نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

15. اسفند 1396 - 7:17
به راستی این دختر باز مانده از قافله هوایی تهران_یاسوج کیست و آیا با دیدن این عروسک بوی بابایش را استشمام خواهد نمود یا نه؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ در حالی به هفدهمین روز سقوط هواپیمای مسافربری تهران_ یاسوج رسیده ایم که هر روز با تلاش نیروهای عملیاتی امداد و نجات از ارگانها و سازمانهای مختلف شاهد کشف بافت ها و پیکرهای جان باختگان این حادثه جانسوز در میان هاله ای از غم اندوه هستیم.

 

تلاش و پشتکار شبانه روزی نیروهای امدادگر به حدی افزایش یافته است که آرزو می کنند هر چه سریعتر به این تفحص و جستجوی دردآسا به همین زودی خاتمه ببخشند تا بازماندگان این واقعه دلخراش را از نگرانی بیش از حد و چشم انتظاری بیرون آورند.

 

شاید غم انگیزتر از هر داستان پر درد این حادثه باید به نکته های ظریف و حزن انگیزتری اشاره نماییم که واقعا جای تامل و بسی گریه دارد. داستان دختر چشم انتظار و وعده عروسکی که بابا به او داده است. از هزاران دردهای ناگفته بسی تلخ تر و زجر آور خواهد بود که به راستی در دل این کودک چه می گذرد؟

 

دختری با هزاران آرزو و دنیای کوچکی که در وجود خود ترسیم نموده است تا بابا از راه رسد و به کادوی خود دست بیابد. این دختر امروز باید تاوان بی محبتی چه کسی را بدهد؟ پدری که بدقولی کرد به خانه نرسید؟ هواپیمایی که بی وفایی نمود و به مقصد نرسید؟ آب و هوایی که بد موقع خروشید و راه را بست؟ و یا مسئولان هواپیمایی که احساس مسئولیت بخرج ندادند و حال باید تاوان فراق دختری را بدهند که هم بابا را از دست داده و هم عروسک دنیای خود را؟!

 

به هرحال؛ نیروهای عملیات امداد و نجات در حال تفحص پیکر جان باختگان سانحه هوایی تهران_یاسوج بودند که در یک اتفاق غم انگیز به عروسکی رسیدند که در میان لاشه هواپیما هنوز چشم انتظار دختری بود که دیده به راه پدر دوخته بود. عروسکی که با زبان بی زبانی فریاد بی همدمی می سرایید و قصه دردآلود دختری را روایت می نمود که هیچگاه به بابای خود نخواهد رسید! به راستی این دختر کیست و آیا با دیدن این عروسک بوی بابایش را استشمام خواهد نمود یا نه؟!

انتهای پیام /

نظرات کاربران

قلم_گزینشی
شبکه اطلاع رسانی دانا