نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

20. بهمن 1393 - 9:08
مهرماه سال ۹۲ بود که شاپور رمضانی بر صندلی چرم اتاق تمام چوب نما شده، دانشگاه یاسوج تکیه زد. آغاز مدیریت رمضانی بر دانشگاه یاسوج، آغاز حاشیه ها بود، حاشیه های دانشگاه این بار از جنس مدیریتی بود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل، تأثیرگذاری گروه های سیاسی بر مدیریت دانشگاه، وزن کشی جناح های سیاسی در دانشگاه، مشکلات مدیریتی خوابگاه ها، برخوردهای غیرقانونی با دانشجویان، رکود روند پیشرفت دو دانشکده نفت و گاز گچساران و صنعت و معدن چرام، تغییرنام کتابخانه مرکزی دانشگاه، ادغام پر سروصدای معاونت فرهنگی و اجتماعی و… از جمله حواشی بود که هر کدام در مدت این یکسال تا مدت ها فضای دانشگاه را به خود مشغول کرده بود.

 

نکته مهمتر اما مدیریت کلان دانشگاه مادر کهگیلویه و بویراحمد است، دانشگاه یاسوج بخش عظیمی از بار علمی و پژوهشی استان را بر دوش دارد، از یک سوی در بخش آموزشی اولویت اصلی جوانان این استان برای تحصیلات عالیه است و از سوی دیگر در بخش پژوهشی این دانشگاه با دارا بودن رشته های تحصیلات تکمیلی می تواند نقش موثری در تولید علم در کهگیلویه و بویراحمد داشته باشد و همچنین متولی ساخت پارک علم و فناوری نیز هست که می توان گفت دقیقا بار علمی استان را به ظاهر به دوش می کشد.

 

رمضانی اما پس از حضور به عنوان سرپرست دانشگاه یاسوج چند بعد مهم داشت که خود حاشیه ساز بود: اول اینکه رمضانی سیاسی بود و شائبات مطرح شده چند ماه قبل از تغییر مدیریتی در زمینه تلاش نماینده بویراحمد و دنا برای به ریاست رساندن رمضانی باعث شده بود که نارضایتی نسبی در زمینه حضور رمضانی به عنوان حمایت شده از سوی سیاسیون و با اهداف انتخاباتی، در سایر گروه های سیاسی درون و برون دانشگاهی ایجاد شود.

 

دوم، تغییر و تحولات درون دانشگاهی خبری سخت برای گروهی از دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه بود و عملا دانشگاهیان را به دو طیف مخالف و موافق تقسیم بندی می کند. قطعا دو قطبی شدن دانشگاه به دو فضای علمی و اداری آسیب می رساند مخالفت دانشگاهیان و به ویژه دانشجویان با انتصابات جدید دانشگاهی اگرچه در ابتدا از طریق گفتمان و رایزنی با سرپرست دانشگاه بود اما عدم چرخش نظر رمضانی از سوی سیاسیون به سمت دانشگاهیان و به ویژه دانشجویان عاقبت کار را از گفتمان به عرصه میدانی و تحصن دانشجویان کشاند که با انتشار بیانیه و حضور تحصن آمیز در ۱۶ آذر خواستار تغییر برخی مدیران دانشگاه که برخوردهای غیرقانونی با دانشجویان دارند شدند.

 

سومین ویژگی حاشیه ساز رمضانی مربوط به وابستگی به جریان خاص اصلاح طلبان بود که از یک طرف با شعارهای دولت تدبیر و امید مخالف بود و از سوی دیگر فضای دانشگاهی به عنوان نهادی علمی و آکادمیک که لزوم فعالیت در آن دوری از سیاسی کاری و سیاست بازی – نه سیاست به معنای مصطلح- است، به ویژه در دانشگاه نوپایی مانند دانشگاه یاسوج، تاب و توان حاشیه های سیاسی را نمی آورد. حمایت تام و تمام رسانه های زنجیره ای جریانی خاص از سرپرست دانشگاه یاسوج و فاصله گرفتن و درگیری وی با اغلب دیگر جریان های رسانه ای، نوید این مدعا را می داد که پروژه های رسانه ای بر روی این دانشگاه و مدیریت آن متمرکز شوند و هر روز برگی جدید از فعالیت های علمی، اداری و حاشیه ای این دانشگاه را به نمایش بگذارند.

 

چهارم، قدرت گیری اطرافیان، مدیران دفتر، معاونان و مسئولان خرد دانشگاه بود که حضور آنها در تصمیم سازی های کلان دانشگاه یاسوج باز مدیریت این دانشگاه را دچار حاشیه می کرد. در این زمینه البته دو نظر متفاوت وجود داشت، نظر اول اینکه این قدرت گیری یک نوع استراتژی مدیریتی شکست خورده بود که سرپرست دانشگاه برای اعمال تحولاتی که در دانشگاه ایجاد می شد، انجام می داد و نظر دوم که نقطه مقابل این است، مدیریت دانشگاه توان کنترل مسئولان خرد را از دست داده بود که البته در تغییر معاون فرهنگی و اجتماعی این دانشگاه و اقرار سرپرست دانشگاه به نقش دوستانی که هیچگاه هویتشان معلوم نشد، در این تغییر و کنایه های معاون سابق مشخص می کرد که نظر دوم محتمل تر است.

 

۱۵ ماه اداره دانشگاه با سرپرست

 

به هر حال اکنون بیش از ۱۵ ماه است که این دانشگاه به وسیله سرپرست اداره می شود، سرپرستی که به گفته عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، غیر قانونی نیز هست. حسن غفوری‌فرد رئیس هیئت نظارت و بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی در مهرماه امسال نام سه دانشگاه را که سرپرستی آنها غیر قانونی است اعلام کرد که در این میان نام دانشگاه یاسوج نیز بود. وی با بیان اینکه حضور سرپرست بیش از شش ماه در دانشگاه غیرقانونی است، گفت که پرونده رئیس دانشگاه یاسوج در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز مطرح شده و صلاحیت وی رای نیاورده است.

 

غفوری فرد علاوه بر اینکه بودن روسای دانشگاه های اعلام شده از جمله دانشگاه یاسوج در دانشگاه را غیر قانونی دانست ، کارهایی که این افراد انجام می دهند را نیز غیر قانونی اعلام کرد.

 

حال اگر حد سرپرستی مجاز را شش ماه بدانیم به گفته رئیس هیت نظارت شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس دانشگاه یاسوج با پایان سال، دو دوره نیز به صورت غیر قانونی بر این دانشگاه مدیریت داشته است. گذشته از اینکه اگر صلاحیت سرپرست دانشگاه یاسوج در این شورا مطرح شده و رای نیاورده باشد، اوضاع چنان قمر در عقرب می شود که در این میان باید به اجرای قانون در بدنه وزارت علوم شک کرد.

 

عدم قطعیت در مدیریت دانشگاه یاسوج، به حوزه های فعالیت این دانشگاه آسیب جدی وارد می کند، چنان که گذشت دانشگاه یاسوج در کهگیلویه و بویراحمد نقش علمی و پژوهشی گسترده ای دارد هر چند که به ظاهر باشد، حدود ۸ هزار نفر از جوانان و جویندگان دانش کشور که اکثرا نیز بومی استان هستند در این نهاد علمی مشغول تحصیلند و تعداد زیادی اعضای هیات علمی و کارمندان و کارکنان این دانشگاه هر روز با این محیط، تصمیم گیری ها، پروژه ها و مدیریت آن در ارتباطند. قطعا سرپرستی با صندلی لغزان ابتدا به دنبال سفت کردن پایه های صندلی مدیریتی خود است و مدیریت این فضای گسترده از میان می رود.

 

حاشیه هایی که دست بردار نیستند

 

حاشیه های پیرامون دانشگاه یاسوج، نسبتا در این مقال و فضاهای رسانه ای استان مطرح شده اند، اما آنچه که مهمتر از بررسی این حاشیه هاست، عدم کنترل آنهاست. برخی از آنها از جمله اعتراض دانشجویان به برخی مدیران دانشگاهی به حد بحران رسید، وضعیت دانشکده های نفت و گاز گچساران و صنعت و معدن چرام بحرانی است و دانشجویان این دو دانشکده با فاصله ای که مرکز کنترل دانشگاه دارند، سال تحصیلی سختی را می گذارنند.

 

در این دو دانشکده که انتظار می رفت، هر مدیری ابتدا به دنبال حل مشکلات آنها باشد، شرایط امکاناتی کمی حادتر از مرکز استان است و تصور می شود، این شرایط حاد ناشی از برداشت های قومی و قبیله ای و سیاسی باشد، رمضانی که از بویراحمد به حوزه مدیریت دانشگاه یاسوج رسید در اولین نشست خبری خود با خبرنگاران از تمایلش برای تفکیک این دو دانشکده پرده برداشت و بعدها نیز تکرار مشکلات آنها در رسانه ها نشان داد که گام ها حتی آهسته نیز برای توسعه دانشکده های نفت و صنعت و معدن برداشته نمی شود که در ادامه نیز انتصاب یک سرپرست برای دو دانشکده میزان توجه مدیریت دانشگاه به مسائل موجود در این دو دانشکده را نشان داد.

 

نمی توانیم بگویم جریان علمی و پژوهشی دانشگاه یاسوج متوقف شده است، زیرا که این دو جریان روند عادی فعالیت دانشگاهی است اما می توانیم ادعا کنیم که وضعیت این دانشگاه در زمینه مسائل حاشیه ای، عمرانی و مدیریتی به وضعیت حاد رسیده است و قبل از همه از این وضعیت دانشجویان و دانشگاهیان ضرر می کنند.

 

حال لازم است، که نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد، استاندار و دیگر مسئولین هرچه سریعتر به خواسته دانشجویان، اعضای هیات علمی و کارکنان این دانشگاه و به نوعی کل جامعه علمی استان جامه عمل بپوشانند و در تعیین تکلیف مدیریت دانشگاه مادر کهگیلویه و بویراحمد گامی بلند بردارند.

 

منبع: امید مردم 

انتهای پیام/گ

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی