به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ بیش از دو سال از تاریخ برجام می گذرد و در این هیاهوی کر کننده آنچه برای مردم ایران در هاله ای از ابهام مانده است همانا اجرایی نشدن مفاد این قرار داد پر فراز و نشیب است که هنوز برای پایان یافتن به این غائله جهانی راه دور و درازی را باید طی طریق نمود. صراطی دشوار و یک طرفه از سوی غرب که برای کاستن قدرت ایران در خاورمیانه و جهان با کشتن زمان و تحریم های ظالمانه سعی در سرکوب کردن قدرت بومی و فرا منطقه ای کشوری را دارند که همه دشمنان این ملت به طور علنی به آن اذعان دارند.
برجام در شرایطی بر روابط ایران و آمریکا، امنیت منطقه، سیاستهای داخلی آمریکا تاثیرگذار شده که بحرانهای خاورمیانه، صلح و امنیت جهانی را به خطر انداخته است. قبل از برجام آمریکا همه راههای فشار و تحریم علیه ایران را در سطح حداکثری طی کرد و نهایتا در تسلیم کردن ایران شکست خورد. هرچه آمریکا فشار را بیشتر کرد، ایران هم دامنه برنامه هستهای خود را بیشتر توسعه داد تا اینکه با نقطه گریز از برنامه صلحآمیز هستهای سه ماه بیشتر فاصله نداشت. این تجربه موجب شد آمریکا به جای فشار و تحریم، به میز مذاکره بیاید و نهایتا برجام حاصل شد.
بعد از اوباما، ترامپ برجام را بدترین توافق تاریخ خواند و با تمام ظرفیت برای نابودی آن وارد عمل شده است. با وجودی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی مکرر انجام کامل تعهدات ایران را مورد تایید قرارداده، اما ترامپ مسیر نابودی برجام و مقابله با نفوذ و نقش ایران در منطقه را گسترش داده تا جایی که با اعلام استراتژی جدید آمریکا در مورد ایران در اکتبر 2017، سیاست تقابل تمام عیار آمریکا با ایران در سطح خاورمیانه را معرفی کرد.
سیاستهای ترامپ در مسیری است که ایران را وادار به خروج از برجام کرده، آمریکا را با متحدین سنتی اروپایی خود وارد چالش کرده و موجب تشدید بحران در منطقه شده و خواهد شد. در واکنش به سیاستهای ترامپ، ایران با تقویت اتحاد و انسجام داخلی، توان بازدارندگی خود از جمله توان موشکی را افزایش داده است. همچنین اسراییل برنده اصلی شکست برجام و سیاستهای خصمانه ترامپ علیه ایران است. درعین حال شکست برجام به معنی شکست دیپلماسی برای حل بحرانهاست و موجب خواهد شد ایران به توسعه برنامه هستهای ماقبل برجام برگردد. اسراییل با دامن زدن به این بحران، میخواهد جهان را از موضوع اصلی خاورمیانه که اشغال فلسطین است، غافل کرده و ایران را تبدیل به موضوع اصلی در صحنه جهانی کند.
آنچه در این گفتار مختصر از قضیه برجام گذشت نگاهی ژرف اندیش می خواهد تا ورود آمریکا به پای میز مذاکره و ماندن جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا به مدت یک هفته در لوزانو دلیلی محکم برای ترس استکبار از کانون رو به رشد علم هسته ای صلح آمیز ایران باشد که چاره ای جز آمدن به پای میز مذاکره را نداشتند.
به شهادت رسانیدن دانشمندان علم هسته ای از سوی دشمنان این مرز و بوم از یک طرف و ترس کینه توزان خاورمیانه ای همچون اعربستان به همدستی اسرائیل از طرف دیگر موجب شد که کشورهای 5+1 و در راس آنها آمریکا هر روز بیش از دیروز چوب لای چرخ هسته ای ایران بگذارد و با به تعویق انداختن مذاکرات صلح آمیز هسته ای راهی برای نابودی انرژی هسته ای در ایران بیابد.
از پر شدن راکتورهای هسته ای با بتن و پایین کشیدن سانتیفیوژها از مرز 19 هزار به سه هزار و حتی پایین تر دلیلی بر اثبات صلح آمیز بودن علم هسته ای برای دشمن نشد تا اینکه با تحریم اشخاص حقیقی و حقوقی و همینطور شرکت های سرمایه گذار اوضاع اقتصادی جامعه و فشار بر روی دهک های پایین جامعه در بعد معیشتی وارد آمده و هر روز که می گذرد اوضاع وخیم تر می گردد.
دشمنان اسلام بخصوص آمریکا و اسرائیل در صورتی از توان هسته ای ایران در هراس و وحشت هستند که خود صاحب بزرگترین ذرات خانه هایی هستند که مملو از بمب های اتمی است که در این راه سازمان ملل توان بازخوانی و بازسازی پرونده های این کشورها را به دلیل لابی گری یهودی_ صهیونیستی ندارد. اینجا بود که باز دیو صفتان ترس از توان موشکی ایران را تهدیدی برای منطقه و جهان قلمداد می نمایند و با تحریم های جدید سعی در کاستن قدرت و بنیه دفاعی کشور اسلامی ایران در منطقه را دارند.
به هرحال؛ کشور جمهوری اسلامی ایران در ماراتن برجام نه تنها به خط پایان و اجرای مدال قهرمانی دست نیافت، بلکه به تعبیر اکثر کارشناسان سیاسی، دیپلماس های ایرانی در دام فریبکاری غرب گرفتار آمدند و آنچه در این چند سال برای آنان باقی مانده است، همانا؛ تصویرهای ذهنی و یادگاری با سیاست ورزان خصومتی این مرز و بوم است که تا همیشه در کارنامه آنان ثبت و ضبط خواهد شد.
انتهای پیام /
نظرات کاربران