چهارفصل ،  رحیم وفانژاد در یادداشتی نوشت: در لا به لای بلا تکلیفی هوایی که نه می شود به آن زمستانی گفت و نه می شود آن را پاییزی نامید، یک 16 آذر نیز در بلاتکلیفی نامش در این مملکت گذشت. 16 آذر روز دولت یا دانشجو؟

16 آذر که میشود تازه به فکر دانشجو می افتد و دستور ترتیب جلسه ای را می دهد و شدیدا تکیه می کند بر این که نکند منتقدان بیایند. آنها همان بی سوادهایی هستند که باید بروند به جهنم و چند فحاشی مودبانه دیگر.

اما به رییس دانشگاه بگویید حاج حسن دستور داده که این دفعه بلیط ها را فروشی کنید و فقط به حامیان من بلیط دهید البته نه هر حامی!

حامیانی که قصد پاچه خواری دارند آنها بیایند بهتر است.

من که آمدم بگو برایم کمی کف و سوت بزنند خستگی یک سال و اندی مدیریت از تنم بیرون برود.

این دفعه اگر کسی حرفی زد ناچارم کمی به خودم فشار بیاورم و فحشی مودبانه نثارشان کنم(چه میدانم مثلا بگویم تازه به دوران رسیده یا...)

راستی مشاورجان! بگو این تشکل های همسوی من یک مبحثی را بیان کنند که در همان اندک برنامه هایی که اجازه برگزاریشان را دادیم ،علیه من و مذاکرات و وضعیت معیشتی و گذرنامه ایرانی حرفی نزنند.

ببین به آنها بگو سخن از این بگویند که دانشجو باید آرمان گرا باشد تا اذهان به آن سمت نرود و حقایق پشت پرده بماند.

راستی بگو پای نمایندگان نباید به دانشگاه باز شود،اینها اقلیت هستند و در دانشگاه جای آنان نیست.

امروز حاج آقا هم زنگ زد و گفت چرا فائزه برنامه اش کنسل شد ،یک برنامه ای برایش ترتیب دهید کمی از دل حاج آقا در بیاریم.

در را ببندید که آقای رییس از برنامه ریزی روز دانشجو خسته شده.

منبع:صبح زاگرس

انتهای پیام/گ