، روشنفکر و نیکبخت است. این افراد اشخاص بزرگی هستند و این سناریوهای دروغین صرفاً در ذهن آدمهایی شکل میگیرد که نگاهشان به جهان مادی بوده و هیچ چیزی را فراتر از مادیات نمیبینند.
تحلیل نیست، دروغ محض و شایعهسازی است.
حرف آخر هزاران حرف نگفته است که حتماً در آینده با مردم شرافتمند و عزتطلب بویراحمد خواهیم گفت. ما مردم را غریبه نمیدانیم. ما اثبات خواهیم کرد که چه کسانی واقعاً دلسوز مردم بوده و چه کسانی وطنشان را دوست دارند و حاضرند برای اعتلای آن هزینه دهند. بویراحمد سرزمین پدری ما است و به حول و قوه الهی تا ابد سرافراز خواهد ماند. ضمن اینکه از طرف ستاد آقای هدایت خواه اعلام میکنم که تنها مرجع رسمی انتشار نظرات جناب آقای هدایت خواه کانال رسمی وی در تلگرام است. هیچ گروهی در تلگرام از طرف ستاد آقای هدایتخواه نبوده و نظرات مطرح شده در آنها تأیید نمیشود. لازم است اشاره کنم که تنها پیامکهایی مورد تأیید آقای هدایتخواه است که متن آن در کانال رسمی او درج شود و هر پیامکی از طرف وی که در کانال تلگرام رسمی جناب آقای هدایتخواه درج نشود، فاقد اعتبار است. از اینکه این فرصت را در اختیار ما قرار دادید ممنونیم.
انتهای پیام/
نظرات کاربران