نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

8. تير 1399 - 14:40
تیم شهرداری یاسوج رویایی که برای همیشه از پایتخت طبیعت ایران رخت بست تا فوتبال دوستان این دیار حسرت روز های پر حرارت بازی هایش را بکشند.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری چهارفصل؛ به نقل از صبح زاگرس ورزشگاه تختی شهر یاسوج روزگاری مملو از عاشقان فوتبال بودکه برای دیدن بازی های شهرداری یاسوج با تیم های پر آواز فوتبال ایران پای به این شهر زیبا می گذاشتند.

 

در روزگاری که شهرداری یاسوج در جام حذفی به غول کش بزرگ معروف شده بود و تیم های قدرتمند پاس ، تراکتور را در زمین چمن یاسوج سر می برید و نایب قهرمان آسیا را در فولاد شهر به زانو در می آورد روزهای زیادی می گذرد.

 

دوری نگذشت که این روز های خوش برای جوانان عاشق فوتبال شهر کوچکمان به کابوس تبدیل شد و شهرداری یاسوج پس از چهار سال حضور در لیگ یک کشور و یکه تازی در جام حذفی و حذف تیم های بزرگ ایران به یک باره دچار مرگ تدریجی شد.

 

بازی های داغ فوتبال در ورزشگاه تختی یاسوج که در مرکز شهر واقع شده بود، روح عجیبی به شهر و ساکنین آن داده بود، روحیه ای که می توان در زمان بازی های این تیم در چشمان یکایک شهروندان مشاهده کرد، در زمان بازی های این تیم کمتر کسی بود که پای ثابت بازی های غول کش نباشد.

 

با وجودیکه بی کاری امان جوانان پایتخت طبیعت ایران را بریده بود بعد از سالها تیم فوتبالی از قلب استان یعنی یاسوج تا مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی بالا رفت و درخشش این تیم در جام حذفی و لیگ یک کشور، موجی از شور و نشاط  در میان مردم کوهپایه های دنا ایجاد کرد و شغل اصلی جوانان پیگیری این تیم فوتبال شده بود.

 

دیگر در مرکز استان کهگیلویه وبویراحمد، آبی و قرمز معنایی نداشت و پیر، جوان همه یکصدا و عاشقانه تیم شهر خود را صدا می زدند. تیمی پر طرفدار که نه از تهران منتقل شد و نه بر اساس مصوبه ای شکل گرفت، تیمی که بعد از خرید یک امتیاز از لیگ دسته دو در زمان وزارت علی آبادی از سوی دامیده و بهرامی  زاییده شد، تیمی که بعد از یک فصل در لیگ دسته دو فوتبال کشور با صعودی مقتدرانه پای به لیگ دسته یک و ورود به دروازه های جاودانه شدن گذاشت.

 

 
 

چه کسی فکرش را می کرد تیم تازه متولد شده شهرداری یاسوج که در عرصه فوتبال هم چون کودکی خردسال تازه راه رفتن را یاد گرفته، بتواند در برابر تیم قدرتمند، کهنسال ذوب آهن اصفهان که در آن روز ها حاکم مطلق فوتبال ایران بوده و تا فینال جام باشگاه های آسیا نیز پیش رفته بود انچان صف آرایی کند و در اوج شگفتی این تیم را در ورزشگاه خانگی خود یعنی فولاد شهر اصفهان شکست دهد و نام غول کش را برای خود برگزیند.

 

 

شهرداری یاسوج با یارگیری مناسب و آوردن بازیکنان جویای نام ،تیم خوبی را روانه بازیهای لیگ دسته اول کرد تا جایی که بیشتر تیم ها از این تیم به عنوان یک لیگ برتری یاد می کردند اما به یک باره همه رویا پردازی های این تیم و هودارانش مانند خوابی خوش برای همیشه رخت بست.

 

 تیم شهرداری در سه بازیهای آخر درگیر حاشیه ها ،تبانی ها و گیرد افتادن در چنگال بعضی تیم های نامدار شد.

 

 

در حالی که برخی از استانهای کشور برای داشتن تیمی در لیگ های دسته اول و لیگ برتر، دست به دامن این و آن می شوند و یا با پولهای کلان اقدام به خرید امتیاز دیگر تیم ها می کنند، اما تیم فوتبال شهرداری بر اساس یک الگوی صحیح توانست خود را به عنوان یک پدیده نوظهور در فوتبال کشور مطرح و نام شهر یاسوج را به عنوان پایتخت طبیعت بر سر زبانها جاری کند.

با وجود این همه حاشیه ها، تیم فوتبال شهرداری یاسوج یکی از پرطرفدارترین تیم های لیگ دسته یک لقب گرفت به طوری که در تمام بازیهای خود سکوهای ورزشگاه قدیمی تختی این شهر را مملو از جمعیت می دید .

شهرداری یاسوج با همه روز های خوشی که برای مردمان شهر یاسوج به ارمغان آورد بعد از گذشت چند سال از متولد شدنش برای همیشه رفت تا فقط یک رویا خوب از آن باقی بماند.

آیا دوبار این تیم متولد می شود؟ آیا دوباره شور و شوق فوتبال پایتخت طبیعت ایران را فرا می گیرد؟

باید دید در آینده چه اتفاقی می افتد، این روزها که امیدی به زنده شدن این تیم نیست چون هیچ گونه انگیزه ای در مسئولین شهری برای تولد دوباره این تیم دیده نمی شود.

 

انتهای پیام/

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی