به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل محمد عبدالحسینی مسول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه یاسوج در رابطه تغییر وتحولات بی سبب در معاونت فرهنگی و دانشجویی این دانشگاه و آمدورفت مدیر فرهنگی ای که بودنش جز بی اخلاقی و عدم نظارت و ایجاد فضای نامناسب فرهنگی چیز دیگری نبوده و نخواهد بود، نوشت: تکاپوهای تو خالی وحرف های دهن پر کن درحوزه فرهنگ اوج هنر دانشگاهیست که ادعای مرکزیت فرهنگی یک استان را به دوش میکشد.صداهای کرکننده تغییر وضعیت در چهارسال حضور بنده در دانشگاه منتصب به سه مدیریت بوده است که شورای فرهنگیشان نوع عملکردشان را به وضوح جلوه گر میکند.

با دوسال عضویت در شورای فرهنگی دانشگاه یاسوج به صراحت میتوانم بگویم که تیم مدیریت جدید دانشگاه در حوزه فرهنگ نه تنها کاری نخواهد کرد بلکه وضعیت از این هم بدتر خواهد شد. مدعای سخن من این است که وقتی فرق مظلوم و مظلوم نمایی را نمی دانندچگونه باید انتظار داشت که رفتن و آمدن ها گره از مشکلات وا میکند؟
مظلوم فرهنگیست که برنامه ریزان آن مختصر تعریف کاربردی آن را نمی دانند و برای حل معضلات فرهنگی جوابشان این است که : «چه میشود کرد؟ دیگر همین است».

حال با این تفاسیر آیا از مدیرت جدید توقعی غیر از این داشتید که بیایند و تعلیق کنند و مظلوم که فرهنگ بود را به سخره گیرند و شخصی که همه دعای رفتنش را سر میدادند هم مظلوم جلوه دهند و سرانجام اورا باز گردانند. آیا در اینکه واقعا جایگاه ایشان حوزه معاونت فرهنگی نبود شکی دارید؟

آیا در اینکه ایشان بی برنامه ترین مدیر فرهنگی بوده اند شکی دارید؟ آیا در اینکه حوزه فرهنگ در اذهان عمومی جایگاهش به مباحث انتخاباتی تنزل پیدا کرده بود شکی دارید؟ آیا با سیاسی کاری ها و جناح بندی های موجود در حوزه فرهنگ در زمان ایشان شکی دارید؟ آیا در کج سلیقگی ها و عدم نظارت های ایشان شکی دارید؟

آیا در خواست عموم دانشجویان و فعالین فرهنگی در اعتراض به ایشان شکی دارید؟ آیا از موارد بیشمار دیگ ر مثل نوع برگزاری جشن ها و مراسمات٬ مصاحبه های سیاسی در نشریات دانشجویی٬ عدم توجه به تشکل ها ٬ به حاشیه راندن شورای فرهنگی و از دستور خارج کردن آن با توجه به عدم پیگیری در تشکیل آن و عدم موضع گیری در قبال بی قانونی ها ویا توجیه آنها ٬ پرداختن به کارهای روتین و نداشتن بزنامه ای جامع برای ارتقاع سطح فرهنگ و.....که مجال گفتن نیست شکی دارید؟

شما را به خدا مگر به خواب رفته اید؟ مدیریت دانشگاه و دفتر نهاد و تشکل ها همه در این بی سلیقگی نقش دارن و خطا کار. در اینکه برای ایشان مظلوم نمایی شد و فرهنگ را به شخص فروختند شکی نیست. مگر کرسی برگزار شده اولیین باری بود که در مدیریت ایشان به این شکل اتفاق می افتاد؟ ایشان و تیم فرهنگی چندین بار در جلسات از سمت اساتید مورد نقد واقع شدند که فضا دادن و عدم نظارت ها نتیجه ای جز افزایش بی اخلاقی ها و تهمت ها و مباحثی از این قبیل نخواهد بود . اما ایشان از آن جهت که خود رأیی شاخصه بارزشان بود همواره به دنبال سنگ بزرگ میگشتند. نتیجه اش را نیز همگان میدند و باز تذکر وباز همان طریق پیشین!! بیایید و با خود صادق باشید و کمی تأمل کنید که چه کرده اید؟

جناب آقای دکتر رحیمی ؛ مدیریت شما در این مواقع نمایان است و انتظار میرفت که عمل شما نتیجه بخش می بود و دستی بر سر فرهنگ میکشیدید. در ابتدای مدیریتتان با پدیده ای به نام آقای باقریان روبه رو شدید و اقدام شما برخی امید ها را در دل ها زنده کرد اما نمیدانیم که چه میشود که نمیتوانید شرایط به وجود آمده را کنترل کنید و در آخر با بازگرداندن ایشان آه سردی را بر پیکره امیدهایمان که ناشی از تدبیرهایتان است می‌کشانید. اما چه سود که واقعیت همین است : که تا اصل بر این است ما را به کجا سیر توان بود؟

انتهای پیام/م.ن