به گزارش پايگاه خبري تحليلي چهارفصل، محمد ولوی*: جمهوری شیلی کشوری در آمریکای جنوبی است که یک نوار بلند و باریک را میان کوههای رشته کوه آند و اقیانوس آرام اشغال کرده است. اقیانوس آرام کل مرز غربی این کشور را تشکیل میدهد، و از شمال با پرو، از شمال شرق با بولیوی، از شرق با آرژانتین هم مرز است.جمعیت این کشور برابر با حدود ۱۷ میلیون نفر است. پایتخت آن سانتیاگو است.
تا پیش از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، این تاریخ بیانگر آغاز ۱۶ سال اختناق و وحشت در سال ۱۹۷۳ برای مردم شیلی و سقوط دولت سالوادور آلنده، رییس جمهور محبوب و مردمی شیلی با پشتیبانی آمریکا به دست ژنرال آگستو پینوشه بود.
آنچه آمریکا را عصبانی کرده بود ملی شدن ۴۷ شرکت صنعتی و اغلب بانک ها و نهایتا ملی شدن صنعت مس (مرغوب ترین مس جهان در شیلی وجود دارد) بود. با این اقدام آلنده در همه زمینه ها دست آمریکا از منابع عظیم اقتصادی شیلی کوتاه شد.
چند روز قبل از انتخاب آلنده به ریاست جمهوری شیلی، یک کودتای ناموفق بر علیه وی طراحی شد تا او ربوده شده و به قتل رسانده شود. تصمیمات اقتصادی آلنده با عنوان "راه شیلی به سوی سوسیالیسم" و کمک او به دهک های پایین جامعه شیلی تاثیرات عمیقی بر اقتصاد آن کشور گذاشت. بطوریکه سه شاخص توسعه اقتصادی کشور یعنی تولید ناخالص ملی تا ۶/۸ درصد رشد و نرخ بیکاری تا ۸/۳ درصد کاهش و تورم از ۹/۳۴ به ۱/۲۲ در صد رسید.
هنری کسینجر مشاور امنیت ملی آمریکا در واکنش به انتخاب او گفته بود :"نمی دانم چرا باید ببینیم که کشوری به خاطر عدم احساس مسئولیت مردمش به سمت کمونیسم حرکت کند."
به همین دلیل دولت آمریکا با طراحی نقشه کودتا در شیلی توسط هنری کسینجر به اعمال فشار اقتصادی از طریق برقراری تحریم ها و میلیون ها دلار کمک به مخالفان آلنده برای فشار به دولت قانونی وی پرداخت. تنها یکسال پس از کودتا فاش شد که آمریکا هشت میلیون دلار برای سرنگونی دولت آلنده توسط مخالفین سرمایه گذاری کرده است.
اعتصاب مخالفان آلنده از رانندگاه کامیون شروع شد و سیستم حمل و نقل شیلی که برای اقتصاد این کشور بسیار مهم است فلج شد. این حرکت با راهپیمایی زنان خانه دار و تقویت احزاب راست مخالف تحریم صنعت مس شیلی ادامه پیدا کرد و نهایتا منجر به کودتا شد.
صبح روز ۱۱ سپتامبر نیروی دریایی شیلی بندر والپازرو را اشغال کرد و اندکی بعد کاخ ریاست جمهوری به محاصره در آمد.
ساعت ۹/۳۰ صبح آخرین نطق النده از رادیو پخش شد: "این مطمئنا آخرین باری است که من با شما سخن می گویم این رادیو خاموش خواهد شد و صدای من دیگر به گوش شما نخواهد رسید مهم نیست شما همیشه خواهید شنید من همیشه با شما خواهم بود من به شیلی و سرنوشت آن ایمان دارم."
وفاداران به آلنده در حمایت از او دست به مقاومت در کاخ می زنند، اما آلنده از آنها میخواهد که کاخ را ترک کنند.
پس از بمباران و اشغال کاخ توسط کودتاچیان ، جسد آلنده پیدا می شود. آنها ادعا می کنند که وی خود کشی کرده است طرفداران وی منکر این ادعا می شوند. ولی در نهایت جسد آلنده بدون کوچکترین نام و نشانی در جای نامعلومی دفن شده و به این ترتیب ۱۶ سال حکومت پینوشه بر شیلی با پشتیبانی آمریکا آغاز میشود.
راهپیمایی های سازماندهی شده بر ضد دولت آلنده
«پابلو نرودا» شاعر انقلابی شیلیایی و همرزم «سالوادر آلنده» از جمله شاعرانی است که در مجموعه اشعار خود تصویری از رئیس جمهور وقت امریکا و شیوه های سرنگونی یک دولت مردمی توسط عوامل او ارائه می دهد. امروز نیز جهانیان شاهد همان شیوه ها و شعارها از سوی روسای جمهوری و دولت امریکا با سایر ملت ها و دولت ها است.
پابلو نرودا در کنار آلنده
تغذیه و پشتیبانی روزنامه های وابسته، دخالت در امور داخلی سایر کشورها به بهانه صلح، سازمان دهی اعتصاب ها، سازماندهی گروه ها اپوزیسیون از اقشار مرفه… از ویژگی های آمریکا و دولت این کشور در نابودی انقلاب هاست که پابلونرودا در آخرین مجموعه اشعار خود به نام «انگیزه نیکسون کشی وجشن انقلاب شیلی» به تصویر کشیده است.
نرودا در این مقدمه با نفی حربه همیشگی آمریکا در وارد کردن تهمت تروریست بودن و حمایت از تروریسم توسط انقلابیون و دولت های انقلابی، دوگانگی برخورد امریکا با مقوله تروریسم را در حمایت امریکا از قاتلان ژنرال اشنایدر به تصویر می کشد و می نویسد:
«من مخالف سرسخت تروریسم هستم، نه تنها به علت آن که تقریبا همیشه وسیله اجرای ظلم و جبن غیر مسؤولانه ای بوده است، بلکه بدین علت که نتیجه آن همچون خنجرهای بران تندگذر، مردمی را که در وضعیت اصلی دست نداشته اند زخم می زند.»
نرودا در پایان مقدمه خود می نویسد:
« از هیچ کس پوزش نمی طلبم. سرودهای من در برابر دشمنان مردمم، به مانند سنگ های آرائوکانی ، سخت و زنده است. این عملیات ممکن است عملیات کوتاه مدتی باشد، اما من آن را به انجام می رسانم و به کهن ترین سلاح، شعر، توسل می جویم. سرود و دفترچه توسط کلاسیک ها و رمانتیک ها به یک منظور به کار برده شده و هدف آن نابودی دشمن بوده است. حالا به جای خود! می خواهم شلیک کنم!»
نرودا در اولین شعر این مجموعه، به نام «با استمداد از والت ویتمن می آغازیم» سعادت کره زمین و ساکنان آن را در گرو مرگ رئیس جمهور وقت آمریکا می داند و می نویسد:
هیچ کس بر زمین روی سعادت نخواهد دید
هیچ کس بر این سیاره کاری در خور نمی تواند کرد
تا هنگامی که آن دماغ همچنان در واشنگتن نفس می کشد.
وی در این شعر آمریکا را به رغم پیشرفت تکنولوژی، مهد تروریسم می خواند و می گوید:
بی هیچ تاسفی به اجرا درمی آورم
حکم تیرباران جنایتکاری در محاصره
که به رغم سفرهایش به ماه
بر روی زمین، چندان آدم کشته است
که کاغذ از هم می درد و قلم در هم می شکند
تا نام تبهکاری را رقم زند
که از کاخ سفید، مشق آدم کشی می کند
وی در شعری «چهره یک مرد» نیکسون را به «موشی» تشبیه می کند که درصدد جویدن شیلی است و مردم شیلی را کسانی می خواند که بر آنند به او «درس شرف» بدهند.
این موش می خواهد شیلی را بجود
و نمی داند که شیلیایی های کوچک
می خواهند به او درس شرف دهند
نرودا عامل اصلی سقوط انقلاب شیلی را، آن دسته از مردمی می داند که دعوت به تسلیم شدن در برابر امریکا می کنند وی در شعر «خواندن، رکودو در کنار دریا» می گوید:
شیلی را همان مردمانی می کوبند
که ما را به سوی تسلیم می رانند
و برما چنگ و دندان می یازند
«نرودا» حامی اصلی معترضان را نیکسون و برپادارندگان «حزب ملی» را سرمایه داران و رانت خوارانی می داند که در صدد به حاشیه راندن و نابودی عامه مردم برآمده اند. وی در شعر «آی. تی. تی» می گوید:
و اعتصاب کارفرمایان را راه انداختند
در حالی که حامی اصلی شان نیکسون بود
این شکم سیران می خواهند
هر کس که در «حزب ملی» نیست
از گرسنگی بمیرد
وی در شعر دیگری به نام «روزنامه طوطی ها» به نقش مخرب روزنامه راست گرای «ال مرکوریو» که سیاستی جز بر زبان راندن سخنان بیگانگان و ایجاد تفرقه نداشت، می پردازد.
و سرکرده نیویورکی
مدیر پپسی کولا
از همان جا برای نوچه های قدیمی اش دستور می فرستد
روزنامه «ال مرکوریو» هر روز اظهار لحیه می کند
و نیکسون سرمقاله هایش را تقریر می کند.
این هم شد روزنامه شیلیایی، مرده شور!
آه چه آیه های یاسی، چه هرزه درآیی هایی
که این طوطیان استاد ازل رقم می زنند!
نرودا در شعر «پیروزی» اشاره به خائنانی می کند که با گرفتن پول از سرمایه داران و شرکت های مس وابسته به امریکا، زمینه اعتصاب کارگران را فراهم می ساختند :
و معدن داران را به اعتصاب فرا خواندند
و پول از نیکسون گرفتند:
سی سکه نقره برای خائنان
نرودا در شعر «اینجا می مانم» به سرمایه داران، خودباختگان فرهنگی امریکا و کسانی اشاره می کند که با شعار نبودن آزادی در شیلی، مجامع بین المللی و حقوق بشر را به دخالت در شیلی فرا می خوانند. او مینویسد:
برای ما همه جایی هست در دیار من
بگذار آنان که خود را زندانی می پندارند
گورشان را گم کنند با ترانه هاشان
دولتمندان همیشه بیگانه بوده اند
بگذار عمه هاشان را بردارند و بروند میامی!
من اینجا می مانم تا با کارگران هم آوا شوم
در این تاریخ و جغرافیای نو
پابلو نرودا در شعری به نام «هشدار ابدی» ملت خود را به وحدت و ائتلاف دعوت می کند و درباره «قشر مرفه و صاحبان سرمایه» که سیاست را با پول و قدرت را با شایعه پراکنی و غوغاسالاری مطبوعاتی گره زده بودند، می گوید:
ملت! در این تندباد توفانی
تو باید مشتت را گره کنی و بدی را واپس برانی
هر شب، کفتاران زوزه می کشند
و انقلاب شیلی را می آلایند
هر روز دشمن می کوشد
تا آتش انقلابی را خاموش کند
و نیروهای متحد پیروزی انقلابی را
تجزیه کند
و این دشمنان تلخ کام نگونسار
برآنند که تاج افتخار پیروزی های ما را به خاک بسپارند.
آلنده لحظاتی قبل از کشته شدن
بذر تفرقه و تنش روزنامه های وابسته، صاحبان سرمایه، منادیان شعار آزادی و سازمان دهندگان اعتصاب ها که با پشتوانه مالی سازمان سیا به بار نشسته بود، موجب شد که هنگام حمله کودتاچیان به مقر آلنده، آلنده تنها به استقبال مرگ رود و ۱۲ روز بعد نیز سراینده مجموعه شعر، «انگیزه نیکسون کشی و جشن انقلاب شیلی» بدرود حیات کند تا نیکسون مدافع صلح! و آزادی! در آسایش با زراد خانه های هسته ای آمریکا دمکراسی را در جهان برقرار کند.
- برای آشنایی بیشتر با چگونگی سقوط دولت انقلابی شیلی، دیدن مستند ۱۰۰ دقیقه ای پاترشیا گازمن با عنوان «سالوادور آلنده» پیشنهاد می شود.
-------------------------------------
منبع:رجانيوز
انتهاي پيام/م.ن
نظرات کاربران