نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

13. آذر 1396 - 10:30
طبق آمارهای اعلام شده امروزه بیش از 12 میلیون حاشیه نشین در سطح شهرهای بزرگ داریم که طبق آخرین آمار 77 هزار نفر از این جمعیت متعلق به استان کهگیلویه و بویراحمد است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ حاشیه نشینی معضلی خودساخته که انسان با بی برنامگی، بی عدالتی و عدم توجه به کرامت انسانی آن را ایجاد کرده است. حاشیه نشینی بعد از اصلاحات ارضی ( که ناشی از ترس آمریکا از وقوع انقلاب های دهقانی بود) مطرح شد و با برنامه ریزی های مبتنی بر الگوی سرمایه داری حاصل از برنامه ریزی غربگرا ( که توجه به عدالت اجتماعی را ناقض توسعه اجتماعی می دانستند) شدت یافت و الآن به بحرانی جهت ایجاد مشکل در شهرها مبدل گشته، بحرانی که ریشه بخش عمده مخاطرات اخلاقی و اجتماعی شهرها است.

 مهاجرت از روستاها و دهکده ها به سوی شهرها این روزها به یکی از معضلات اجتماعی کشور تبدیل شده است. اگر بخواهیم دلایل متعدد این کوچ کردن ها و رخت بربستن ها را بیان نماییم همه و همه ریشه در مشکلات خدماتی، روند معیشتی و دیگر موارد که مربوط به عدم رسیدگی لازم مسئولان به مناطق روستایی و محروم است.

هنگامی بستر فرهنگی و معیشتی مردم در این مناطق در قالب خدمات رسانی به موقع و مهیا نکردن نکات کلیدی که لازمه زندگی کردن یک روستازاده است فراهم نشود بطور حتم این مردم بنا به جبر روزگار فرار را بر قرار ترجیح داده تا خودشان را در بهشت رویایی و بالاخره در حاشیه شهرها بیابند.

ورود به حاشیه شهرها در نوع خویش معضلات عدیده ای به همراه دارد که بدون تردید در فرآیند اقتصاد کشور و دیگر مسائل مربوط به یک جامعه پویا  تاثیر بسزایی خواهد داشت. نبود امکانات ابتدایی نظیر فضای آموزشی مناسب در سطوح مختلف، عدم امکانات رفاهی و بهداشتی و همینطور سطح درآمد پایین و کمبود  کارگاههای مولد در روستاها  موجب گردیده که این روزها ده ها و قصبات تبدیل به خانه ارواح و تنها با تعدادی پا به سن گذاشته های از کار افتاده درد دل نمایند.

اگر از کنار شهرها عبور نماییم  به ناگاه چشمان مان به خانه های از زیوار افتاده و کپری می افتد و خیلی از مردم  بنای زندگی شان را در چادرهایی می گذرانند که طبیعت بی رحم در برابر خانواده آنان هیچگونه تعهدی امضاء نکرده است. پایین بودن اقتصاد این خانوارها و در دسترس قرار نگرفتن ملزومات اولیه زندگی بطور حتم می تواند در عدم ساماندهی مناسب به چالش بیفتد.

حجیم شدن حاشیه های شهر هر روز بیش از دیروز و مهاجرت های غیر اصولی می تواند نوک پیکان انتقاد خویش را بسوی دولتمردانی نشانه گیرد که  از کشاورز و دامدار روستازاده تنها بعنوان یک مولد بی بهره از سود حاصله محصول خویش ساخته و در این بین آنکسی که ذینفع می گردد  همان دلالانی می باشند که به دلایل برنامه ریزی نامناسب نهادها و دستگاههای ذیربط  دست خالی از زحمت خویش بر می گردند.

طبق آمارهای اعلام شده امروزه بیش از دوازده میلیون حاشیه نشین در سطح شهرهای بزرگ داریم که به صورت ها ی مختلف زندگی و کاشانه روستایی خویش را رها کرده اند تا با تحصیل آموزش فرزندان به آینده روشن آنها امیدوار گردند که اکثر این مهاجرین  با فروختن تمام زندگی خویش نظیر دام و یا زمین های کشاورزی  به حاشیه شهرها پناه آورده، و با گرفتار شدن در دام مافیای دلالان راه بازگشتی برای آنان نمانده است.

از دیگر علل مهاجرت روستاییان به سوی شهرها باید فقر و توسعه نیافتگی روستاها را ذکر نمود که زیر ساخت های روستایی نظیر جاده، لوله های آب آشامیدنی ، نبود گاز و برق دچار مشکل می باشند و همه این موارد و بیشتر از آن سبب کوچ مردمان زحمت کش روستایی به سمت شهرها باشد.

به نظر می رسد هرچه دولت از اول انقلاب توجه بیشتری با توجه به بضاعت کم خویش به روستاها داشت و جهادسازندگی در این راه زحمات قابل قبولی کشید ولی هر چه زمان به جلوتر رانده می شود حضور نهادهای محرومیت زا بنا به دلایل سیاسی کم رنگ تر شد که به همان نسبت روستاهها از چرخه التفات در مقوله تثبیت ساکنان روستا و جلوگیری از مهاجرت آنان از دیدگان التفات افتاده است.

نقش کم رمق دولت در سیاست های تثبیت روستایی و ایجاد اشتغال می تواند از دلیل های محکمی باشد که این روزها میلیون ها خانواده از خانه و کاشانه خویش رهایی یابند و در بدترین شرایط ممکن در حاشیه های شهریبه زندگی روزمرگی مشغولند.

بنا به گفته کارشناسان اجتماعی اگر روستاها از سکنه خالی شوند دولت باید برای امنیت آن هزینه هنگفتی پرداخت نماید و بهتر است با کمتر هزینه کردن نسبت به مقوله  کارآفرینی و مسائل فرهنگی و آموزش همت بگمارد و با تخصیص اعتبارات لازم مانع از مهاجرت آنان گردند.

نتیجه گیری می شود که حاشیه نشینی یک بیماری ست که نشان از عدم سلامت ساختارهای اقتصادی و اجتماعی یک جامعه  است. برای مقابله با این معضل باید توانمند سازی و بهسازی روستاها را مورد نظر قرار داد و سازمانهای مردم نهاد به همراه دولت می تواند در روند ثبات ساختاری روستاها برای جلوگیری از مهاجرت روستاها به حاشیه شهرها با یک تفکر اصولی و اصلاح شده ممانعت بعمل آورد.

انتهای پیام /

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی