به گزارش پایگاه خبری تحلیلی چهارفصل به نقل از پاتوق وبلاگ نویسان استان کهگیلویه و بویراحمد (حرف ناب)، چند روز پیش جناب شیخ رسول منتجب ­نیا در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج سخنانی بیان نمودند که جای بسی تاسف داشت. در همین راستا و به منظور شفاف شدن برخی از مسائل لازم دیدم که در قالب این متن یا بیانیه یا هر اسم دیگر، به ذکر برخی از نکات بپردازم.

لازم به ذکر است که این متن از طرف هیچ طیفی نیست. چه اصولگرا و چه اصلاح طلب، چه طالبانی ها و چه داعشی ها، چه پایداری و مشارکت و چه مجاهدین(هم از نوع خلق و هم از نوع انقلابش!)... و فقط درد و دل و گله و شکایت حقیر است.

شاه بیت سخنان ایشان در همایشی با عنوان "پیامدهای عاشورای حسینی" نسبت دادن اسید پاشی و خشونت های اخیر به دین داران و به قول خودشان تفکرات داعشی داخل بود! اینکه ایشان با چه مدرک و سندی این ادعا را نموده و این عمل زشت را به جوانان و گروه های مذهبی نسبت داده اند جای بسی بحث و تامل دارد. مساله این است که به راستی تا به کی قوه قضائیه به عنوان مدعی العموم باید در مقابل این اراجیف بدون سند و مدرک ساکت نشسته و مشاهده گر توهین و تخریب طیف دلسوز انقلاب باشد؟

ما از قوه قضائیه انتظار داریم و گرنه از معاون شیخ مهدی کروبی در حزب اعتماد ملی به غیر از این انتظار نمی رود. کما اینکه شیخ و بزرگ این افراد، یعنی شیخ مهدی کروبی، نیز در فتنه گریهای سال 88 خود، قصد نسبت دادن عمل شنیع تجاوز جنسی به نیروهای قوه قضائیه و نیروی انتظانی را داشت. آن هم با عکس ها و مطالبی که به قول جناب اژه ای نه تنها مشخص نبود از کجا آمده اند، بلکه انسان شرم از نگاه کردن به آنها داشت.

پس باید به جناب شیخ رسول منتجب نیا گفت حقا که در تهمت زدن معاون همان شیخ فتنه هستی که اگر شیخ مهدی کروبی اطرافیانی مثل شما نداشت عاقبتش به این روز نمی افتاد.

ایشان در قسمت دیگری می گوید که عده ای تمام منکر را در چند تار مو می بینند و سه هزار میلیارد دزدی را منکر نمی دانند. حکایت تلخ زمانه ما شده این شوخیهای حضرات با موضوع امر به معروف و نهی از منکر. جناب منتجب نیا، ما به پیروی از رهبر و امام خود که امر به معروف حجاب را نسبت به امر به معروف مسئولین در رده دهم می دانند، نسبت به عدالت اجتماعی و اقتصادی حساس بوده و تذکر داده و پیگیری می کنیم. ولی نسبت به رواج بی حیائی و بی حجابی در جامعه نیز حساس بوده و هستیم و خواهیم بود.

در این مورد باید گفت تکلیف شما و طیف سیاسی مطبوعتان در مورد امر به معروف نسبت به حیا و حجاب که معلوم بوده و نیاز به بحث ندارد. اما متاسفانه در مورد امر به معروف مسئولین و عدالت اجتماعی و اقتصادی نیز چیزی به غیر از دورویی از طیف شما مشاهده نکرده ایم.

شما که نسبت به دزدی سه هزار میلیاردی حساس شده و گوش فلک را کر کردی، چرا چند ماه است در مورد رانت 650 میلیون یورویی که در دولت اعتدال اتفاق افتاده سکوت کرده اید؟

چرا در مورد جنجال وزیر نفت و رئیس سازمان محیط زیست در مورد بنزین تولید داخل و به دنبال آن توقف تولید این بنزین و واردات بنزین از خارج که در نهایت منجر به ضرر دو میلیارد دلاری کشور شد، حرفی نمی زنید و سکوت اختیار کرده اید؟ درست است آقای منتجب نیا، شما و اعوان و انصارتان در مورد عدالت اقتصادی و اجتماعی هم صرفا طلا نمایی کرده اید و مس فروشی.

آقای منتجب نیا در بخش دیگری از سخنان خود نمایندگان مجلس را به دو گروه دوستان دولت و کسانی که می خواهند دولت را ساقط کرده یا ناکارآمد جلوه دهند تقسیم کرده و جبهه پایداری را متهم به تلاش برای ساقط نمودن دولت می کند. جالب است که همین افراد در قضیه وزارت نفت و کشور دولت احمدی نژاد استیضاح را حق مجلس و از مظاهر دموکراسی می دانستند.

مرگ خوب است ولی برای همسایه. به عقیده ایشان استیضاح اگر به ضرر طیف مطبوعشان باشد نه تنها ربطی به دموکراسی ندارد بلکه دشمنی با دولت است. و به عبارت دقیق تر و خودمانی حرف ایشان این است: دیگی که برای من نجوشه، میخوام...

البته بی شرمانه ترین قسمت سخنان این فرد آنجا بود که در ابتدا خود را مطیع رهبری دانسته و بیان می کند که بعد از سخان رهبری در فتنه 88 از ایشان اطاعت کرده است. اما در ادامه می گوید ما با دلایل منطقی و مستدل به رهبری گفتیم که انتخابات 88 را باطل اعلام کند ولی ایشان زیر بار حرف منطقی ما نرفتند!

آقای منتجب نیا، یک مورد از آن دلایل مستدل و منطقی خود را ارائه کنید تا ما نیز بدانیم! غیر از این است که بعد از آن همه غوغای تقلب و فتنه گری، تمامی بزرگان قومتان اعتراف کردند که تقلبی در کار نبوده و برای رهایی از آن شرمساری ملی که برای خود رقم زده بودند این بار گفتند که تخلف شده و نه تقلب؟! در این اواخر نیز درماندگی قوم و قبیله شما به حدی رسیده که از واژه ای نظیر تدلیس سیستماتیک! برای توجیه فتنه گری سال 88 استفاده می کنند.

خنده دار ترین قسمت صحبت های ایشان اشاره به بازداشت بابک زنجانی و مهم بودن اعترافات این فرد برای روشن شدن بسیاری از مسائل کشور است. ایشان با اشاره به این موضوع با طعنه به داستان قتلهای زنجیره ای در دوران اصلاحات، دعا می کنند که بابک زنجانی نیز مانند سعید امامی با استفاده از بسته بهداشتی نظافت در زندان کشته نشود!

ظاهرا جناب منتجب نیا پا به سن گذاشته و به یاد ندارد که سعید امامی زیر دست بازجوهای چه کسی تا سرحد مرگ کتک می خورد و در زندان تحت نظارت چه کسی فوت کرده است.

جهت یادآوری شما را ارجاع میدهم به صحبتهای وزیر دادگستری دولت اعتدال که در مورد شکنجه شدن سعید امامی و همسر بی گناهش زیر دست شکنجه گران وزارت اطلاعات دولت اصلاحات حرفهای شنیدنی بیان نموده است. شکنجه گرانی که در حال حاضر تبدیل شده اند به طرفداران جامعه مدنی و حرف از آزادی بیان و دموکراسی میزنند!

در آخر ما نیز امیدواریم همانطور که خود شما گفتید، جناب دکتر روحانی به احزابی که امثال شما در راس آن قرار گرفته اید هیچ بهایی نداده و در جغرافیای دولت ایشان هیچ جایی نداشته باشید. کما اینکه در زمان اصلاحات نیز هیچ بهایی به شما و شیخ و بزرگتان ندادند تا جایی که مجبور شدید حزبی برای خود و عرض اندامتان تاسیس کنید!

انتهای پیام/م