به گزارش چهارفصل به نقل از دانا، سایت حرف تو به منظور گسترش مطالب نخبگان وبلاگ نویس، روزانه بسته ای را تحت عنوان " گلدون وبلاگی " از وبلاگهای برتر این سایت تهیه و در معرض دید شما مخاطبین قرار دهد. بر این اساس از تمامی اصحاب رسانه خواهشمندیم در باز نشر این بسته ما را یاری نمائید.
لازم به ذکر است یقیناً مطالب بسیاری زیادی در فضای وبلاگی کشور وجود دارد که شایسته بهترینها هستند، لذا گلچین این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات دیگر وبلاگ ها نمیباشد. بر این اساس از تمامی وبلاگ نویسانی که خواهان انتشار مطلبشان در این بخش هستند خواهشمندl است مطالب تولیدی خود را در قسمت " ارسال مطلب" سایت حرف تو، .ارسال نمایند.
-----------------------------------------------------------------------------------
*چگونه فرزندمان را واکسینه اخلاقی کنیم؟
وبلاگ(اهل خانه )نوشت:
با توجه به اینکه نگهداشت و حفظ خود و خانواده از انحرافات لازم است. امّا روز به روز شبهاتی از اقصی نقاط جهان، به وسیله رسانههای مختلف منتشر میشوند که احیانا در دل خود و یا خانواده تاثیرگذارند به طوری که زمینه انحراف از مسیر الهی میشود ولی چگونه خود و افراد خانواده را در برابر شبهات روز بیمه کنیم؟
امام صادق(علیهالسّلام) میفرماید: «بادَرُوا أَولَادَکُم بِالحَدیثِ قَبلَ أَن یَسبِقَکُم إِلیهِمُ المُرجِئَة.احادیث ما را به فرزندانتان بیاموزید قبل از آنکه منحرفینی که همیشه انحراف ایجاد میکنند، از شما پیشی بگیرند.»[۱]
اگر ظرف دل فرزند را از معارف صحیح پر کرده باشیم، دیگر این فرزند شبههپذیر نخواهد شد. علت پذیرش شبهات، تاریکیهای معرفتی او است؛ شک و شبهه در جهل ریشه دارد؛ جهل، تاریکی است و معرفت روشنایی است؛ در روشنایی شک و شبهه ایجاد نمیشود؛ گل که به زیبایی مشهود است، برای این است که شما به واسطه نور، رنگ و جمال آن را تشخیص میدهید. اگر تاریک باشد، ممکن است برای شما تردید پیدا شود که این چیست؟ آیا سنگ است یا چیز دیگری است؟
-----------------------------------------------------------------------------------
* آقای وزیر مطمئنید فیس بوک را میشناسید؟
وبلاگ(پاسداران)نوشت:
جمله : آقای وزیر فرموده اند من در فیسبوک با داخل و خارج در ارتباطم و ارتباطات مثبتی برقرار است.
گیر چهارم : خب منظور ؟ حالا نکنه ما فکر می کردیم که وزیر جمهوری اسلامی ایران می ره تو فیسبوک کارهای غیرمثبت می کنه؟ یعنی میشه ؟ خدا به دور ! استغفرالله چه حرفها. حالا، خب، منظور؟ ما که نفهمیدیم این که شما با فلانی که اد کرده اید چه نوع ادبیات و رابطه و گفتمانی دارید چه ربطی دارد که دیگران با همدیگر چه ادبیات و رابطه و معاملاتی دارند؟ نکند شما مصداق همانهایی هستید که می فرمایند ایشالا گربه است و مسلمان همه را به کیش خود پندارد ؟ هرچند البته بد نیست شما رمز و کد کاربری اکانتت رو عمومی کنی ملت هرکی شک و شبهه ای خدای ناکرده براش پیش اومده کاملا برطرف بشه جهت راحت شدن خیال خلق الله ! ولی بدنیست دوستان دست شما را بگیرند یک چرخی در دادسرهای مختلف تهران لااقل بزنید ببینید چقدر آدم فقط بخاطر همین فیسبوک زن و بچه و خانواده و کار و زندگی و حتیدین و ایمان کشورش را به خطر انداخته. در این زمینه یک سری مطالعات علمی و دانشگاهی هم شده که مشخص کند عموما افراد در فیسبوک مشغول چه جور کارهایی هستند. ولی از همه ی این حرفها بگذریم در نهایت ، حاجاقا من شما رو جبهه ندیدم ؟ الللللتمــــــــــــــــــــاااآآآس دعاااا دارم حاجاقـــآ ! ولی در حالیکه فیسبوک بازهای حرفه ای همیشه وقت کم دارند، این وزیرای جمهوری اسلامی چقدر وقت زیادی آورده اند جدیدا!
----------------------------------------------------------------------------------
*تحلیل نمادین سریال شاهگوش
وبلاگ(درک حق) نوشت:
پدر دختر دم بخت که دارای فامیلی شجاعت و مغازه ای به اسم عدالت در خیابان هدایت می باشد. سه کلمه شجاعت، عدالت، هدایت می تواند یادآور یکی از بندهای قانون اساسی در تبین یکی از سمت های نظام باشد.
- شغل وی کله پزی بوده و همواره در ادبیات از عامه مردم و منطق رفتاری آنها از نماد گوسفند استفاده شده است. جالب آنکه صدای کله پز نازک بوده به نحوی که می تواند تداعی کننده تروری نافرجام باشد.
- از نکات قابل توجه استقلالی بودن کله پز و پرسپولیسی بودن خواستگار گندم می باشد.
-دختر دم بخت دارای نام گندم است که می تواند نماد دولت باشد به نحوی که دو نفر خواهان آن می باشند که یکی برادر وی بوده و گندم را به عنوان ناموس خود ( پس از چهار سال حکومت ) می خواهد حفظ کند و به دست نااهل نسپارد و دیگری خواستگار او می باشد که با خواننده ای دوست است که نماد خوانندگان خارج نشین می باشد.
- کلانتری این فیلم دارای نام ملت است و رئیس کلانتری شخصی است خفته نام.
..........................................................................................................
* رونمایی از «طلبکاران خداجو»ی موسوی
وبلاگ(جلبک ستیز) نوشت:
وقتی به هوای «رافت اسلامی» از آلودگی اگزوز بعضی فتنهگران میگذریم و اجازه میدهیم راست راست راه بروند و به ریش من و شما و نظام بخندند، نتیجهاش همین میشود که امروز امثال «محمدرضا خاتمی» مدعی میشوند که «ما از طلبمون در سال۸۸ گذشتیم». بعضیا حتی جنبه رافت اسلامی را هم ندارند. اگر همان روزی که «عایشه» در خیابان ولیعصر «فلافل» میخورد، «فلفل» در دهانش میریختیم تا به جای هواپیما سینهخیر تا لندن برود، امروز زبان همراهانش بر سر نظام درازتر از «بابا لنگ دراز» نمیشد. همانهایی که نگاه صفر و صدی دارند. اگر کاندیدای آنها رای آورد آنوقت نظام جمهوری اسلامی میشود گل و بلبل و حتی از طلبشان هم می گذرند اما اگر مردم دست رد به سینهشان بزنند از زمین و زمان طلبکار میشوند و حتی زلزله بم را هم به دامان نظام میدوزند و آنرا دیکتاتور میخوانند و دست به آشوب و فتنه و رقص و پایکوبی در ظهر عاشورا میزنند.
-----------------------------------------------------------------------------------
* وقتی واگن بانوان مردانه میشود!
وبلاگ(سعی)نوشت:
داشتم حرص می خوردم و در عین حال از دست خودم عصبانی بودم که چرا حرف نمی زنم و اینقدر از عکس العمل مردم می ترسم. منتظر پیاده شدن، رویم به در مترو بود که زن جوان کناری ام با چهره ی درهمی گفت ببین جلوی مردها لباس ... خانم ها را می فروشند و خجالت هم نمی کشند. اسمش هم جمهوری اسلامی است. جا خوردم. در طول مسیر روبرویم نشسته بود. یک مامان خیلی جوان با آرایش نه چندان غلیظ اما موهای حسابی بیرون ریخته و مانتوی تنگ و کلا ظاهری که می شد بگویی جلف. یعنی اصلا انتظار نداشتم او معذب شده باشد. احتمالا از یک خانواده ی سنتی بود که هنوز این این باورها درونش زنده مانده بود. شاید خیلی های دیگر هم معذب باشند و از ترس عکس العمل ها به روی خودشان نمی آورند. زن ها همه از جمله خودم مثل دیوار، مثل مجسمه می نشینند و فروشنده های مرد مترو تشریفشان را می آورند داخل واگن خانم ها و فروشنده های زن هم بعضاً گاهی لباس می فروشند. این هم شده معضل جدید واگن خانم ها. مردهای لنگه ی در، خجالت نمی کشند. حتی وقتی متروی خانم ها شلوغ است راهشان را می کشند می آیند لابه لای خانم ها مداد و لواشک و سفره بفروشند و باز ما باید خودمان را جمع و جور کنیم و کنار بکشیم تا حضرات رد بشوند.
-----------------------------------------------------------------------------------
* راهکار اسلام برای مبارزه با فقر
وبلاگ( بازرگانی اسلامی)نوشت:
*دروغ توهم حرف راست است
وبلاگ(آپاندیس قلم)نوشت:
مرتب میگویند دروغ بد است. اما باز آدمها دروغ میگویند. این یعنی یک جای کار ایرادی اساسی دارد. نمیشود همه بدون استثناء بگویند دروغ بد است اما عده زیادی از همینها دروغ بگویند. شاید ایراد اینجاست که برخی نمیفهمند دروغ میگویند. یقین دارند حرفشان راست و دروغ تحویل مردم میدهند. به عبارتی همیشه اینطور نیست که طرف دانسته دروغی را سر هم کند تا از مخمصه رهایی یابد. شاید گاهی فکر میکند که راست میگوید و برای همین هم وجدانش راحت است. این طور مواقع گاهی در اصطلاح عام میگویند «طرف خودش هم دروغش را باور کرده است!» شاید همین هم باشد و این اتفاق چندان دور از ذهن نباشد.
-----------------------------------------------------------------------------------
*پوستر / با پیر جماران ورق میزنیم عبرت ها را
وبلاگ(طرح با تو حرف میزند)نوشت:
این روزها بهتر است یادی از پیر جماران کنیم و صفحه های تاریخ انقلاب را کمی ورق بزنیم و ببینیم و عبرت آینده کنیم که دچار سهل اگاری نشویم.اما باز هم ما دیدیم و تجربه کردیم ولی آن را برای آینده خود ذخیره نکردیم.
باچشمان خود در30سال دیدیم که امریکا مطمئن نیست اما باز هم او را خرگوش سفیدی پنداشتیم که بدون طمع آمده است .این گرگ خون خوار ما را بر سر میز مذاکرات ژنو نشاند و دوباره قطعنامه598ایی دیگر برای کشورمان رقم زد اما خود پایبند آن نبود و دیری نپایید که توافقات خود را پایمال کرده و آنها را به فراموشی سپرد.
پانوشت:این روزها اگر بخواهی طرفدار حق باشی به تو می گویند افراطی.اگر بخواهی معتدل باشی به تو می گویند پاچه خوار.اما امان از آنانی که بی طرفند که باید الحق و الانصاف به آنان گفت :بی غیرت.
-----------------------------------------------------------------------------------
*مقاومت عامل عدم توافق
وبلاگ(حدیث منتظران قائم)نوشت:
رژیم اشغالگر قدس بعد از شکستی که از آمریکا در مناقشه هسته ای ایران خورده است ، این روزها به دنبال احیای فرصتهایی است که ادعا می کند با سازشگری ایالات متحده از دست داده است.
در برخی از تحلیل های داخلی می بینم که برای تفسیر حال و روز این روزهای رژیم منحوس اسرائیل ، این رژیم را زخم خورده از سودای یگانه ابرقدرت هسته ای بودن در منطقه ، می خوانند و به نحوی این سوادا و شکست در آن را به توافق هسته ای ایران و غرب نسبت می دهند و در ادامه با اتکا به نظریات چند تن از اساتید دانشگاه های عربی ، پیشاپیش عدم توافق بین دولت خودگردان فلسطین و اسرائیل با میانجی گری آمریکا را به نوعی ایستادگی و مقاومت ایران می خوانند !!!
