به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل، قریب سه سال از عمر دولت تدبیر و امید یازدهم می گذرد و این دولت در آخرین روزها مسند خود بر قدرت نتوانسته پروژه های در خور شأنی را در استانهای کمتر توسعه یافته به ثمر برساند که در این زمینه استان یک درصدی کهگیلویه وبویراحمد به دلیل داشتن محرومیتی کهنه و تاریخی مستثنی از این قضیه نبوده است.
هر روز که از عمر دولت یازدهم می گذرد، در رسانه های دولت به غیر از گرانی حامل های انرژی و محصولات خانگی، ناکامی در برجام و افشای حقوق های نجومی دولت مردان یازدهم خبری دیگری از باز شدن گره های پروژه های عمرانی از بیمارستان 285تختخوابی شهید جلیل یاسوج گرفته تا پروژه های راه سازی دیده نمی شود.
شهر یاسوج به دلیل قدمت تاریخی و دارا بودن از نعمات خدادادی مناسب می تواند منبع درآمد خوبی به صورت پایلوت در امر توسعه گردشگری با ساخت تله کابین، پارک های توریستی و تفرجگاه های خاص باشد.
چهار سال و دیگر هیچ!
قریب چهار سال است از که از کلنگ زنی پروژه تله کابین یاسوج –بشار -کاکان همزمان با شروع به کار دولت یازدهم در شهر یاسوج می گذرد،اما هنوز نه نامی و نه افتتاحی از این پروژه به گوش نمی رسد.
پروژه تلهکابین آبشار یاسوج،کاکان به دنا، که در زمان یدالله مرادی مدیرکل اسبق اداره میراث فرهنگی و گردشگری مطرح شد و در زمره پروژه های استانی برای توسعه گردشگری مرکز استان قرارگرفت در دولت دهم رنگ وبویی تازه گرفت و درزمان ایزدی مدیر سابق این نهاد مراحل پیشبرد آن عملیاتی شد.
طرحی زیبا که که در عین توسعه گردشگری برای یاسوج، یک منبع درآمد خوب در راه توسعه گردشگری و توریستی برای این شهر و حتی اشتغالزایی برای استان قلمداد می شود.
این پروژه مهم در زمان اکبر نیکزاد استاندارسابق استان کهگیلویه وبویراحمد در ردیف طرحهای مهم عمرانی استان قرار گرفت و زمانی 36ماهه برای ساخت و تکمیل آن با بودن سرمایهگذارلحاظ گردید.
دوران پسا نیکزاد و درماندگی خادمی
نیکزاد که در اولین روزهای حضورش در استان کهگیلویه بویراحمد افقی روشن را برای مرکز استان باوجوداین همه نعمات خدادادی پیشبینی کرده بود،ساخت این تلهکابین در وسط شهر یاسوج به منطقه تفریحی توریستی بشار را یک افق تازه برای رسیدن به رونق گردشگری استان میدانست.
وی که در آن زمان باکمک برادرش که بر مسند وزارت راه و شهرسازی دولت دهم تکیه زده بود، از هر دری برای توسعه شهر یاسوج میکوشید و واگذاری این پروژه مهم به بخش خصوصی را بهترین راهحل برای خیز بلند در ایجاد توسعه می دانست وسعی در واگذاری این طرح مهم گردشگری به بخش خصوصی را داشت که بعد از رفتن وی این امر محقق شد،اما چه سود؟!!
هنور در 13کیلومتر مانده ایم
پروژه تلهکابین یاسوج به کاکان که با مساحت 13کیلومتر طبیعت منحصر به فرد آبشار یاسوج به زیباییهای خدادادی کاکان و ورودی کوه دوریاب تنگه آبشار را به هم متصل میکند،امروز در نبود بودجه هنوز بر زمین مانده است.
این پروژه که با ارتفاعی بالغبر 570متر از سطح زمین تمامی زیبایی های منحصر به فرد پایتخت طبیعت در جنوب کشور را با دریچهای دلانگیز بر روی همه گردشگران باز میکند ،امروز نه خبری از افتتاح و نه خبری از ساخت آن درمیان است.
کلنگش را زدیم، بماند؟!!
این پروژه با حضور زارعی نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی در اوایل سال 92 کلنگ اجرایی آن با 30 میلیارد ریال به زمین زده شد و قول مساعد پیمانکار طرح برای اجرایی شدن آن کمتر از36ماه بود.
زارعی در آیین کلنگ زنی این طرح بزرگ به خبرنگاران گفت، این استان از قابلیت ها و ظرفیت های طبیعی بسیاری برای توسعه صنعت توریسم برخوردار بوده که با بالفعل کردن آنها می توان شاهد رشد صنعت توریسم آن باشیم؟!
وی با بیان این موضوع که زیرساختهای گردشگری در استان متناسب با ظرفیتهای بالای طبیعی آن نیستند گفته بود،بی شک شکوفایی ظرفیت های گردشگری این استان موجب جذب توریست های داخلی و خارجی در فصول مختلف سال خواهد شد که ساخت پروژه های همچون تله کابین آبشار یاسوج و دامنه آن به منطقه زیبای کاکان نمود بارزی از این زیر ساخت مهم است.
این پروژه که یکی از مصوبههای مطلوب دولت نهم در امر گردشگری استان کهگیلویه بویراحمد و بالأخص شهر یاسوج بهعنوان پیشانی مرکز استان قلمداد میشد، امروز بعد از چهار سال واندی از به زمین خوردن کلنگ شروع فعالیتش، هنوز راکد مانده و حتی خبری از آن در پستوهای ادارات استان نیست و حتی واگن های این تله کابین هم دیگر شاید نای ماندن بر ریسمانهای آن را نداشته باشد ، چون در گرمای سوزان تیرگان تابستان همگی ذوب شده اند.
خیز آهسته برای اتمام دوره چهارساله
اما خیز آهسته و گاه راکد عملیات اجرایی این ظرفیت مهم گردشگری در پایتخت طبیعت ایران(یاسوج) به اینجا ختم نمیشود و در این جمله نهفته است،آیا توسعه استانی آنهم با بودن اینهمه نعمات خدادادی و این پروژههای مهم در امر گردشگری باید اینگونه مغفول واقع شود.
ما هم توسعه می خواهیم!
همه میدانند که شهرهای شمالی کشور و بالأخص چالوس، رودبار و چند شهر دارای بیشترین سیر سفر توریست های گردشگر ی به این مناطق بهواسطه ساخت تلهکابینهای گسترده و دامنه آنها به دل کوههای عظیم دماوند از رونق خوب گردشگری بالا برخورداربودهاند و این درحالی است که دنای استوار و زیبا هنوز در محرومیت مانده و هنوز هیچ جهانگرد و ایرانگردی نتوانسته است جاذبههای زیبایی آن را از بالا ببیند.
قریب چهار سال پیش بود که فضای رسانههای استان کهگیلویه وبویراحمد از شنیدن به زمین زده شدن این پروژه مهم در یاسوج به صدا درآمد همه از احداث یک صنعت مهم در امر گردشگری مهم در استان خوشحال شدند.
این قفل هم بسته است؟!
اما چه سود که این پروژه همانند پروژههای مهم دیگر استان همانند راهآهن یاسوج به اقلید ، پل سوم بشار و طرح، مجتمع فرهنگی ارشاد و بالاخص موزه باستان شناسی یاسوج و دیگر طرح های های هنوز راکد و غریب مانده است؟!!
اما تصمیمها بازهم تغییرپذیرند و برخلاف گذشته که کاربری این منطقه از فضای گردشگری به فضایی قرق شده تبدیل شده بود؛امروز مسئولان کنونی استان بابی فایده دانستن این امر مهم در امر گردشگری وتوریست پذیری استان،آن را یک کار حاشیهای برای استان قلمداد میکنندوساخت این پروژه مهم گردشگری در سطح شهر یاسوج مرکز استان را یک کار بیفایده میدانند.
خبری که با آمدن سلطانی فر معاون رئیس جمهور دولت یازدهم و رئیس سازمان میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع دستی کشور بیشتر از گذشته بر همه اعیان شد و آن هم این بود که آبشار بدون آب به درد گردشگری نمی خورد.
بااینحال هنوز هم دیر نشده است و میتوان باساخت و از راکد خارج کردن این پروژه مهم در سطح شهر یاسوج و آنهم در پیشانی این شهر (آبشار دلانگیز یاسوج) افقی جدید را در امر گردشگری ایفا کرد تا لااقل بتوان صنعت گردشگری آن را از رکود خاص خارج کرد.
اما با همه این اوصاف و به غیر از طرح های راکد مانده و کلنگ زنی های بی فایده؛امروز خبری نگران کننده تر از گذشته آبشار دل انگیز و رویایی شهر یاسوج را تهدید می کند و آن هم احداث یک قبرستان طایفه ای با کج خلقی های برخی مسئولان استانی در کوه پایه های کوه دوریاب و نزدیک به این تله کابین است و از طرف دیگر خشک شدن پی در پی این آبشار به دلیل برداشت بی رویه آب نیز زیبایی های آن را به یغما برده است.
موضوعی که می تواند ساخت این پروژه مهم توریستی در شمال شهر یاسوج که معروف به پایتخت طبیعت بوده را بیشتر از گذشته به حاشیه ببرد و به جزء یک پروژه دکوری چیز دیگری از آن به جای نگذارد.
سید موسی همچنان برای می کوشد؟
سید موسی خادمی که قریب سه سال از ریاستش بر عالی رتبه ترین مقام دولتی در استان می گذرد و با تفکرات علمی نگرانه همیشه در پی توسعه و رهایی از رکود بوده، باید بداند که یاسوج مختص یک طایفه و گروه خاص نیست بلکه همانگونه که همیشه خودش گفته است متعلق به تمام استان بوده و از طرفی دیگر این شهر بیشتر از گذشته برای طبیعت گردان کشور آشناتر شده و حضور خلیل عظیم مسافران در تعطیلات نوروز سال 95 وعید فطر امسال خود گواهی بر دوستی مردم ایران با طبیعت زیبای شهر یاسوج است که نبود زیرساختهای مهم گردشگری نشان از بی توجهی های بسیار آن را می دهد؛ پس باید کاری کرد.
منبع:بویرخبر
انتهای پیام/
نظرات کاربران