به گزارش پایگاه خبری چهارفصل؛صبح شنبه ۱۲ مهرماه هنوز در مه خنک پاییزی غلت میزد که صدای ترکیدن چوبهای خشک، همچون رگبار بیوقفه، از قله تلگاه پیچید. ستون خاکستری دود، از دامنه بالا کشید و بر سر بلوطهای کهنسال سایه انداخت.
باد، این ستون را به شاخهها میکوبید، و زمین زیر پای زاگرس، نفسش را حبس کرده بود. این، مسابقهای بیرحم میان آتش و امداد بود.کریم بهمنی، روستایی ساکن تلگاه، آن را اول دید. لکههای دود در پشت خط درختان، از پایین دیدیم دود دارد به سمت بلوطها میرود. سریع تماس گرفتیم، گفتیم اگر همین الان نرسید، فردا هیچ درختی نمیماند، آتش مثل مار، از علفها به سمت شاخهها میخزید.
9دقیقه پیش از ساعت رسمی عملیات، هشدار محلی و تماس تلفنی، اولین اقدام در نبرد آتش سوزی امروز را اعلام کرد.
ساعت ۸ صبح صدور تأیید، آمادهسازی بود. خبر آتشسوزی در مرکز عملیات منابع طبیعی تأیید میشود، تیمهایی از اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان، اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان دنا و یگان حفاظت اداره دنا و بویراحمد به محل اعزام میشوند. دمندهها و بیلها بارگیری، نقشه ابتدایی در ذهن مسئولان نقش میبندد.
تیم اول: صعود از قله و حمله از بالا به پایین، هدف، بریدن مسیر انتشار آتش در تاج و شاخه آتش سوزی بود.تیم دوم: نفوذ از دامنه؛ صخرهنوردی اجباری با تجهیزات سبک، هدف، بستن مسیر زبانهها به سمت زیرتنه درختان بود.
سپر پشتیبانی:هلالاحمر، پایگاه امداد و نجات را میان دو تیم، پشت قبرستان روستای تلگاه، در جاده یاسوج–اصفهان میگستراند. امدادگران با کولههای بقا، آب، و تجهیزات کمکاولیه پرتگاهی آماده میشوند. «ایستگاه نیمهراه» تا اگر نفرات از بالا یا پایین برسند، بیوقفه پشتیبانی شوند.
۹:۰۰ تا ۱۱:۳۰ – دو جناح، دو نبرد:در تعجب عملیات، تیم دوم، با شروع دیرتر، زودتر موفق میشود بخش دامنه را خاموش کند. مسیر بالادست اما بیرحم است؛ پرشیب، سنگلاخ، و نفسگیر، تیم اول، زیر انفجارهای کوچک شاخههای در حال سوختن، با دمندهها و بیلدستی قدم به قدم پیش میرود، باد «موذی»، گاهی شعله را سه متر به جلو پرتاب میکند.
یکی از نیروهای عملیاتی گفت: دمنده را با دست باید بالا میکشیدیم، مثل حمل نفس آخر، باد شعله را مثل توپ آتش جابهجا میکرد. ۱۲:۰۰ – لحظه الحاق:نیروهای تیم دوم، مسیر صعبالعبور را تا نیمه قله میکوبند و به تیم اول میرسند. دو گروه، از دو جناح، آتش را به شکل گازانبری در محاصره میبندند، خاکستر روی شانهها مینشیند، صدای باد با تپش شعله، به زاری میرود. ۱۴:۰۰ – کانون خاموش:آخرین نقطه آتش، با ضربه مشترک دمندهها، خفه میشود. چهرهها سیاه، چشمها قرمز، دهانها فقط جملهای مشترک را ترجمه میکنند: «خدا را شکر»
مسئولان در میدان:سید محمدعلی مرتضوی، مدیر منابع طبیعی دنا در گفتوگو با خبرنگار فارس، گفت: ساعت ۸ اعزام شدیم، گروه دوم از مسیر پاتاوه آمد. با همکاری هلالاحمر، محیطزیست و منابع طبیعی بویراحمد کار را پیش بردیم. اصل آتش تا ۱۳:۳۰ مهار شد؛ خسارت سطحی بود، اما تجربه امروز نشان داد هماهنگی دو جناح حیاتی است.
سید فاضل پورخسرو، بخشدار مرکزی دنا در گفتوگو با خبرنگار فارس، اظهار کرد: بعد از تماس شهروند، ستاد بحران فوری تشکیل شد. همه دستگاهها اعزام شدند. نیاز اساسی ما تجهیزات کامل و خودروهای کمکدار مستقل، لباس و کفش ضدحریق است، اگر این حمایتها نباشد، دفعه بعد آتش زودتر از ما میرسد.
پایش پس از نبرد:تا پایان شب، یک تیم هفتنفره در ارتفاعات باقی میماند. وظیفهشان: پایش کامل، تا حتی یک جرقه دوباره جان نگیرد. سکوت زاگرس، بعد از جنگ، همچنان بوی سوختگی را در هوا دارد.
تلگاه امروز با وجود کمبود لباس و کفش ضدحریق، دمنده و خودروهای کمکدار، تنها با جانسختی نیروها از سوخت کامل نجات یافت. کهگیلویهوبویراحمد با داشتن ۲۰ درصد جنگلهای زاگرس و اوج آتشسوزی در نیمه اول سال و آغاز پاییز، نیاز فوری به تجهیز ایستگاهها، ایجاد بانک تجهیزات، پایش دائمی و ساماندهی تیمهای مردمی آموزشدیده و مجهز دارد تا آتش در همان دقایق نخست مهار شود.
انتهای خبر/
نظرات کاربران