نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

20. شهريور 1393 - 10:26
زمانی نه چندان دور، در شهر ما، مردان و زنانی بودند که به کلمه "غیرت" معنا و مفهومی نو بخشیدند اما امروز دیگر خیلی رنگ آن غیرت های ناب را نمی بینیم.

 به گزارش چهارفصل به نقل از خبرنگار سرویس شهر صبح زاگرس مانکن های منشوری و تصاویر نامناسب روی اجناس، این روزها کف پیاده روها، پشت ویترین فروشگاه ها ومراکز خرید شهر یاسوج را احاطه کرده اند. این گزارش که درباره همین مسئله است، حاصل ارسال نظر و تصاویری از مخاطبان صبح زاگرس در بازار شهر یاسوج است.

 

امیر، یکی از مخاطبان صبح زاگرس درباره مواجهه خود با این اجناس می گوید: چند روز پیش برای قدم زدن و حس گرفتن هوای تازه راهی بازار شدم.

 

در یکی از خیابان های شهر در حال قدم زدن بودم که ناگهان چیزی من رو سرِ جام میخکوب کرد! چند بار پلک زدم؛ شاید تنهایی در خانه روی مغزم اثر گذاشته! ولی نه! واقعی بود! پشت ویترین یک فروشگاه پوشاک، تصویری از یک خانم بدون لباس روی یک تی شرت بود! نمی دانم تی شرت زنانه بود یا مردانه! چون تنها چیزی که نظر آدم را به خودش جلب نمی کرد، خود تی شرت بود! امکان نداشت کسی از جلوی آن مغازه رد شود و به تصویر لخت روی آن تی شرت نگاه نکند!

 

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

فرزاد یکی دیگر از خوانندگان صبح زاگرس است که در این باره این نظر را برای ما ارسال کرده است: چند روز پیش درحال گذر از بازار شهر یاسوج بودم که لباسهایی پهن شده  یک دست فروش در کف خیابان مرا متوجه خود کرد.

 

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

به دست فروش گفتم: آقا ببخشید، اینا چی هستن؟! دست فروش هم در اوج آرامش جواب داد: ساپورت هستن عزیز! 5000 تومن! می خوای؟! من که دیگر اعصابی برایم نمانده بود، گفتم: والا من حتی روم نمیشه به اینا نگاه کنم، چه برسه به اینکه بخوام بخرم!!

 

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

 

محسن یکی دیگر از مخاطبان صبح زاگرس در این باره این خاطره را تعریف می کند: برای خرید لباس به همراه دوستم به یکی از پاساژهای شهر یاسوج رفته بودیم، دوستم میگفت این جا جنساش ارزونتره، بیا بریم شاید تونستم اینجا لباسی که میخام پیدا کنم! ویترین مغازه ها را یکی یکی نگاه می کردیم و درحالی که دوستم مرتب غر می زد که: اینا چی هستن؟! بابام پدرمو در میاره اگه از اینا بپوشم!

 

در حین همین پاساژگردی رسیدیم به ویترین یک لباس فروشی. باورم نمی شد! یعنی اصلا قابل نگاه کردن نبود! یک پیراهن زنانه، یا شایدم مردانه! منقوش به یک تصویر مستجهن!

 

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

 

اینجا به جمله ی امیر اشاره می کنم که گفت روزی که می خواستم برای هواخوری در بازار یاسوج قدمی بزنم، هوای تازه که نخوردیم هیچ، هواخوری زهرمارمان شد. نخواستیم هواخوری!

 

تصاویر زیر مربوط به همین هواخوری در بازار شهر یاسوج هستند . عذر می خواهیم که "کمی" منشوری هستند!

 

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

 

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

 

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

فروش لباس با تصاویر مستجهن در یاسوج

 

گزارش: محسن صداقت

 

انتهای پیام/گ

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی