محمود محمدی مدیر موسسه منادیان بصیرت استان کهگیلویه و بویراحمد در گفتگو با چهارفصل گفت: اوضاع منطقه و خاورمیانه را این چنین تحلیل نمودند:
بدون تردید نگاه عامیانه به تحولات سیاسی و سیاست خارجی هزینه های هنگفت اقتصادی و حتی امنیتی را می تواند برای سیاستگذاری خارجی کشور بدنبال داشته باشد. بسیار شنیده ایم که چرا ایران به این درجه در مسایل داخلی عراق بعد از صدام حسین ملعون حضور پررنگی دارد؟
چرا ایران در این کشور هزینه های اقتصادی هنگفتی را از نظر فرهنگی و اقتصادی متحمل می شود؟
چرا ایران با کشور عراق که متجاوز بوده و هشت سال جنگ را بر ملت ایران تحمیل کرده همکاری نظامی و امنیتی و سیاسی گسترده ای را در دهه اخیر دارد؟
با نگاهی تنگ نظرانه و مضیق و بهتر بگویم "عامیانه" می شود چنین انتقادات و مخالفت هایی را به سیاست خارجی کنونی جمهوری اسلامی ایران می توان با اندکی ملاحظه پذیرفت.
اما اگر با نگاهی علمی و راهبردی و در چارچوب نظریه های متاخر امنیت ملی و وابستگی آن به امنیت بین الملل و تحولات سیاسی - امنیتی فرا ملی به جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در عراق کنونی توجه نماییم، و پیچیدگی مولفه های امنیت ملی و امنیت منطقه ای در عرصه سیاست بین الملل کنونی را لحاظ نماییم، کمتر به نگاههای سیاسی قلیل مخالفین داخلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در عراق اهمیت می دهیم.
محمود محمدی بیان کرد: "باری بوزان" یکی از مشهورترین نظریه پردازان امنیتی در دنیا بر این باور است که "تهدیدات امنیتی در فواصل کوتاه تر از نظر جغرافیایی بیشترین تاثیر را می تواند بر امنیت ملی کشورها به دنبال داشته باشد ".
همچنین ایشان در مقوله امنیت ملی و امنیت منطقه ای بر اصولی چون" مجاورت جغرافیایی و اشتراکات فرهنگی و هویتی در قالب مفهوم وابستگی متقابل امنیتی تاکید ویژه ای نموده است ".
گرچه تعریف مفاهیم امنیتی مد نظر باری بوزان نیازمند زمان و مکان علمی تری می باشد، اما با همان نگاه نه چندان علمی هم می توان به" پیوستگی امنیتی "جمهوری اسلامی ایران با کشور عراق به اهمیت و اولویت تحولات عراق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پی برد و صحه گذاشت.
چطور می شود مرز مشترک 1500 کیلومتری ایران و عراق را چه از نظر نظریه های سنتی امنیت ملی و چه نظریات جدیدتر نادیده گرفت؟
مگر می شود اشتراکات تاریخی و فرهنگی و اجتماعی دو ملت ایران و عراق را خصوصا در قالب مفهوم علمی، محوریت ایران در قلب مفهوم" ژئوپلتیک تشیع "در منطقه متعصب و بحرانی خاورمیانه نادیده گرفت؟
مگر می شود ارتباطات گسترده مذهبی با توجه به اشتراکات مذهبی دو ملت ایران و عراق نادیده گرفت و توجهی به علاقه دو ملت حول محوریت امامان شیعه در عراق نادیده گرفت؟
با اندکی نگاه منصفانه به علاقه و حضور میلیونی ایرانی ها در همین تحول اجتماعی -فرهنگی پیش رو در" اربعین حسینی " که حضور بسیاری از منتقدین سیاست خارجی جمهوری اسلامی، اما علاقمند به حضور در مراسم مذهبی اربعین می تواند به سطحی نگری منتقدین و مخالفین از منظر علمی به جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به تحولات سیاسی و امنیتی عراق پی برد.
گاها منتقدین در احکام و اظهار نظر خود بر اولویت "منافع ملی" در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تاکید می کنند،غافل از اینکه حتی در کشوری چون آمریکا، منافع ملی حول دو محور ایدئولوژیکی یعنی ارزشهای لیبرال دموکراسی و حقوق بشر و نیز منافع مادی و اقتصادی ترسیم شده است! بنابراین جمهوری اسلامی ایران در جهت گیرهای سیاست خارجی خود، هرگز نمی تواند منافع ایدئولوژیکی و هویتی خود را فراموش کند!مهمتر از این، مطابق قانون اساسی و اصول انقلابی، "غفلت از سلطه ناپذیری و مبارزه با استکبار جهانی" بعنوان مفهومی کلیدی در سیاست خارجی در واقع، انحراف از اصول عزت مدارانه و انقلابی در سیاست خارجی است!
