به گزارش چهارفصل، شهید سعيد چهارده چريك فرزند گرگ على متولد 25 بهمن ماه 1343 شهر دوگنبدان از شهدای دانشجویی استان کهگیلویه وبویراحمد است که در جنگ حق علیه باطل در دفاع مقدس به درجه رفیع شهادت نائل شد.
وصیت نامه شهید سعيد چهارده چريك:
بنام خداوند بخشنده مهربان خدائى كه يار مؤمنان ، پذيراى توابين و درهم كوبنده ستمگران است
حقا گواهى و شهادت مى دهم كه معبودى نيست جز خداوند يكتا ، خداوندى كه الرحمن الرحمين و سريع الرضا است و همه هستى مان از اوست ، از سوى او آمده ايم و به سوى او مى رويم و اميدوارم كه در اين رجعت سرافكنده و شرمنده نباشيم و شهادت مى دهم كه حضرت محمد (ص) بنده و فرستاده ، خداست و معرف و ابلاغ كننده آخرين دين الهى بر خلق خدا يعنى دين پر بركت و جاويد اسلام است
و بعد از او جانشينان به حقش يعنى امامانن معصوم صلوات الله عليهم اجمعين از اميرالمؤمنين حضرت على ابن ابى طالب تا حضرت بقیة الله الاعظم (عج) ارواحنالمقدمه الفدا يعنى حسن (ع) و حسين (ع) ابن على (ع) و على ابن الحسين و محمد ابن على (ع) و جعفر ابن محمد (ع) و موسى ابن جعفر (ع) و على بن موسى (ع) و محمد بن على (ع) و و على بن محمد (ع) و حسن ابن على (ع) والحجة ابن الحسن العسكرى ، مهدى صاحب الزمان (عج) ارواحنا الفداء عهده دار سر پرستى از دين خدا و امت اسلام مى باشد و هر كس بجز پيروى از آن بزرگواران راهى ديگر گزيند همانا راه ظلمت و گمراهى را در پيش گرفته و آخرتش تاريك و ناگوار است .
شهادت مى دهم به اين امر كه بهشت و جهنم حق است و روز قيامت فرا خواهد رسيد و همه انسانها در آن روز به حساب كار خود در دنيا مى رسند و آنروز آدمى به هر نيك و بدى كه در مقدم موءخر عمر كرده از نتيجه همه آگاه خواهد شد و در آن روز جز درگاه خدا هيچ آرامگاهى نيست و اميدوارم كه اعمال ما در طول زندگى باعث اين امر نشود كه به اين آرامگاه دستمان نرسد و اعمال بد ما باعث كوتاهى دستمان از درگاه خداوند تبارك و تعالى نشود.
اميدوارم خداوند تبارك و تعالى كه اين منت را بر ما گذاشت و راه حق و راستى را به ما نماياند ما را در اين راه و در پيمودن آن يارى كرده و ثابت قدم نمايد و توفيق شهادت در راهش را نصيبمان گرداند .
اينجانب بنده حقير خدا و فرزند ملت ايران و امت اسلامى سعيد چهارده چريك كه اميدوارم خداوند مرا در زمره بندگان صالح خودش قرار دهد چند كلامى را با شما به عنوان وصيت مى گويم : مسئله خيلى خيلى مهمى كه بايد به آن ملت شريف و امت قهرمان توجه بيش از پيش داشته باشند .
مسئله رهبرى و ولايت فقيه و روحانيت است كه اى مردم و اى امت اسلام بدانيد كه عزت و شرف و پايندگى اسلام و شما مسلمانان در زمان غيبت آقا امام زمان (عج) ارواحنا له الفداء در گروى پيروزى و پشتيبانى كامل و سر سپردگى محض به اصل اصيل اسلام يعنى ولايت فقيه مى باشد و من به عنوان عضو كوچكى از امت اسلام از شما مى خواهم كه تمامى فرامين امام امت ، ولى فقيه زمان و نور چشممان اميد مستضعفان و نائب بحق حضرت امام زمان (عج) ارواحنا له الفدا يعنى حضرت نائب الامام روح ا... الموسوى الخمينى را موبه مو اجرا كنند و هميشه دعا براى سلامتى و طول عمر امام عزيزمان بكنند تا اينكه خداوند عمر ايشان را تا ظهور حضرت مهدى (عج) ارواحنا له الفدا و در كنار ايشان طولانى كند.
و از خدا بخواهيد كه اين نعمت را از شما نگيرد و اگر مى خواهيد كه اين نعمت بزرگ را خدا از شما نگيرد كفر نعمت نكرده و فرامين گهربار را اجرا كنيد و دست از پشتيبانى از دژ محكم و استوار يعنى روحانيت كه اگر روحانيون نبودند ما از اسلام ، ا طلاعى نداشتيم بر نداشت و با دشمنان روحانيت بجنگيد و به آنان فرصت توطئه عليه روحانيت را ندهيد و اى مسلمانان اين را بدانيد كه اين انقلاب ما حق است و ما چون از موضع حق سخن مى گوئيم دشمنان اسلام از همه طرف و با تمام قوا و امكانات را براى از بين بردن اين انقلاب بكار گرفته اند و به خيال خام خود مى خواهند كه اين انقلاب را خاموش كنند و به نابودى كشانند .
و در اين برهه از زمان اين بار سنگين حفظ اين انقلاب عزيز كه بى شك در تداوم انقلاب مظلوم تاريخ حضرت سيد الشهداء (ع) مى باشد بر عهده ماست كه هنوز مانده ايم و ما در قبال خون شهدا از هابيل تا هم اكنون گرفته مسئوليم .
برادران و خواهران بيائيد براى تداوم راه شهدا همه با هم در كنار هم و دوش به دوش هم با وحدت كلمه با قلبى آكنده از عشق به لقاءالله و مملو از محبت اهل بيت عصمت و طهارت به دفاع از اسلام بر خيزيم و دشمنان اسلام و انسانيت را درهم كوبيم و كربلاى حسين (ع) را آزاد كرده و پس از آن كه اميدوارم در همين نيمه هاى راه زمان فرج امام زمان (عج) ارواحنا له الفدا برسد باهم در ركاب ايشان بجنگيم و پس از آن بسوى بيت المقدس قبله اولمان برويم و غاصبان اين آب و خاك را از صفحه روزگار محو كنيم و بعد از آن همچون زمان صدر اسلام به زيارت مكه معظمه برويم و آن سرزمين را هم از چنگال نوكران كفار برهانيم .
برادران و خواهران در طول زندگى تان و در كارهايتان فقط رضاى خدا را در نظر بگيريد و از حرفها و تهديدهاى مفرضان و زورگويان و يا ناآگاهان نهراسيد ، توكلتان را به خدا خيلىزياد كنيد و هميشه به ائمه معصومين متوسل شويد و حرام خدا را بر خود حلال نكنيد و تولى و تبرى را انجام دهيد .
مساجد و سنگر نماز جمعه را هميشه پر كنيد و بدانيد كه در اين راه حتما از يارى خدا بر خوردار خواهيد بود چرا كه خداوند خود فرموده كه ان تنصرا ... ينصركم و يثبت اقدامكم و مسئله خيلى مهمى كه در رابطه با شخص خودم مطرح است اين است كه از تمامى دوستان و آشنايان مى خواهم كه اگر حقى بر گردن من دارند و اگر از آنها غيبتى كرده و يا تهمتى به آنها زده ام و يا بالاخره به هر صورتى باعث ناراحتى شما شده ام و شما را رنجانده ام از تمامى شماها مى خواهم كه اينها را به حساب جهالت ما گذاشته و ما را حلال كنيد و شما را به خون پاك شهدا قسم مى دهم كه مرا حلال كنيد ، حلال كنيد و حلال كنيد و در دعاهايتان ما را هم فراموش نكنيد و اگر در جبهه به ديدار حق شتافتيم از خدا بخواهيد كه مرا به عنوان شهيد راهش بپذيرد و از خدا براى ما طلب آمرزش كنيد كه خدا بخشنده و مهربان و سريع الرضا است .
و از خانواده ام مى خواهم كه در قبر من همراه جدم كه اميدوارم سرنوشتم در جنگ همانند خسرو اسكندرى ها و على رحمتيان ها و مصطفى حاجعليها باشد مقدارى از تربت پاك كربلا بگذاريد و از دوستان عزيزم جدا مى خواهم كه اگر مى خواهيد عكس يا چيزى براى من چاپ كنند كه اين كار حتما پولى لازم دارد پول آن را به جاى خرج در اين راه در راه جشنهاى بعثت و سوم شعبان و نيمه شعبان و براى هر جه با شكوه تر برگزار شدن جشنهاى اسلامى كه در گچساران خيلى خيلى بى روح و با بى تفاوتى انجام مى گيرد خرج كنند و به اين مراسم اهميت دهند به مراسم عزادارى مخصوصا عزاى سيدالشهدا (ع) و مادر گرامى اش فاطمه زهرا (س) بيشتر اهميت داده و اين مجالس را بيشتر كنند
و اين كلام امام عزيزمان را هرگز فراموش نكنند كه عالم (محضر خداست در محضر خدا معصيت نكنيد) و از دوستانم مى خواهم كه بجاى اتلاف وقت يا شوخى و يا در ميدان فوتبال كه هيچ سودى براى جامعه اسلامى ما ندارد بيشتر به تزكيه نفس بپردازند و خود را به خدا بيشتر نزديك كنند و مسائل ديگرى هم هست كه در وصيت نامه قبلى قبل از عمليات مقدماتى والفجر نوشته ام كه خانواده و دوستانم به آن توجه كنند ...
و من مى روم تا پرچم پر افتخار لا اله الا ا... و محمد رسول ا... و عليا ولى ا... پا بر جا بماند و در اين راه از خدا طلب يارى مى كنم و از خداوند تبارك و تعالى مى خواهم كه مرا به عنوان شهيد راهش بپذيرد و نصيبم گرداند شفاعت و همنشينى محمد (ص) و آل محمد (ص) را در روز قيامت ما رفتيم آنچه مى ماند مسئوليتش با توست اى برادر و اى خواهر ...
خدايا به حرمت محمد (ص) و آل اطهارش قسمت مى دهم كه از گناهانم درگذرى و شهادتم را كفاره گناهانم قرار دهى ...
الهم اليك (؟؟؟) من ارضى و قطعت البلا درجاء رحمتك فلا تخيب سعيى و لا تقطع من فضلك رجائى .
(خدايا از سرزمينم به سوى تو بار سفر بستم و شهر و ديارها را به اميد رحت تو پشت سر گذاردم پس تلاش مرا بيهوده مساز و اميد مرا از روى فضل خود نا اميد مگردان .)
خدايا تو خود مى دانى كه ما چيزى نداريم كه در راه اسلام بدهيم بجز همين جان ناقابلمان پس خدايا اين جان ناقابلمان را به عنوان هديه اى ناقابل در راهت بپذير و توفيق شهادت در راهت را نصيبمان كن و ما را از رحمتت دور مگردان و گناهانمان را ببخشا اى الرحمن الراحمين و كلامم را با يك آيه قرآن و چند دعا پايان مى برم .
(هر كه در روز جنگ به كفار پشت كند و بگريزد به طرف خشم خدا روى آورده و جايگاهش در دوزخ كه بدترين منزل است خواهد بود ... انفال آيه 16)
خانواده شهدا در شهادت فرزندانتان صبر و بردبارى به خرج دهيد و ديگر پدران و مادران فرزندانتان را به جبهه ها بفرستيد و از آنها جلوگيرى نكنيد .
از همگى شما التماس دعا دارم .
امام را دعا كنيد و ما را حلال كنيد . الهم عجل لوليك الفرج و اجعلنى فى زمره انصاره و شيعه الهم احفظ الامام الخمينى حتى قيام المهدى (عج) . الهم انصرجيوش المسلمين و عاكر الموحسين . الهم اجعل عواقب امور تابالخير . الهم ارزقنى شفاعه الحسين (ع) يوم الورود . الهم ارزقنى توفيق الشهاده فى سبيلك . والسلام و عليكم .
التماس دعا
فرزند كوچك شما سعيد چهارده چريك
1362/12/19
زندگی نامه شهید سعید چهارده چريك
گفتنی است اين شهيد بزرگوار در تاريخ23 بهمن ماه 1343در خانواده اي مذهبي در شهرستان گچساران به دنيا آمد ايشان فردي متواضع و با اخلاص بودند و از همان اوايل انقلاب دوستان خود را جمع مي كردند و براي نوشتن شعار و بخش اعلاميه به كوچه هاي شهر مي رفتند و حتي بسياري از دوستان اين شهيد كه از كودكي اين شهيد با هم بودند و در مبارزات عليه رژيم شاه با او شركت داشتند شهيد مسعود خورشيدي ، شهيد عبدالرضا خورشيدي ، شهيد كورش رمضاني در عملياتهاي مختلف به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.
و ايشان داراي اخلاق و رفتاري بودند كه با هر كس صحبت ميكردند طرف مقابل مجذوب رفتار و اخلاق اين شهيد مي شد با وجود اينكه اين شهيد فرزند بزرگ خانواده بود و خانواده بويژه مادر ايشان كه ناراحتي داشتند به ايشان احتياج داشتند كه ايشان در خانه بماند و از آنها سرپرستي كند ولي ايشان كه كلاس دوم دبيرستان بودند بر خلاف نظر خانواده به جبهه رفتند و مي گفتند كه وظيفه شرعي هر مسلماني است كه از ميهن و شرف و ناموس خود دفاع كند و بالاخره در تاريخ 6 بهمن ماه 1365در شلمچه عمليات كربلاي 5 به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.
در يكي از عملياتها كه در سال 1362رخ داد ايشان از ناحيه پشت كمر و دست و پيشاني مجروح شدند و بعد از بيمارستان به خانه عظيمت كردند ولي براي اينكه خانواده را ناراحت نكند به آنها جريان مجروحيت خود را نگفت و وقتي از او پرسيديم كه چرا پيشانيت خراشيده مي گفت كه درِ سنگر به پيشاني من خورده و آن را خراشيده است.
ايشان در حين اينكه در جبهه بودند ديپلم خود را در همان جبهه گرفتند و حتي امتحات براي كنكور دادند و نفر اول در رشته ديني و عربي استان شده بودند و با خواهش خانواده در دانشگاه رباط كريم شهريار ثبت نام كردند و بعد از چند ماهي كه در اين دانشگاه بودند دوباره از طريق دانشگاه به جبهه اعزام شدند و خيلي كم به مرخصي مي آمدند تا اينكه خبر شهادت او را براي ما آوردند.
روحش شاد ، يادش گرامي و راهش مستدام باد
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران