به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «چهارفصل»؛ روستای بهستان بخش زیلایی، واقع در شهرستان مارگون در استان کهگیلویه و بویراحمد، منطقهای است که همواره به واسطه طبیعت بکر و منابع خدادادیاش شناخته میشود.
اما در زیر این ظاهر سبز، حقیقتی تلخ و حیاتی نهفته است؛ بحران عمیق کمبود آب شرب که سالها است ساکنان این منطقه را با چالشهای بنیادینی مواجه کرده است. در قلب این بحران، روستای «بهستان» قرار دارد؛ روستایی که به دلیل موقعیت جغرافیایی و عقبماندگی زیرساختی، به نمادی بارز از محرومیت عمیق تبدیل شده است.
زندگی با تشنگی مزمن؛ کیلومترها رنج برای قطرهای آب
بررسیهای میدانی و گزارشهای محلی به وضوح نشان میدهند که روستای بهستان به طور کامل فاقد آب شرب استاندارد و پایدار است. این فقدان زیرساختی، پیامدهای مستقیم و هولناکی بر زندگی روزمره ساکنان گذاشته است.
مسیرهای طاقتفرسای روستا
صدها نفر از اهالی روستا، از جمله سالمندان و کودکان هر روز مجبورند مسافتهای طولانی و دشواری را در مسیرهای کوهستانی و ناهموار طی کنند. این سفر طاقتفرسا، صرفاً برای تأمین سهمیهای ناچیز از آب مورد نیاز است.
منابع ناپایدار و غیربهداشتی
آبی که در نهایت تأمین میشود، از دو منبع اصلی سرچشمه میگیرد که هر دو دارای اشکال عمدهای هستند، اولین منبع؛ چشمههای محلی، این چشمهها اگرچه منبع طبیعی هستند، اما در فصول خشک سال با کاهش شدید دبی مواجه شده و اغلب فاقد هرگونه نظارت بهداشتی مستمر هستند. آلودگیهای سطحی و زیرسطحی تهدیدی دائمی برای سلامت این آبها محسوب میشود.
و دیگری تانکرهای آبرسانی سیار؛ این تانکرها به صورت مقطعی و غیرقابل پیشبینی به روستا اعزام میشوند. کیفیت آب حمل شده در این تانکرها به دلیل عدم رعایت استانداردها در نگهداری و انتقال میتواند خود عامل انتشار بیماری باشد. این شرایط باعث شده است که مردم بهستان به طور مستمر با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم کنند.
کیفیت آب؛ دغدغهای که رویای سلامت را میکشد
در روستای بهستان، مسئله کمبود آب صرفاً یک مسئله کمّی نیست، بلکه بحرانی کیفی نیز هست. اگرچه تأمین آب به سختی صورت میگیرد، اما آبی که به دست اهالی میرسد به ندرت فاقد آلودگیهای میکروبی یا رسوبات مضر است.
آب، تبدیل به تهدید برای اهالی روستا
برای ساکنان بهستان، «آب آشامیدنی سالم» به یک آرمان دستنیافتنی تبدیل شده است. اظهارات اهالی حاکی از آن است که آب موجود، نه تنها برای مصرف خوراکی بلکه برای مصارف بهداشتی روزمره نیز مشکلساز است. استفاده از این آب برای شستشوی لباسها و ظروف، خود عاملی برای انتقال میکروبها و تشدید مشکلات پوستی و گوارشی شده است.
میانگین مصرف سرانه آب شرب سالم در مناطق توسعه یافته بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ لیتر در روز است، در حالی که سهمیه روزانه هر فرد در بهستان گاهی به کمتر از ۲۰ لیتر برای تمامی مصارف میرسد که بخش عمده آن نیز کیفیت لازم را ندارد.
سختی زندگی در مناطق محروم؛ فلجشدن ابعاد مختلف حیات
بحران نبود آب لولهکشی و آب شرب سالم در بهستان، صرفاً یک مشکل زیرساختی و فنی نیست؛ این معضل به عنوان یک کاتالیزور، تمامی ابعاد زندگی اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی روستاییان را به شکلی فلجکننده تحت تأثیر قرار داده است.
بهداشت و سلامت عمومی؛ بحران غیرقابل مدیریت
بالاترین هزینه این بحران، در حوزه سلامت پرداخت میشود. افزایش چشمگیر شیوع بیماریهای ناشی از آب آلوده، فشار مضاعفی بر مرکز بهداشت محدود منطقه وارد کرده است.
کشاورزی و دامداری؛ رکود اقتصادی اجباری
اقتصاد سنتی زیلایی بر پایه کشاورزی خرد و دامداری استوار است. کمبود آب، این موتور محرک اقتصاد محلی را از کار انداخته است، کشاورزان قادر به تأمین آب مورد نیاز برای محصولات اصلی نیستند و بسیاری از زمینها بایر ماندهاند.
بیماری دامها؛ آب نامناسب بر سلامت دامها تأثیر گذاشته و موجب کاهش تولید شیر و گوشت شده است، که این امر مستقیماً درآمد خانوارها را کاهش میدهد.
تضییع وقت و انرژی: زندانی شدن در چرخه تأمین آب
یکی از مخربترین اثرات، هدر رفتن سرمایه انسانی است. زنانی که بار اصلی تأمین آب را به دوش میکشند، به جای مشارکت در فعالیتهای مولد یا رسیدگی به امور آموزشی فرزندان، مجبورند روزانه چندین ساعت را صرف این وظیفه طاقتفرسا کنند؛ به طور متوسط هر خانوار حداقل ۳ تا ۵ ساعت در روز را صرف جستجو، انتقال و ذخیرهسازی آب میکند. این زمان، سرمایهای بود که میتوانست صرف آموزش، توسعه مهارت یا استراحت شود.
مطالبه از مسئولان؛ فریاد عدالت اجتماعی از ارتفاعات مارگون
مسئولان باید توجه داشته باشند که حق حیات، حقی غیرقابل مذاکره است، آب آشامیدنی سالم و کافی یک حق مسلم و حیاتی است. تأمین این حق در اولویت تمامی برنامهریزیهای توسعهای قرار میگیرد؛ هیچ توجیه اقتصادی یا فنی نباید منجر به تعلل در تأمین این نیاز اساسی شود.
گزارشهای رسمی حاکی از آن است که طرحهایی نظیر «مجتمع آبرسانی پشته زیلایی» در دستور کار قرار دارند و قرار است بخش عظیمی از مشکلات دهستان زیلایی را حل کنند. اما این پروژهها باید با سرعت حداکثری و با نظارت دقیق پیش بروند.
از مسئولان وزارت نیرو و شرکت آب و فاضلاب استان انتظار میرود که تضمین کنند روستاهایی مانند بهستان که در شرایط بحرانی شدیدتری قرار دارند، نه در انتهای فهرست، بلکه در رأس اولویتهای تخصیص بودجه و اجرای فازهای عملیاتی قرار گیرند.
شایان ذکر است تا زمان بهرهبرداری کامل از پروژههای بلندمدت دولت موظف است سازوکاری مطمئن و پایدار برای آبرسانی موقت ایجاد کند. این آبرسانی باید شامل مواردی همچون؛ استفاده از تانکرهای مجهز و دارای گواهی بهداشت، برنامهریزی منظم و اعلام زمانبندی دقیق به اهالی، انجام آزمایشهای دورهای بر روی آب توزیع شده باشد.
آزمون عدالت اجتماعی در بهستان
بحران آب در روستای بهستان زیلایی، فراتر از یک خبر منطقهای است؛ این وضعیت یک آزمون جدی برای سنجش میزان عدالت اجتماعی و عمق تعهد مسئولان نسبت به مناطق محروم کشور است. زندگی روزمره در این روستا نیازمند یک جهش مدیریتی و تزریق سریع منابع است تا چرخه محرومیت شکسته شود.
دیگر جای برای وعدههای طولانیمدت و توجیهات فنی زمانبر نیست. این مطالبه فریادی است که از دل کوهستانهای خشک و تشنه بلند شده است. باید تضمین شود که هیچ کودکی در این سرزمین، دیگر مجبور نباشد برای نوشیدن یک جرعه آب سالم، رنج دوری، آلودگی و ناامنی را تحمل کند. اقدام فوری و قاطع، تنها پاسخی در خور شأن مردم شریف بهستان است.
انتهای خبر/
نظرات کاربران