حال با این مقدمه به تبیین مولفه ها و متغیر های کلیدی موثر بر جهت گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در عراق کنونی می پردازیم:
♦️رعایت حسن همجواری و همزیستی مسالمت آمیز:
در برخی مکاتب امنیتی نوع برداشت ذهنی و تاریخی ملت ها نسبت به هم می تواند زمینه ساز تنش های هویتی -امنیتی در گذر زمان شود!فارغ از اختلافات سرزمینی عراق با ایران بر سر اروند، مساله تاریخی و هویتی عرب و عجم خود می تواند زمینه ساز تنش های مرزی و حتی جنگ شود!اتفاقی که با روی کار آمدن دولت بعثی و ناسیونالیست در عراق زمینه ساز جنگ هشت ساله شد!پس روابط خارجی با سوء ظن دو ملت قبل از انقلاب اسلامی با دولت عراق متاثر اختلافات ارضی و هویتی وجود داشته است! بنابراین جهت گیری مثبت و نقش آفرینی ایران بعد از سقوط صدام با توجه به بسترهای فرهنگی و سیاسی می تواند اصل همزیستی مسالمت آمیز را در رویکرد سیاست خارجی دو کشور نسبت به اختلافات متعدد آن دو جایگزین نماید.
وی اظهار کرد: ایران 1500 کیلومتر مرز مشترک با عراق دارد و لذا امنیت و ثبات عراق را جزء لاینفک امنیت خود میداند. بی ثباتی و ناامنی در عراق تاثیر مستقیم بر امنیت داخلی ایران خواهد داشت فلذا اولویت کلیدی ایران، حفظ ثبات و امنیت عراق است.چرا که پیوستگی امنیتی و وابستگی متقابل امنیتی دو کشور ضرورت حضور فعال و مثبت نقش آفرینی ایران در تحولات سیاسی -امنیتی عراق را به روشنی توجیه و تبیین میکند.
پیوستگی ژئوپلیتیکی ایران با عراق بصورت طبیعی پیامد منفی تجزیه عراق برای امنیت ملی ایران به همراه دارد. مساله جدایی طلبی بستری تاریخی برای کل منطقه خاورمیانه دارد!مورد کنونی اقلیم کردستان عراق و رفراندوم صهیونیستی آن چه در نظریه و چه عمل با توجه به الگو شدن آن در سطح منطقه برای امنیت ملی ایران تهدید امنیتی تلقی می گردد قشه های شومی چون ایجاد سه کشور مجزا شیعه، سنی و کرد در قالب طرح آمریکایی خاورمیانه جدید برای تمامیت ارضی ایران تهدید تلقی می شود. لذا ایران با جدیت دنبال حفظ تمامیت ارضی عراق است. بنابراین مخالفت جدی و همه جانبه ایران با طرح رفراندم اقلیم کردستان عراق را باید در چارچوب منافع ملی با مولفه کلیدی آن یعنی حفظ تمامیت ارضی کشور تبیین نمود.
این مدیر در ادامه اظهار کرد: فارغ از نوع تروریسم تکفیری درعراق، پدیده تروریسم از منظر امنیت ملی جمهوری اسلامی، تهدیدی امنیتی محسوب می شود. و بر همین اساس است که ایران در شرایط فعلی، خون و سرمایه سنگینی را درعراق برای مقابله با پدیده تروریستم هزینه کرده است. بر این اساس منافع امنیتی جمهوری اسلامی ایجاب می نماید که ملت و دولت فعلی عراق را در مبارزه با تروریسم بعنوان تهدیدی امنیتی برای کل منطقه و جهان یاری نماید. چرا که به قول" مقام معظم رهبری" اگر در عراق و سوریه به مبارزه با تروریست ها نرویم، ناچارا باید در کرمانشاه و تهران با آنها جنگ کنیم! بنابراین تهدیدات امنیتی پدیده شوم تروریسم تکفیری اهمیتی برای مرزهای سیاسی قائل نیست و حاکمیت ملی کشورها را با مفهوم خود خوانده" خلافت اسلامی" تهدید جدی نموده است. و متاسفانه برخی ها در داخل آگاهانه و نا آگاهانه مبارزه با تروریسم را جناحی فرض نمودند، غافل از اینکه تروریسم کور و کینه توز تکفیری مرزی برای جناح بندی داخلی قائل نبوده و نیست.
این مدیر مسئول گفت: همچنانکه که قبلا توضیح آن رفت، اختلافات مرزی ایران و عراق با انقلاب اسلامی ارتباط مستقیم ندارد و قبل از انقلاب، دوکشور با فشار و مساعدت برخی دولت ها عهدنامه مرزی 1975را درالجزایر امضاء کردند. تثبیت این معاهده ازاولویتهای ایران و بخشی از ثبات و امنیت وروابط دوستانه بین دوکشور میباشد. چرا که همچنان سایه سنگین جنگ هشت ساله تحمیلی صدام روابط دو کشور را در مسیر بی ثباتی قرار می دهد و از سویی دولت فعلی عراق بر اساس اصول پذیرفته شده جهانی "کنوانسیون جانشینی دولت ها " موظف به پرداخت غرامت جنگ هشت ساله به کشور ایران می باشد. این موضوع به تنهایی می تواند روابط آتی دو کشور را متشنج نماید. لذا پذیرش اصل اساسی همزیستی مسالمت آمیز در روابط دو کشور می تواند گره گشا باشد.
ایران بر اساس استراتژی امنیت ملی خود، حضور و سلطه نظامی آمریکا در کلیه کشورهای منطقه تهدید امنیتی تلقی می کند و این مخالف صرفا به عراق محدود نمیشود. آمریکا بعد ازتجاوز به عراق در 2003، حضورنظامی خودش را درعراق تثبیت کرده است که ایران همیشه مخالف بوده است. حضور و استمرارحضور ارتش آمریکا چه با نام مبارزه با داعش، وچه به نامی دیگر موجب نگرانی امنیتی ایران خواهد بود. لذا حضور فعال و مثبت ایران در عراق می تواند خلاء قدرت بعد از سرنگونی صدام را پر کرده و با تقویت دولت شیعی همسو با خود بخش عمده ای از نگرانی امنیتی خود را حول محور حضور نظامی بیگانگان مرتفع سازد.
♦️بستر عمیق فرهنگی و مذهبی و اشتراکات هویتی دو ملت ایران و عراق : روابط خارجی دو ملت ایران و عراق همواره جلوتر از روابط خارجی دولت های دو کشور بوده است.
چنین تجربه تاریخی حتی منجر به ازدواج دهها هزار تن از اتباع دوکشور گشته است.محوریت حرم مطهر امامان شیعه در عراق ، شیرینی و وابستگی فرهنگی ویژه ای در روابط خارجی دو کشور سالها است ایجاد کرده است. وابستگی علمی و فقهی حوزه های قم و مشهد و نجف اشرف خود عاملی جدی در تنگاتنگ بودن رابطه فرهنگی دو کشور دارد.لذا حفظ و تعمیق این روابط مهم فرهنگی -مذهبی خود می تواند فرصت های امنیتی را برای دو کشور ایجاد نماید.
محمدی گفت: گسترش روابط باثبات و جمعی کشورهای حوزه خلیج فارس در جهت ایجاد "الگوی امنیت منطقه ای" در راستای مقابله با تهدید قدرت های فرا منطقه ای در خلیج فارس است . اینکه چگونه الگویی بومی برای امنیت منطقه با حضور قدرت هایی چون عراق وایران و عربستان و سایر همسایگان عرب حوزه خلیج فارس طراحی شود، مهم است. نهایتا هم تا زمانی که ایران و عربستان و عراق بعنوان سه قدرت بزرگ خلیج فارس نتوانند روابط حسنه داشته باشند، ازامنیت پایدار هم در این حوزه خبری نخواهد بود.
در مجموع رویکرد امنیتی ایران، ایجاد یک "سیستم همکاری مشترک امنیتی درخلیج فارس با حضور همه کشورهای حاشیه خلیج فارس درمنطقه هست که رقابتها و تقابلات را به همکاری تبدیل کند. شیوه ای که در اروپا در قالب سازمان امنیت و همکاری اروپا جواب داد و اختلافات عمیق تاریخی و سیاسی و مذهبی دولت های غربی را مرتفع ساخت و امروز شکل تکامل یافته آن اتحادیه اروپا را شاهد هستیم.بنابراین تشکیل "اتحادیه اسلامی خاورمیانه ای" دور از دسترس نیست.گرچه تجربه دمکراتیک و حاکمیت عقلانیت سیاسی در کشورهای اسلامی بعنوان پیش شرط لازم است.
انتهای پیام/
نظرات کاربران