به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى، به تاریخ 19 بهمن 93، در مورد توافق با 5+1 فرمودند: «آنها مسئله هسته ای را بهعنوان یک نمونهای در دست گرفتهاند و اینجور وانمود میکنند که جمهوری اسلامی در قضیهی هستهای درمانده است؛ قضیه اینجور نیست. من همین جا این را بگویم: اوّلا بنده با توافقی که بتواند انجام بگیرد موافقم؛ البتّه توافق بد نه. آمریکاییها مکرّر تکرار میکنند و میگویند «ما معتقدیم که توافق نکردن، بهتر از توافق بد کردن است»؛ بله، ما هم همین عقیده را داریم؛ ما هم معتقدیم که توافق نکردن، بهتر است از توافق بد، توافقی که به ضرر منافع ملی است، توافقی که موجب تحقیر ملّت بزرگ و با عظمت ایران است.»
در این کوتاه سخن به دنبال بررسی ابعاد و مؤلفه های یک «توافق خوب» که تأمین کننده منافع ملی و حقوق مسلم ملت ایران است، هستیم؛ امید که آنچه می گوییم تبیینی مناسب از توافق خوب که مدنظر مقام معظم رهبریست باشد:
به منظور شکستن نظام تحریم های وضع شده علیه ایران، باید بر تحریم های اصلی در مذاکرات تأکید و تمرکز کرد. در میان همه انواع تحریم که علیه جمهوری اسلامی وضع شده است، مؤثرترین آن، تحریم نفتی و نیز تحریم بانکی بوده است. طبعا اگر قرار است در مذاکرات موضوعی محل بحث قرار گیرد و ایران امتیاز واقعی و نه خیالی به دست آورد، باید بر روی این دو تحریم تمرکز کند.
مرکز تحقیقات کنگره آمریکا در گزارش اکتبر 2013 با عنوان «تحریم ایران با ارایه جزئیات انواع تحریم های اعمال شده علیه ایران توسط آمریکا، سازمان ملل و دیگر کشورها،مؤثرترین تحریم را تحریم نفتی و بانکی عنوان کرده است. در این گزارش آمده است: « درآمدهای نفتی ایران از 100 میلیارد دلار در سال 2011 به رقم 35 میلیارد دلار در سال 2013 کاهش یافت. این ارقام نشاندهنده کاهش 65 میلیارد دلاری درآمد نفتی ایران به دلیل تحریمهاست. در گزارش جدید میزان پول مسدود شده ایران در بانکهای خارجی 80 میلیارد دلار اعلام شده است.»
حال که هدف اصلی مذاکرات هستهای برداشتن تحریمهای بانکی و نفتی علیه ایران است، اما متأسفانه این هدف حتی در گام نهایی توافقنامه نیز محقق نمیشود. در متن چهارصفحهای توافقنامه، هر جا کلمه تحریمها (sanctions) به میان آمده است، عبارت هستهای (nuclear-related) با آن همراه شده است. بهعبارتدیگر در گام نهایی و پس از انجام تمام تعهدات ایران بر اساس توافقنامه، فقط تحریمهای هستهای سازمان ملل، تحریم-های هستهای چندجانبه و تحریمهای هستهای ملی برداشته خواهد شد. درنتیجه، تحریمهای بانکی و نفتی مصوب کنگره آمریکا، باقی خواهد ماند و به این موضوع در ذیل خواهیم پرداخت. متأسفانه در برخی از بخشهای ترجمه رسمی توافقنامه ژنو توسط وزارت امور خارجه ایران اشتباهاتی به چشم میخورد؛ چرا که از قید کلمه «هستهای» برای تحریمهای چندجانبه و ملی در متن اصلی صرفنظر شده است.
دستاوردهای دانشمندان هسته ای که به عنوان سرمایه علمی ملی ما محسوب می شود، قابل معاوضه با هیچ سرمایه دیگری نیست؛ چرا که محور اقتدار و استقلال نظام است. رهبر انقلاب به مخالفت خود با از دست رفتن این دستاوردها تصریح کردند: «طرف ایرانی، برخی از کارهایی که میتوانست او را به توافق نزدیک کند انجام داده است. کارهای متعدّدی را انجام داده: گسترش و توسعهی ماشینهای غنیسازی را متوقّف کرده، خب این را لازم دانستند که یک برههای متوقّف کنند؛ تولید اورانیوم بیست درصد را - که یک کار بسیار بزرگی است رسیدن به دانش و فنّاوری بیست درصد، کار بسیار بزرگی بود؛ این را کسانی که اهل فنّند میدانند که رسیدن از پنج درصد به بیست درصد، اهمّیتش خیلی بیشتر است از رسیدن از بیست درصد به بالا؛ این کار بزرگ را جوانان ما و فنّاوران متعهّد ما انجام دادند - متوقّف کردند، اقتضای مذاکره این بود که متوقّف بکنند؛ کارخانهی اراک را که یکی از کارهای بسیار بزرگ و مهمّ فنّاوری و یک هنر بزرگ فنّاوری است، فعلا متوقّف کردهاند؛ فردو را که یکی از برترین ابتکارهایی است که نیروهای ما و عناصر داخلی ما آن را برای امنیت دستگاههای سانتریفیوژ ما توانستند تأمین بکنند و تضمین بکنند، فعلا متوقّف کردهاند. این همه کارهای بزرگ انجام دادهاند، طرف ایرانی بنابراین منطقی عمل کرده است، طبق منطق مذاکره عمل کرده است؛ طرف مقابل زیادهخواهی میکند، پررویی میکند، باجخواهی میکند..».
طبعا ادامه این روند و پیشروی طرف غربی در مطالبه های پی در پی، موجب از دست رفتن عملی این دستآوردها است. در یک توافق خوب امکان بهره برداری از حقوق مسلم هسته ای و دستادوردها مهم ترین ضرورت است.
در حال حاضر انرژی هسته ای در صنایع مختلف کشور کارایی داد. کثرت کاربردهای این فناوری در علوم مختلف، میزان غنی سازی مطلوب را ضروری می نماید؛ به طوری که عدم تأمین نیاز مراکز صنعتی و علمی خسارتی بزرگ در حرکت پرشتاب علمی کشور محسوب می شود.
متأسفانه در متن توافقنامه ژنو، مشروط شدن حق غنی سازی ایران با نظر آمریکا موضوعیست که موجب تحقیر ملت ایران و نیز معتبر شمرده نشدن منافع ملی ما در حوزه هسته ای است.
نکته دیگر اینکه به نظر میرسد آمریکا نه تنها قصد دارد با استفاده از توافق ژنو، کنترل و مدیریت برنامه هستهای ایران را در دست گیرد، بلکه علاقهمند است در این راستا محدودیتهای مورد نظر خود را در پروژههای نظامی و موشکی کشور نیز اعمال کند. اجبار ایران به پذیرش پروتکل الحاقی در گام آخر توافقنامه نیز از همین منظر قابل تحلیل است. این مطلب در اظهارات مقامات آمریکایی تصریح شده است. به طور مثال خانم شرمن اظهار داشته است که: «درواقع، سه بخش در توافقنامه وجود دارد که از احتمال جنبههای نظامی برنامه ایران صحبت میکند. در پاراگراف اول که درباره داشتن توافق جامع است، به تمام نگرانیهای باقیمانده توجه شده است که اشارهای است به ابعاد نظامی احتمالی آنها. این پاراگراف درباره نیاز به در نظر گرفتن عملکردهای گذشته و حال سخن میگوید که از اصطلاحات آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ابعاد نظامی احتمالی، ازجمله پارچین است. این توافقنامه همچنین میگوید که باید به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد قبل از توافق جامع رسیدگی شود و قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد بهطور خاص به قابلیت موشکهای بالستیک آنها توجه دارد؛ بنابراین ما گفتگویی مستقیم با ایران در مورد تمام این مسائل داشتهایم. آنها معنی کلمات توافقنامه را کاملاً درک میکنند؛ و ما قصد داریم از تلاشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای مقابله با ابعاد نظامی احتمالی، ازجمله پارچین حمایت کنیم.»
همچنین لحن توهین آمیز مقامات آمریکایی در طول این دوره، موضوعی است که با موضع انفعالی مقامات ایرانی مواجه بوده است. این مسأله ایست که موجب تحقیر ملت ایران و زیر سؤال رفتن عزت ملی ما شده است، به طوری که رهبری انقلاب بارها به ناراحتی خود از این مسأله تصریح نموده اند: «مسئولین ما توجّه داشته باشند، حرفها را ببینند؛ از آن طرف لبخند میزنند، اظهار علاقه میکنند، اظهار میل به مذاکره میکنند، از این طرف بلافاصله میآیند میگویند: همهی گزینهها روی میز است! خب، که مثلاً چه؟ چه حرکتی، چه غلطی ممکن است نسبت به جمهوری اسلامی انجام بدهند؟ اگر جدّی هستند در کار، بایستی خودشان را کنترل کنند، باید جلوی آن کسانی را که زبان به حرفهای یاوهای از این قبیل میگشایند بگیرند. یک سیاستمدار پولدار آمریکایی یک غلطی میکند که بله، ما بایستی در فلان صحرای ایران بمب اتم بزنیم و تهدید کنیم و فلان؛ باید بزنند دهن یک چنین آدمی را خُرد کنند.»
تاریخ معاهدات آمریکا و غرب نشانگر عدم پایبندی آنها بر تعهداتشان است. این علت بی اعتمادی رهبری و ملت به نتایج مذاکرات است. غرب در توجیه عدم پای بندی خود همواره به بهانه های واهی و ساختگی از طرف مقابل متوسل شده است.
از طرفی تجربه ایران از مذاکرات هسته ای نشان می دهد که طرف غربی همواره به دنبال زیاده خواهی بوده است. این مطلب از دو طریق در روند مذاکرات اعمال شده است: یکی مطالبات پی در پی و دیگری کلی و مبهم تعهد دادن آن ها، که محملی برای
از این رو همواره برخی واژگان دست مایه طرف غربی برای اعمال فشار قرار گرفته است و لذا واژگان کلیدی که در توافق ژنو وجود دارد، باید مورد بررسی دقیق واقع شود. در اینجا به طور مثال به چند واژه چالش برانگیز که در توافق نامه ژنو و یا ادبیات سیاسی مطرح می شود اشاره می کنیم.
امید است که مسؤولین محترم مذاکره کننده با لحاظ کردن این مؤلفه ها و نه دل سپردن به نقاط خیالی به توافقی خوب که منافع ملی ما و عزت ملت ایران را تضمین کند دست یابند، و در غیر این صورت با ایستادگی بر اصول انقلاب اشتباهات فاحش توافقنامه پیشین را مرتکب نشده و بر ظرفیت های درونی کشور که در هر صورت (چه توافق و چه عدم توافق) راه حل اصلی و حقیقی مواجهه با مشکلات اقتصادی است تکیه کنند.
محمدرضا حاجی جعفری
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران