به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ چند سالی است که هجوم ریزگردها از کشورهای همسایه بخصوص عراق امان استان های جنوبی کشور را ربوده است. معضلی فراگیر و التهاب آور که علاوه بر اینکه روند روزمره زندگی مردم این منطقه از کشور را با مختل روبرو ساخته است متاسفانه سلامت جامعه را به سبب بیماری های متعدد به خطر انداخته است.
اکنون بعد از عمر چندین ساله ریزگردها در کشور بخصوص مناطق جنوبی، دامنه خود را فرآگیرتر نموده و با گسترش در دیگر استانها مرز خود را گشایش داده است و تا کوههای زاگرس و استان کهگیلویه و بویراحمد شعاع دایره اش را پهن نموده است.
این روزها کهگیلویه و بویراحمدی ها حال و روز خوش را نمی گذرانند و ذرات معلق گرد و غبار بر دیار پایتخت طبیعت ایران چهره ای نگران کننده از خود ساخته است تا با روند رو به افزایش آلاینده ها آینده ای خوبی را نتوانیم برای این استان پیش بینی نماییم.
تحقیقات نشان می دهد که کانونهای خارجی منشا توفانهای گردوخاک عبارتند از: شمال غرب عراق و شرق سوریه، دو طرف رودخانه فرات، تالابها و زمینهای خشک شده جنوب عراق (بینالنهرین)، زمینهای اطراف و شمال دریاچه تارتار در عراق، زمینهای غرب عراق (استان الانبار) و شرق سوریه (استان حمص) و مناطق مرزی شمال عربستان و شرق اردن است.
کانونهای داخلی منشا توفانهای گردوخاک در غرب و جنوب غرب کشور به طور عمده در استان خوزستان واقع شدهاند و اهم آنها عبارتند از: ناحیه جنوب غرب هویزه، ناحیه شمال شرق خرمشهر، ناحیه شرق اهواز، ناحیه جنوب و جنوب شرق اهواز، منطقه بندر امام- امیدیه، منطقه ماهشهر- هندیجان و منطقه شرق هندیجان
به لحاظ ماهوی ریزگردهای با منشا داخلی یک تفاوت عمده با ریزگردهای با منشا خارجی دارند، تفاوت توفانهای گردوخاک با منشا عراق با توفانهای گردوخاک محلی در ماندگاری و قطر ذرات و غلظت آنها است. به علت قطر کم ذرات گردوخاک با منشا عراق، ماندگاری آنها بالا بوده و حتی تا ٧٢ ساعت هم میتواند باعث کاهش دید افقی در مناطق مختلف ایران شود.
در صورتی که گردوخاکهای محلی به طور معمول به علت وزش بادهای شدید در منطقه چشمه ایجاد میشوند و به علت بزرگتر بودن اندازه قطر این ذرات نسبت به گردوخاکهای ورودی از کشور عراق، با کاهش سرعت باد به سرعت تهنشین شده و دارای زمان ماندگاری کوتاهی هستند. همچنین غلظت گردوخاکهای ورودی از کشور عراق که معمولا برحسب میکروگرم بر مترمکعب بیان میشود، نسبت به گردوخاکهای محلی پایینتر است. اما غلظت توفانهای گردوخاک محلی در اکثر موارد بسیار بالا است، به گونهای که غلظت ٠٠٠/١٠ میکروگرم بر مترمکعب در شهر اهواز نیز ثبت شده است که حدود ۶۶ برابر حد مجاز است.
توفانهای گردوخاک با منشا داخلی بیشتر ماندگاری زیر ١٢ ساعت دارند. علل اصلی این امر را میتوان در اندازه قطر ذرات گردوخاک، وزن مخصوص آنها و همچنین شرایط آب و هوایی (رطوبت هوا، دمای هوا و چگالی هوا) جستوجو کرد. هرچه قطر ذرات بیشتر و وزن مخصوص آنها نیز بیشتر باشد، وزن آنها بیشتر بوده و در نتیجه زودتر تهنشین شده و ماندگاری کمتری خواهند داشت. لازم به ذکر است که توفانهای گردوخاک با ماندگاری چندروزه با منشا خارج از کشور بوده و از نظر رسوبی بسیار ریزدانهتر هستند. ریزدانه بودن این ذرات به آنها این امکان را میدهد که مسافتهای طولانی جابهجا شوند و به علت سبکی ساعتهای طولانی در هوا معلق بمانند و در نهایت با تغییر شرایط آب و هوایی تهنشین شوند.
منشا توفانها یک تاثیر عمده دیگر نیز بر بروز پدیده گرد و خاک دارند. فراوانی توفانهای گردوخاک روند افزایشی ثابتی را نشان نمیدهد، اما افزایش قابل ملاحظه شاخصهایی مانند غلظت، ماندگاری و فاصله حمل به روشنی گویای تشدید توفانهای گردوخاک در دهه اخیر است. این تغییر تا حد زیادی ناشی از تغییر در مناطق منشا این توفانها بوده است.
کانون بسیاری از توفانهای گردوخاک در گذشته، صحراهای عربستان و شمال آفریقا بود. توفانهای برخاسته از این مناطق به دلیل درشتی ذرات و نشست سریع، ماندگاری و قدرت انتقال کمتری داشتهاند. اما بیش از یک دهه پیش، به دلیل تشدید تغییرات آبوهوایی و خشکسالیها از یکسو و توسعه طرحهای عمرانی و برداشت بیرویه از منابع آب از سوی دیگر، بسیاری از تالابها و نواحی مرطوب موجود در بینالنهرین رو به خشکی نهاده و بیابانهای کوچکی را ایجاد کرده که منشا بسیاری از توفانهای گردوخاک در سالهای اخیر شده است.
جنس رسوبات این مناطق از رسوبات رسی ریزدانه است که تا ارتفاع زیادی در جو بالا رفته و علاوه بر ماندگاری و غلظت زیاد تا مسافتهای بسیار زیادی انتقال مییابند. در عرصه داخلی نیز تشدید تغییرات آب و هوایی در قالب خشکسالیهای پیدرپی، سبب افزایش دما و کاهش رطوبت سطح زمین شده است.
این تغییرات در کنار بهرهبرداری از طرحهای کلان آبی نظیر تونلهای انتقال آب، احداث سدها و شبکههای آبیاری که به برداشت بیرویه و غیراصولی از منابع آب منجر شده، باعث کاهش سطوح آبی و مرطوب و از بین رفتن پوشش گیاهی در بسیاری از مناطق شده است که شکلگیری کانونهای داخلی تولید گردوخاک را به دنبال داشته است.
در این سال های ملال آور برای کشور بخصوص استانهای جنوبی و غرب کشور، به نظر می رسد مصوبات دولت در حد اوراق بایگانی شده و بلاتکلیف برجای مانده است و آنچه در این بین برای مردم به فریاد آمده از هجوم بی رحمانه ریزگردها به ارمغان می آید همانا دچار شدن به انواع بیماری های قلبی و عروقی و ریوی است که در نفس های به خس خس افتاده آنان به صراحت دیده می شود.
به راستی به این سال های خشکسالی و عدم مدیریت صحیح بر روی مصرف بی رویه آب که جنوب کشور در حال پیشروی به سوی کویری شدن است، سهم شهروندان این دیار از داستان دامنه دار و کهنه ریزگردها چیست و چه کسانی باید در این مورد پاسخگو باشند که در زیر بار مسئولیت شانه خالی ننمایند؟
انتهای پیام /س.الف
نظرات کاربران