به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ نفس های از رمق افتاده مردمان استان های جنوبی این روزها آنقدر به زور دم و بازدم می شود که به درستی می توان فهمید که آینده مبهم و بسیار دردناک این مردم به کجا خواهد کشید! مردمی که اگر بخواهیم به احوال شان وارسی نماییم می توان دلتنگی های آنان را در کلنیک و مراکز پزشکی به روشنی دریابیم.
دردهای این مردم از نفس افتاده و بیمار را باید در زمانی جستجو نمود که مسئولین و متولیان امر به جای کارهای اساسی و دامنه دار در نواحی خوزستان و دیگر مناطق صاحب دامنه گردو غبار، تنها به انتشار ماسک های یکبار مصرف مبادرت می ورزیدند و از ادای دین در مقابل این مردم رنجور و زجر کشیده در انجام کارهای اساسی شانه خالی کردند.
آنانکه به درستی می فهمند نفس کشیدن در هوای آلوده بالای 80 برابر حد عادی زندگی کردن تنها با مردن برابری می کند و آنهم از نوع نبودن برای رهایی از درد و رنج ای هوای غمبار و دمدمگی مزاج که عرصه را بر شهروندان این دیار هر روز بیش لز پیش تنگ تر می نماید.
ما عادت کرده ایم به روزمرگی در برابر سیاست زدگی مسئولانی که با یک بام و دو هوا بر کرسی سیاست تکیه می زنند و هیچگاه در مقابل هوا زکامی مردم فرتوت و از کار افتاده نتوانسته و یا اینکه نخواسته اند بدانند باید جوابگو باشند. همان مردمی که در تمامی صحنه های مختلف پشت سر این نظام قد علم می نمایند و به پاسداشت دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی جان خود را در طبق اخلاص گذاشته و همواره می گذارند.
زندگي در شهرهاي جنوبي ايران هر روز سختتر ميشود. سال گذشته بود كه قطع برق هم به تمام مشكلات عديده اهالي جنوب اضافه شد. همزمان با گرمتر شدن هوا در تابستان كمسابقه ايران، جنوبيها دماي نزديك به ٥٠ درجه را بدون برق و امكان استفاده از وسايل سرمايشي ميگذرانند.
ريزگردها چند سالي است كه بلاي جان مردم جنوب ايران شدهاند و نفسشان را تنگ كردهاند، هر بار دليلي براي بروز اين پديده عنوان ميشود و راهكاري ارايه می کنند. كارشناسان معتقدند عامل عمده بروز ريزگردها خارج از ايران است، اما راهكارهايي هم براي مقابله با اين پديده در كانونهاي بروز ريزگرد در داخل كشور به كار گرفته شد و دولت هم از طرحهاي ارايه شده براي حل معضل ريزگردها در شهرهاي جنوبي حمايت كرد، هر چند انتقاداتي هم به اين اجراي طرحهاي دولت براي حل اين معضل وارد است، اما هنوز هم كارشناسان امر معتقدند كانون اصلي ريزگردها خارج از ايران قرار دارد.
بررسي تاريخچه ريزگردها نشان ميدهد نخستين واقعه توفان گردوخاك در منطقه جنوب غرب ايران و كشور عراق در بين سالهاي ١٣٦٣ تا ١٣٦٧ گزارش شده است. تا سال ١٣٨٠ اين پديده گذرا بوده است، اما در سالهاي بعد، اين پديده به تدريج در شهرهاي جنوبي و غربي كشور گسترش يافته به طوري كه از سال ١٣٨٧، ١٨ استان كشور را فرا گرفته.
اما ماهيت ريزگردهايي كه همه تنها نامي از آنها شنيدهاند، چه تركيباتي دارد؟ بررسي آمار مربوط به توفانهاي گرد و خاك در استان خوزستان نشان ميدهد تركيب شيميايي اين گردوخاكها در برخي موارد شامل فلزات سنگين با مقادير بسيار بيشتر از حد مجاز است كه براي سلامتي انسانها بسيار خطرناك هستند.
به لحاظ ماهوي ريزگردهاي با منشا داخلي يك تفاوت عمده با ريزگردهاي با منشا خارجي دارند، تفاوت توفانهاي گرد و خاك با منشا عراق با توفانهاي گردوخاك محلي در ماندگاري و قطر ذرات و غلظت آنها است. به علت قطر كم ذرات گردوخاك با منشا عراق، ماندگاري آنها بالا بوده و حتي تا ٧٢ ساعت هم ميتواند باعث كاهش ديد افقي در مناطق مختلف ايران شود.
گردوخاكهاي محلي به طور معمول به علت وزش بادهاي شديد در منطقه چشمه ايجاد ميشوند و به علت بزرگتر بودن اندازه قطر اين ذرات نسبت به گردوخاكهاي ورودي از كشور عراق، با كاهش سرعت باد به سرعت تهنشين شده و داراي زمان ماندگاري كوتاهي هستند. همچنين غلظت گردوخاكهاي ورودي از كشور عراق كه معمولا برحسب ميكروگرم بر مترمكعب بيان ميشود، نسبت به گردوخاكهاي محلي پايينتر است. اما غلظت توفانهاي گردوخاك محلي در اكثر موارد بسيار بالا است، به گونهاي كه غلظت ٠٠٠/١٠ ميكروگرم بر مترمكعب در شهر اهواز نيز ثبت شده است كه حدود ٦٦ برابر حد مجاز است.
افزايش دما و كاهش رطوبت در هر ناحيه به طور طبيعي با از بين رفتن پوشش گياهي همراه خواهد بود. با توجه به اينكه پوشش گياهي نقش مهمي در تثبيت خاك و جلوگيري از فرسايش دارد، از بين رفتن اين پوشش نقش قابل ملاحظهاي در بيابانزايي و تشكيل كانونهاي گردوخاك دارد.
از بين رفتن پوشش گياهي در حاشيه و بخشهاي خشك شده تالابهايي چون هورالعظيم، شادگان و ساير آبگيرها و مناطق مرطوب از مهمترين دلايل گسترش كانونهاي داخلي در سالهاي اخير است. در همين راستا هم بود كه دولت يازدهم طرح نهالكاري در٤٢ هزار هكتار از كانونهاي فوق بحراني ريزگردها در خوزستان را ارايه كرد.
از سوي ديگر خاكهاي اراضي جنوب عراق، كويت و شمال عربستان و تا اندازهاي خاكهاي غرب استان خوزستان به ويژه در جنگهاي ايران- عراق و عراق- كويت بين سالهاي ١٩٨١ تا ١٩٨٩ به مواد نفتي آغشته شدهاند. غلظت بيش از اندازه عنصر سلنيوم نيز ميتواند حاصل پالايش مواد نفتي و پتروشيمي و احتراق مواد سوختي مثل نفت و زغال باشد. اين عنصر به راحتي در اثر باران، از خاكهاي آلوده به مواد نفتي زهكش شده و در تالابها تجمع مييابد.
با توجه تركيب شيميايي گردوخاكها، به خصوص فلزات سنگين موجود در آنها، مخاطرات اين ذرات در مورد تاثير بر سلامتي انسانها، جانوران و گياهان، چشمگير خواهد بود. اورژانسي شدن بسياري از شهروندان هنگام وقوع توفانهاي گردوخاك مصداق تاييد اين موضوع است.
هر كدام از كارشناسان حوزه محيط زيست راهكاري براي رفع بحران ريزگردها در شهرهاي جنوبي به ويژه اهواز ارايه ميدهند، عدهاي برنامههاي دولت را به چالش ميكشند و بعضي هم سياستهاي گذشته را مقصر اصلي اين وضعيت ميدانند، اما محققين و كارشناساني كه تحقيق مذكور را در مركز پژوهشهاي مجلس انجام دادهاند، بر پايه تحقيقات صورت گرفته راهكارهايي را در راستاي كنترل، مهار و تسكين اثر توفانهاي گردوخاك ارايه دادهاند.
با توجه به اينكه به طور كلي بيشتر توفانهاي گردوخاك غرب و جنوب غرب كشور منشا خارجي دارند و مهار و كنترل آنها نيازمند تصميمسازيهاي فرامرزي است، بايد به موازات برنامهريزي براي مهار اين كانونها، برنامههاي كاهش آثار و آسيبهاي اين توفانها در بخشهاي مختلف سلامت، اجتماعي، اقتصادي و غيره، به طور جدي مدنظر قرار گيرد.
در سالهاي اخير سهم توفانهاي گردوخاك با منشا داخلي افزايش يافته است. در اين راستا با توجه به تخريب شديد سرزمين و به ويژه زمينهاي كشاورزي از يك سو و توسعه بيابان و ماسههاي روان ازسوي ديگر، برنامههاي مهار كانونهاي داخلي بايد در اسرع وقت تعيين و اجرا شود.
به هرحال؛ هر روز که از زمان جریان سال های خشکسالی می گذرد ورود موج های بیشتر گرد و غبار به کشور به خصوص مناطق جنوبی افزونتر می یابد و نفس کشیدن در این منطقه برای زندگی کردن سخت تر می شود! روزهایی که مردم از نفس افتاده این دیار به جای آب باران، باران خاک بر سر و روی شان می بارد!
انتهای پیام /
نظرات کاربران