البته جالب اینجاست که برای رسیدن به این نتیجه به روزنامه های عربی چاپ لندن استناد می کنند ، بدون اینکه بار روانی و رسانه ای آن را در نظر بگیرند .
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
*علی مطهری تا کی ماله کش حنای رنگ رفته فتنه گران است؟
پاسخ نامه علی مطهری خطاب به آیت الله جنتی
وبلاگ(سلمان علی(ع)نوشت:
حقیقتاً از این هوش سرشار جناب مطهری عجیب است که هنوز تفاوت بین مدافع و مهاجم را نمی شناسد، کسی که در برابر فتنه می خیزد را با کسی که به یاری فتنه گران می شتابد و کسی که قانون را می شکند و کسی را در برابر قانون شکنان مأمور می شود، یکی و حتی بدتر می داند!! با این طرز فکر کشتگان جمل هم در برابر لشکر حضرت علی مظلوم واقع شدند!!! آیاسران فتنه در زمان حرمت شکنی عاشورای 88 نیز حصرخانگی بودند و یا تند و تند بیانیه می دادند و سخن پراکنی می کردند؟!! آیا در آن موقع نمی توانستند حامیان شان را از حرمت شکنی بازدارند؟! و یا لااقل آن بخش حرمت شکنی را مورد نکوهش قرار دهند؟!! جناب مطهری! حمایت شما از فتنه و فتنه گران و سعی در تطهیر ایشان و تقبیح عملکرد مسئولان نظام حقیقتاً مشمئز کننده است؛ شما که مدعی اسلام شناسی هستید آیا غائله ی فتنه جمل را نشنیدید؟! آیا شیوه ی حضرت علی (ع) در برابر این فتنه با برگزاری دادگاه همراه شد؟! یا شخصاً در خصوص تکلیف ایشان حکم دادند که با ایشان چه برخوردی شود؟! یادتان رفته است که نظام تا چند ماه در برابر فتنه انگیزی فتنه گران با ایشان اقدام عملی نکرد؟! یادتان رفته است که ایشان حتی آنگاه که غبار دروغشان نشسته بود بازهم دست از دعوت به اغتشاش بازنمی داشتند؟! یادتان رفته است که نظام برای کنترل ایشان مجبور به حبس خانگی ایشان شد؟! یادتان رفته است که نظام به اندازه کافی تأمل کرد تا مواضع مزخرف سران فتنه شفاف شود؟! به راستی اگر شخصیت فتنه انگیز ایشان شناخته نشد پس آن جمعیت میلیونی حامیان شان چرا در 9دی به محکومیت ایشان پرداختند؟! آیا بهتر نیست از ماله کشی مجددتان روی حنای رنگ رفته ی فتنه گران دست بردارید؟!
-----------------------------------------------------------------------------------
* 10 روز همسفر با رهــــــــــــبر
وبلاگ(اندیشه عاشورایی)نوشت:
از زمانی که دست راست و چپ خویش را شناختم و خوب را از بد و ایضاً بد را از خوب، به خیال خود تمیز دادم، مشکلی بزرگ و لاینحل در طول زندگانی تمام فکر و ذهن مرا به خویش مشغول و حقیر را در دریایی از نومیدی و یأس از دوام حیات غرقه کرده است. این معضل عظیم که ناگواری آن به اجمال رفت همانا همان ناتوان بودن نگارنده بر توصیف و تعریف کتابهاییست مطالعه شده، همچنانکه ابزار سنجش این بینوا تنها مواد کثیر الاستعمال "خوب است" و "خوب نیست" است و مع الاسف دایره واژگان حقیر از این عبارات مقصود نارِسان، در توصیف کتاب و امثال آن فراتر نرفته و علی رغم قصد کردن بر اعتلای آن، هیچ افاقه ننموده است،... همچنانکه ننماید! نگارنده هر چه بیش و بیشتر تلاش نمود نهایتاً از "خواندنی" و "جذاب" دانستن کتاب های مطالعه شده جهت معرفی، نتوانست پای را فراتر گزارد؛ چنانچه این گونه معرفی بیشتر به کار لایِ جرز دیوار می آید تا خواننده آن سطور. و البته این در تمامی مطالب نگارنده با موضوعیت معرفی کتاب مشهود است.(خوب که فکر کنی متوجه می شوی معضل مهمیست)
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران