به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل، محمد ناصر پاک نژاد در یادداشتی به فلسفه های اساسی عاشورا در ایجاد روشنگری در جامعه و جریان اساسی که عاشورا بوجود آورد تا دین اسلام زنده و پابرجا بماند پرداخت ونوشت: در ایام محرم هستیم و خیل عزاداران حسینی در مکانهای مذهبی، مساجد و حسینیهها را مملوء از جمعیت کردهاست. طبیعی است که بیش از هر زمان دیگری مردم ایران خصوصا شیعیان در مساجد حضور پیدا کرده و ارادت خود را نسبت به امامشان که اسوه آزادگی است، نشان میدهند. در این میان، گاها افرادی غیرشیعه و حتی غیرمسلمان نیز دیده میشوند. چرا که امام حسین(ع) یک شخصیت فرادینی است و همین امر سبب علاقه افراد با مسلک و عقاید متفاوت به شخصیت ایشان شدهاست.
این نوشتار قصد ندارد تا در مدح شخصیت امام حسین (ع) سخن براند و قطعاً توصیف شخصیت چنین انسان آزادهای در این مقال نمیگنجد. ولی ذکر چند نکته در رابطه با مراسمات عزاداری و خصوصا سخنرانیها و تریبونهایی که محرم را تنها بعد معنوی بریا انسان می دانند و صحبت از این دارند که نباید مسایل سیاسی در این مجالس مطرح شود را باید عرض کرد.
اول اینکه واقعه عاشورا از عالی ترین حماسه های جاویدان است که در کم ترین زمان و با فداکاری افراد معدودی رخ داد و همیشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارک تاریخ بشریّت می درخشد.
اندیشمندان مسلمان این حادثه عظیم را از ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی، عبادی، عرفانی، تاریخی و... مورد تحلیل و بررسی قرار داده اند و هر یک در خور شأن و مقام خود، آموزه هایی را برای پویندگان راه حسینی به ارمغان آورده اند. امّا آن چه بیش از همه حادثه عاشورا را پر فروغ تر و جاویدان تر می سازد، «بعد سیاسی» آن است که بسیاری از انسان ها را متحوّل و انقلابی ساخته و جلو خودکامگی بسیاری از زمامداران فاسد را گرفته است.
اگر حماسه عاشورا رخ نمی داد، روشنگری لازم در دورههای بعد صورت نمی گرفت و منبرها بدون واهمه از سیاست دینی و جایگاه اساسی مسلمانان و دین اسلام سخن نمی گفتند بدون شک هیچ نهضت اسلامی دیگری به وقوع نمی پیوست و خودکامگی زمامداران فاسد افزون تر می شد، در نتیجه رشد جوامع اسلامی با خطرات جدّی تری روبه رو شده و مکتب «انسان ساز» اسلام تعطیل می شد، اما تأثیر حماسه حسینی در بیداری سیاسی و شور انقلابی مردم به اندازه ای عمیق بود که سلاطین پر قدرت و کم شعوری مانند متوکل عباسی ناچار می شدند برای تحکیم پایه های حکومتشان با کشته آن حضرت بجنگند و تبلیغات مسمومی بر ضدش به راه اندازند، اما جذابیت این واقعه سرنوشت ساز در ضمیر حق پرست مردم به صورت مقدس و هدایت بخش استوار مانده و به نقش اساسی اش ـ که هدایت و نجات جامعه بشری است ـ هم چنان ادامه می دهد.
با توجه به حجم عظيمى از احكام اجتماعى و اهداف سياسى - دينى اسلام، مىتوان هدفگيرى اصلى اين دين مقدّس را شناخت. امام خمينى(ره) در اين باره مىفرمايد: «اسلام دين سياست است، با تمام شئونى كه سياست دارد. اين نكته براى هر كسى كه كمترين تدبّرى در احكام حكومتى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى اسلام بكند، آشكار مىگردد. پس هر كه را گمان بر او برود كه دين از سياست جدا است، نه دين را شناخته و نه سياست را».صحيفه نور، ج 1، ص 6.»
با مرورى كوتاه بر قوانين اسلامى و آيات قرآن، روشن مىگردد كه اسلام دينى جامع و همه سونگر است كه تمام ابعاد زندگى انسان (فردى، اجتماعى، دنيايى، اخروى، مادى و معنوى) را در نظر گرفته است و همان گونه كه مردم را به عبادت و يكتا پرستى، دعوت نموده و داراى دستورات اخلاقى و خودسازى فردى است؛ احكام و دستوراتى در مورد مسائل حكومتى، سياسى، اقتصادى، اجتماعى، قضايى، امور مربوط به اداره صحيح جامعه، روابط بينالملل و... دارا مىباشد.
در این ایام در شبکه های مجازی و سایت های خبری پربازدید مطالبی را می بینیم که نشان می دهد از ایجاد بدعت ها و عدم شناخت دقیق و خوب نویسندگان این مرقومه ها از دین، از اسلام و و از فلسفه قیام حسین بن علی(ع) که در بهبوهه قیامش گفت من برای زنده کردن دین جدم قیام می کنم و در میانه جنگ نماز می خواند تا در کنار سیاست وسیاست دینی مسیر اصلی و هدف اصلی را برای راهنمایی و هدایت بشریت در پرتو ایجاد حکومتی در شأن بشرطبق شعار "هیهات من الذله"، معنویتی را که برای اکمال انسان نیاز هست را به ما نشان دهد.
حال چه شده که برخی ها پا در کفش ابوسفیان ها کرده اند و با مشی یی ابوموسی گرانه و با کمی کم اندیشی اسلام و چنین قیام بزرگی را جز معنویت چیزی نمی دانند؟!
مگر نه اینکه بزرگ مرد قرن(رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره)) محرم و صفر را عامل زنده نگه داشتن اسلام دانسته است؟!
کسانی که دین را فردی و شخصی دانسته ابتدا بدنبال این هستند که سیاست را از دین جدا کنند، آن را تنها متعلق به بعد معنوی بشریت معرفی کنند، کم کم دین را از اجتماع بیرون برانند و به اهداف سکولاریزاسیون خود رسیده تامسیر زندگی را از آنچه حسین(ع) برای آن قیام کرد منحرف کرده و آینده بشریت را رو به تباهی ببرند.
این در حالی است که نه اسلام هر دینی است و نه سیاست یک مسلمان سیاست هر فردیف بنابراین باید در این مباحث به تعریف سیاست بپردازیم و آنگاه بر اساس تعریف صحیح ارائه شده به بررسی تبدیل شدن جلسات عاشورا به جلسات سیاسی پرداخته وآنگاه خواهیم فهمید که عاشورا جز برای ایجاد سیاست دینی و دین هم جز برای بودن به عنوان دین سیاسی برای اداره بشریت در جهت اکمال انسان ها چیز دیگری نبوده و اینجا باید گفت کسانی که تعابیر سفسطه آمیز از سیاست و دین ارائه می دهند تنها دلیلش این است که شناخت خوب و دقیق از دین ندارند.
سياست بخشي از منظومه منسجم انديشه اسلامي تلقي مي گردد و رويکرد مسلمانان به آن ٬ ريشه در وحي، سنت و سيره معصومين (ع) دارد. از ديد گاه علامه محمد تقي جعفري « سياست از ديدگاه اسلام: عبارت از مديريت حيات انسانها ـ چه در حالت فردي و چه در حالت اجتماعي ـ براي وصول به عاليترين هدفهاي مادّي و معنوي است. » و از منظر حضرت امام خميني (ره) ٬ «سياست همان هدايت ديني جامعه از طريق اصلاح خلق در بعد وسيع است»
اینگونه شبهه ها و حرف از اینکه عزاداری جنبه معنوی دارد و نباید از مباحث سیاسی (البته نه هر سیاستی)در آن سخن راند هدف دشمن از عدم ترویج و گسترش فرهنگ عاشورایی و روحیه جهادی ملت ایران به عنوان موتور محرکه انقلاب اسلامی است.
دشمن با راه اندازی جنگ نرم درصدد ضربه زدن به روحیه جهادی و فرهنگ عاشورایی در جامعه بوده و شناخت راه امام حسین (ع) ادامه و ترویج قرهنگ عاشورایی در عصر حاضر و صیانت از ارزش ها و ارمان های اسلامی و انقلابی است زیرا عاشورا درس بزرگ روشنگری و بصیرت است.
انتهای پیام/
نظرات کاربران