این شخص که زمانی دبیر انجمن اسلامی دانشگاه یاسوج بود دارای سوابق تندروی بسیاری در این دانشگاه بوده و به عنوان یکی از عوامل اصلی تحصن ها، ناآرامی ها و تنش آفرینی های دانشگاه یاسوج در دوران اصلاحات شناخته می شود.

هم چنین در سوابق فرد یاد شده، اظهارات تند علیه سران نظام نیز دیده می شود که نمونه آن جمله(فقه درپیتی) از این فرد است که در میان دانشجویان آن دوره دانشگاه یاسوج تبدیل به جمله ای معروف گشته واین جمله تاکنون نیز به عنوان جمله معرفی کننده این فرد شناخته می شود.

هم چنین افراد آگاه از ارتباط وثیق این فرد با اعضای فراری دفتر تحکیم وحدت از جمله افشاری خبر می دهند. این افراد مطلع می گویند بسیاری از دوستان فرد یادشده این روزها در خارج از ایران بوده و برعلیه نظام فعالیت می کنند.

این فرد به عنوان عامل اصلی دعوت از اعضای حزب منحله نهضت آزادی مانند عزت الله سحابی به دانشگاه  یاسوج نیز شناخته می شود.

در زمان فتنه 88 هم از وی به عنوان یکی از مدیران رسانه ای، خبری و انتشاراتی این فتنه یاد می کنند و اسنادی از سوء استفاده و تحریک احساسات جمعی از جوانان، توجیه و توزیع پارچه سبز دراجتماع پارک ساحلی یاسوج و حرکت به سمت میدان هفت تیر و مدیر میدانی این فتنه توسط این فرد وجود دارد.

پس از حضور باشکوه مردم در انتخابات خرداد 92 و اعتماد به دولت تدبیرو امیدِ آقای روحانی که با شعار اعتدال وارد جریان انتخابات شد انتظار می رفت با انتخاب افراد معتقد و کاردان حرکت کشور به سمت پیشرفت با سرعت بیشتری پیش رود اما واقعیت این این است که با انجام انتصاباتی از این دست، دولت جدید به سرانجام دولت قبل در 2 سال پایانی خود گرفتار می شود و با حاشیه سازی، تنش، التهاب آفرینی و میدان داری چند چهره مسئله دار شبیه این فرد، همان بلا به روز این دولت خواهد آمد.

مردم استان کهگیلویه و بویراحمد نیز که این روزها، یک استاندار بومی را بر سر کار می بینند به هیچ عنوان انتظار ندارند که با انتخاب افراد تندرو و رادیکال باری دیگر فضا متشنج شده و فرصت پیشرفت و تعالی را از استان خود بگیرند.

درست است که دولت جدید حق دارد از نیروهای مورد اعتماد و همسوی خود در مجموعه اداری استان استفاده کند اما انتخاب چنین نیروهایی که با شعار اعتدال دولت، تضاد جدی دارند قطعاً مایه تعجب و نگرانی مردم شده و در آینده بخشی از انرژی دولت را صرف جمع کردن حاشیه ها و سوءتدبیرهای این افراد خواهد کرد.

موضوع تعجب برانگیز دیگر این است که آیا مجموعه تصمیم گیرنده استان از سابقه چنین افرادی مطلع بوده و با علم به این سوابق درخشان در پی انتصاب این افراد است یا نه؟

اگر با علم به سوابق این افراد قرار است آن ها را در چنین پست های کلیدی ای منصوب کنند که این مسئله بسیار تأسف برانگیز بوده و بر نگرانی نخبگان و دانشجویان و دیگر اقشار استان خواهد افزود.

اگر هم که اطلاعی از این سوابق نداشته اند،  شائبه تحمیل این افراد به مسئولان قوت می گیرد که خود موضوع نگران کننده تری می شود و این سؤال هم پیش می آید که چرا قبل از استعلام و بررسی این نیروها، برای پست های مختلف انتخاب می شوند.

البته خبرهای ناخوشایندی از تصمیم هایی از این جنس برای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی (متولی اصلی عرصه فرهنگ)به گوش می رسد که امیدواریم این خبرها تنها حاشیه های رسانه ای برای مطرح کردن برخی از این افراد باشد و در واقعیت شاهد حضور افراد متعهد و کاردان و دلسوز به عنوان مدیران  استان باشیم.

انتهای پیام/گ