به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «چهارفصل»جنگلهای بلوط زاگرس، ریههای تنفسی غرب و جنوب غرب ایران و میراثی طبیعی برای نسلهای آینده، این روزها در آتش غفلت و بیمهری انسانها میسوزد.
استان کهگیلویه و بویراحمد، به عنوان قلب منطقه زاگرسنشین، بیش از سایر مناطق شاهد تکرار این فاجعه زیست محیطی است. آتش که زمانی یک حادثه استثنایی بود، اکنون به مهمان هر روزه این جنگلها تبدیل شده است.
وضعیت بحرانی؛ آمار و گستره آسیب
تکرار و تعدد آتشسوزیها؛ آتشسوزی در جنگلهای بویراحمد دیگر یک واقعه فصلی نیست؛ بلکه به پدیدهای همیشگی در بهار و تابستان تبدیل شده است. در برخی روزها، همزمان چندین کانون آتشسوزی در مناطق مختلف استان گزارش میشود.
مناطق حفاظتشدهای مانند دنا (که خود یک ذخیرهگاه زیستکره یونسکو است)، جنگلهای سی سخت، یاسوج، پاتاوه و مختار بارها طعمه حریق شدهاند.
بر اساس گزارشهای منابع محلی و رسانهها، تنها در یک بازه زمانی کوتاه در سالهای اخیر، دهها هکتار از جنگلهای بلوط و بادام کوهی در آتش سوخته است. این آمار در مقیاس سالانه بسیار نگرانکننده است.
چرا آتش هر روز شعلهور میشود؟
با گسترش سفرهای طبیعتگردی، رهاکردن زغال داغ، شیشه بطری، ته سیگار و روشنکردن آتش در مناطق غیرمجاز توسط گردشگران، اصلیترین علت آتشسوزیهاست.
برخی از این آتشسوزیها عمدی و با اهداف مختلفی از جمله تغییر کاربری اراضی، تصرف زمین یا حل اختلافات قومی و عشایری رخ میدهد. از سویی دیگر بیاحتیاطی دامداران و کشاورزان در این زمینه نیز تأثیرگذار بوده که با آتشزدن کاه و کلش مزارع اطراف جنگل بدون درنظرگرفتن ملاحظات ایمنی، بهسرعت به جنگل سرایت میکند.
نیرو و تجهیزات ناکافی
یگان حفاظت محیطزیست و منابع طبیعی استان با کمبود شدید نیروی انسانی، خودروی آتشنشانی، تجهیزات اطفای حریق پیشرفته (مانند بالگرد و هواپیمای آبپاش) و حتی البسه و ابزار اولیه برای آتشنشانان محلی روبرو هستند.
در بسیاری از مناطق کوهستانی و صعبالعبور، آنتندهی تلفن همراه وجود ندارد و گزارش فوری آتشسوزی غیرممکن است.آموزش سیستماتیک به جوامع محلی و گردشگران و ایجاد گروههای داوطلب مردمی برای پایش و اطفا، آنطور که باید وجود ندارد.
تغییرات اقلیمی
افزایش دما، کاهش رطوبت و وزش بادهای گرم و خشک، زمینه را برای اشتعال سریع و گسترش آتش فراهم میکند.پوشش گیاهی مستعد؛ علفهای خشک شده در پای درختان بلوط، مانند هیزمی آماده برای شعلهور شدن هستند.
پیامدهای شوم؛ از نابودی طبیعت تا تهدید معیشت
تخریب اکوسیستم منحصربهفرد؛ هر درخت بلوط صدها سال طول میکشد تا به رشد کامل برسد. سوختن این درختان، نابودی زیستگاه هزاران گونه گیاهی و جانوری (مانند خرس قهوهای، کل و بز) را در پی دارد. حتی از بین رفتن پوشش گیاهی، باعث شسته شدن خاک حاصلخیز در اولین بارندگیها میشود و تهدیدی برای امنیت غذایی است.
تأثیر بر منابع آبی
جنگلهای زاگرس نقش کلیدی در تغذیه آبخوانها و سرچشمههای مهمی مانند کارون و زایندهرود دارند. نابودی آنها بحران آب را تشدید میکند.بسیاری از مردم منطقه برای تغذیه دام خود (بلوط) و کسب درآمد (از طریق گیاهان دارویی) وابسته به جنگل هستند. آتشسوزیها زندگی اقتصادی آنان را نابود میکند.
راهکارهای فوری و بلندمدت؛ چه باید کرد؟
تجهیز سریع یگانهای حفاظت؛ تأمین خودروهای آتشنشانی، بالگردهای اطفای حریق، پهپادهای پایشگر و تجهیزات شخصی برای آتش نشانان. از سویی دیگر ایجاد ایستگاههای دیدهبانی در نقاط مرتفع و حساس برای شناسایی به موقع کانونهای آتش و همچنین راهاندازی سامانه یکپارچه اعلام حریق میتواند در این راستا تأصیر گذار باشد.
راهکارهای بلندمدت
آموزش و فرهنگسازی گسترده با استفاده از ظرفیت رسانههای ملی و محلی برای آموزش مسافران و جوامع بومی درباره خطرات آتشسوزی. همچنین جلب مشارکت مردمی و تشکیل و تجهیز «گروههای دواطلب محلی حفاظت از جنگل» و آموزش آنان برای اطفای اولیه حریق میتواند تأثیرات خود در کاهش این آتش سوزی ها را داشته باشد.
باید بدانیم که جنگلهای زاگرس تنها متعلق به استان کهگیلویه وبویراحمد یا نسل حاضر نیست؛ این گنجینه ملی، امانتی برای تمام ایرانیان و نسلهای آینده است. نجات زاگرس از این آتش خانمان سوز، تنها با عزمی ملی، بودجهای کافی و مشارکت جدی مردم میسر خواهد بود. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا برای حسرت خوردن نیز دیر است. زاگرس در حال سوختن است؛ فریادش را بشنویم.
انتهای خبر/
نظرات کاربران