به گزارش پایگاه خبری تحلیلی«چهارفصل»آغاز سال تحصیلی همیشه با شوق و ذوق همراه است. مدرسه قرار است محلی برای آموزش، تربیت و البته نشاط باشد. برگزاری جشنهای ابتدای سال نهتنها ایرادی ندارد بلکه اقدامی پسندیده و ضروری است تا دانشآموزان با انگیزه بیشتری به کلاسهای درس بازگردند. اما نکته اینجاست که نوع اجرای برنامه و محتوای انتخابی باید متناسب با فضای آموزشی باشد.
در یکی از مدارس کهگیلویه و بویراحمد، جشن بازگشایی با حضور یک خواننده محلی برگزار شد. اما بهجای پخش سرودهای امیدبخش، آثار ملی یا ترانههای متناسب با سن دانشآموزان، آهنگهایی اجرا شد که بیشتر در مجالس عروسی شنیده میشوند. بهویژه قطعهای با مطلع «شازدهالله شاهعبدالله… جورش کن!» که فضایی کاملاً بیارتباط با محیط مدرسه ایجاد کرد. صحنهای که بسیاری از دانشآموزان با دستمال در دست، آهنگ را همراهی میکردند و جملات آن را از حفظ میخواندند، باعث شد فضای جشن بهجای مدرسه، بیشتر شبیه تالار شادی به نظر برسد.
در این میان برخی افراد واکنش های متفاوتی در فضای مجازی به این ماجرا داشته اند؛ یکی از کاربران که از خواننداگن استان است در فضای مجازی نوشت «آفرین به مدیر این مدرسه و خداقوت به هنرمندان یاسوج زیبا»، کاربری دیگری نوشت «چرا باید برای همچین کار زیبایی پرونده سازی بشه» چرا شادی اینجا جرمه؟»
هیچکس با اصل شادی و استفاده از ابزار موسیقی در مدارس مخالف نیست.
برعکس، موسیقی میتواند بهعنوان یکی از ابزارهای تربیتی و انگیزشی اثرگذار باشد. اما مسئله اینجاست که هر موسیقی جای خود را دارد. اگر همان خواننده، قطعاتی در وصف امید، پیشرفت، ایران یا تحصیل اجرا میکرد، نهتنها کسی ایراد نمیگرفت بلکه همه تشویق هم میکردند. شادی باید با محتوا و هدف تربیتی همراه باشد تا در خدمت ارتقای سطح آموزشی قرار گیرد. آیا شادی باید به هر قیمتی و با هر ابزاری ایجاد شود؟ آیا نمیتوان برای دانشآموزان برنامههایی شاد، جذاب و در عین حال متناسب با شأن و سن آنها طراحی کرد؟
مدیریت مدرسه میتوانست برای این جشن دهها گزینه شایستهتر از جمله سرودهای شاد دانشآموزی، قطعات ملی و میهنی، موسیقی محلی اصیل متناسب با گروه سنی نوجوانان، آثار انگیزشی در باب تلاش و موفقیت انتخاب کند اما انتخاب یک آهنگ محرک و غیرمتناسب نشان از کجسلیقگی داشت. وقتی تنها بهدلیل «ترند بودن» یک آهنگ، آن را در هر موقعیت اجرا کنیم، نتیجه چیزی جز زیر سؤال رفتن شأن مکان نخواهد بود.
مدرسه باید محور تربیت و فرهنگسازی باشد. دانشآموزان بیشترین ساعات روز خود را در محیط آموزشی میگذرانند و آنچه در مدرسه میبینند، میشنوند و تجربه میکنند، در شکلگیری شخصیتشان تأثیر مستقیم دارد. اگر مدرسه بهجای آموزش مهارتهای زندگی، ترویج فرهنگ مطالعه و تقویت هویت ملی و دینی، به اجرای آهنگهای محرک و فضای مشابه جشنهای عروسی روی آورد، آیا میتوان انتظار داشت که نسل آینده ارزشهای اصیل فرهنگی را بشناسد و پاس بدارد؟
این رویکرد میتواند در ذهن دانشآموزان این باور را ایجاد کند که شادی تنها در گرو آهنگهای محرک و فضای عروسیگونه است. درحالیکه شادی سالم و عمیق، میتواند از طریق ورزش، بازیهای گروهی، فعالیتهای هنری و حتی یادگیری خلاقانه ایجاد شود. اگر محیط آموزشی بهجای تشویق دانشآموز به پیشرفت در تحصیل، او را به سمت فضاهای فکری سطحی سوق دهد، در آینده پیامدهای جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت.
اینکه دانشآموزان در آغاز سال تحصیلی نیاز به فضایی شاد و پرانرژی دارند، بر کسی پوشیده نیست. شادی حق مردم ماست و باید بیش از گذشته به آن توجه شود. اما نکته مهم این است که شادی باید با تدبیر و متناسب با شرایط محیط و مخاطب باشد. کجسلیقگی در انتخاب یک آهنگ میتواند شادی را به چالشی فرهنگی تبدیل کند و به جای ایجاد انگیزه، موجی از انتقاد و نگرانی به همراه داشته باشد.
مدارس باید بدانند که هر اقدام کوچک فرهنگی، اثری بزرگ بر ذهن و روح دانشآموزان دارد. اگر انتخابها درست باشد، میتوان نسلی شاد، متعهد و خلاق تربیت کرد. اما اگر شادی بهصورت سطحی و بدون فکر دنبال شود، نتیجه چیزی جز تضعیف نقش آموزشی و فرهنگی مدرسه نخواهد بود.
در پایان تاکید می شود که افت معدل بسیاری از دانشآموزان در سالهای اخیر و همچنین تأخیر در صدور ابلاغها برای معلمان از جمله مسائلی است که باید در جای خود با جدیت پیگیری شود و متولیان باید پاسخگوی عملکرد خود باشند.
انتهای خبر/
نظرات کاربران