به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ با سرعت فزاینده زندگی ماشینی و پیشرفت جامعه بشری در مولفه های مختلف، به نسبت قصه ازدواج دچار رکود گردیده و به تبعه آن آمار طلاق رو به افزایش می باشد. تکریم ازدواج در دین اسلام و تشکیل خانواده چنان مورد تاکید معصومین و بزرگان قرار گرفته است که صرفنظر کردن از آن بهیچ عنوان قابل قبول نمی باشد.
عوض شدن دیدگاه مردم بخصوص جوانان نسبت به مقوله ازدواج و انتظارات فراتر از حد وسع، سبب بالا رفتن سن ازدواج و گسترده شدن دوران تجرد گردیده که همین امر مستوجب سرد شدن بنیان خانواده و به بن بست رسیدن مردمانی را توصیف می نماید که این روزها تنها راه نجات را در قصه تلخ و کابوس وار طلاق به جستجو می نشینند.
بدون تردید برای جلوگیری از فروپاشی نهاد باکرامت خانواده و ممانعت از موارد ضد اخلاقی باید با تمسک به سیره ائمه و بزرگان سطح توقعات را از زندگی پایین آورد و با جایگزینی مودت و رحمت بجای تعلقات مادی روح درست زیستن را تعریف نماییم.
شاکله اصلی زندگی بر پایه های شناخت حقیقی از درون و بیرون افراد برای یک زندگی سالم و به دور از تجملاتی قابل شناسایی می باشد و فارغ از این دو مقوله همان رسیدن به گره های کور زندگی است که تنها با علقه های زودگذر تفسیر می شود.
اگر زندگی پیشوایان دینی را به زیبایی مرور نماییم همانا به سرفصل هایی از زندگی دست می یابیم که با مادیون پرست امروزی بوضوح در تعارض می باشد و هیچگونه سنخیتی با یک زندگی سالم و بدور از دغدغه های تفکرات تلقینی ندارد.
ورود عقاید و سلایق امروزی به جامعه بشری و چشم هم چشمی های فراوان مسبب درست توزیع نشدن اخلاقیات در بین خلایقی می باشد که به کرات موضوع طلاق و طلاق کشی در اسباب زحمتی دیده می شود که تنها از اصول زندگی فرسنگها فاصله دارد. کم رنگ شدن رنگ معنویت در زندگی و پایبند نبودن به منشور اخلاقی بر پایه های حقیقی آن موجب به چالش کشیدن روح در حال احتزار مزدوجینی می باشد که این روزها در راهروهای دادگاه سرگردان می باشند.
به نظر می رسد برای درست تعریف کردن زندگی و رهایی از این داستان غم انگیز طلاق و کاهش سن ازدواج در جامعه نیاز ضروری می طلبد با فرهنگ سازی و پیروی و تبعیت از سیره اخلاق نبوی در بین خانواده ها بیش از این در فروپاشی پیوندهای آسمانی ممانعت بعمل آوریم و صراط سعادت و خوشبختی را در تزکیه درون و عاری از تعلقات خاطر بیرون به جستجو نشینیم.
دکتر غلامحسین معتمدی (روانشناس) در این خصوص می گوید: مشکلات روحی و روانی، مسایل مادی ومشکلات اجتماعی و فرهنگی از جمله عوامل بالا رفتن آمار طلاق و پایین آمدن آمار ازدواج است
وی می افزاید: هنگام طلاق فشارهای عصبی وارد بر روی هردو طرف زیاد است، اما در ایران به دلایل فرهنگی و اجتماعی طبعا فشارهای فراوانی بر زنان وارد خواهد شد. از طرفی به لحاظ اقتصادی و آسیب های روحی و روانی ، به دلیل ظرافت های عاطفی ، زنان دچار آسیب های بیشتری خواهند شد. در ایران به دلیل وجود طبقات اجتماعی و قومیت های متنوع مسئله طلاق به صورت خاص مطرح می شود.
این روانپزشک ادامه می دهد: وقتی یک جامعه در حال صنعتی شدن باشد و از طرفی اجتماع از لحاظ فرهنگی بالاتر رود، اشخاص از چارچوب های سنتی خارج می شوند. دیگر کلیشه های رایج که در قدیم مطرح بود مانند «با لباس سفید به خانه شوهر رفتن و با کفن خارج شدن» معنی ندارد و دیگر زنان و مردان پس از طلاق انگشت نما نخواهند شد. از سوی دیگر وقتی علایق گسترده شود، مسلما انتخاب گسترده تر خواهد شد و همراه با این مسئله علایق تغییر خواهد کرد
.
شهلا کاظمی پور(جمعیت شناس)، به نحوه آماردهی ازدواج و طلاق در کشور انتقاد جدی کرد و گفت: طی سالهای اخیر و از سال 90 تا 95 شاهد دو واقعه در کشور هستیم. یکی آنکه تعداد ازدواج رو به کاهش رفته و دیگر آنکه تعداد طلاق رو به افزایش است. وی تصریح کرد: معمولا با نگاه به این دو واقعه و استناد به آنها مرتبا اعلام میکنند طلاق در جامعه رو به افزایش بوده و ازدواج کاهش یافته است در صورتی که من به عنوان یک جمعیت شناس معتقدم که این ارقام فقط به صورت مطلق رو به افزایش هستند. به این ترتیب نمیتوان مدعی شد نسبت به گذشته روند ازدواج و طلاق در کشور تغییرات چشمگیری داشته است.
این جمعیت شناس ادامه داد: مرتبا اعلام میشود ازدواج کاهش یافته در صورتیکه این موضوع مانند داوطلبان کنکور است. کاهش این تعداد به دلیل کاهش جمعیت در معرض ازدواج بوده بنابراین نباید فقط به این اعداد و ارقام اتکاء کنیم بلکه باید تعداد ازدواجها را به جمعیت مجردها تقسیم کنیم. در مورد طلاق نیز زمانی که آمار میدهند باید تعداد طلاقها را به جمعیت متاهلان تقسیم کنند. به این ترتیب اینکه میگوییم نسبت ازدواج به طلاق، اصلا نسبت درستی نیست زیرا ازدواج و طلاق از دو جامعه کاملا متفاوت هستند.
بر اساس آمار ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال از ابتدای سال ۹۵ تا پایان آذرماه، ۱۳۵ هزار و ۶۶۷ واقعه طلاق به ثبت رسیده است. به این معناست که از ابتدای سال تا پایان فصل پاییز این تعداد زن مطلقه به جمعیت زنان مطلقه کشور اضافه شده اند. یعنی هر ساعت ۲۰.۴ نفر در کشور به دلایل مختلف وارد گروه مطلقین می شوند.
بر اساس آخرین آمار منتشره، تا پایان سال ۹۴، ۱۹ هزار و ۴۴۴ نفر از دختران و هزار و ۲۱۸ نفر از پسرانی که طلاق گرفته اند، در سن زیر ۲۰ سال بوده اند. بیشترین طلاق در سال جاری مربوط به گروهی بوده است که در آن دختران بین ۲۵ تا ۲۹ سال و پسران بین ۳۰ تا ۳۴ سال بوده اند. این در حالی است که از سال ۸۳ تا ۹۳ یعنی به مدت یک دهه بیشترین طلاق در گروهای سنی دختران ۲۰ تا ۲۴ سال سن و پسران ۲۵ تا ۲۹ سال سن بوده است که با رسیدن به سال ۹۴، هر دو جنس یک پله ارتقا یافتند که دلیل این امر تغییرات هرم سنی جمعیت در کشور است.
اما نکته قابل توجه آن جاست که این ۱۹ هزار و ۴۴۴ طلاق در میان جمعیت دختران زیر ۲۰ سال، الزاما به معنای آن نیست که ازدواج های این گروه سنی بیشتر با طلاق مواجه است. در سال ۹۴ بیشترین طلاق در زنان مربوط به گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال رخ داده است و نه در میان زنان زیر ۲۰ سال. همچنین در آخرین آمار، میانگین سن زنان در هنگام طلاق ۲۷.۵ و مردان ۳۱.۵ بوده است. هرچند می بایست جمعیت هر گروه سنی را نیز دانست.
جدید ترین آمار ثبت شده در ثبت و احوال؛ آمار ازدواج و طلاق در سه ماهه اول امسال با افزایش مواجه بوده بطوریکه این وقایع به ترتیب ۹.۷ و ۱۷.۵ درصد رشد داشته است.
در پایان نیاز ضروری می طلبد همه متولیان امر برای فروپاشی از نهاد باقداست خانواده و تشویق جوانان به مقوله ازدواج با فرهنگ سازی در بستر جامعه از این همه نالبهنجاریهای اخلاقی ممانعت بعمل آید.
انتهای پیام / الف
نظرات کاربران