به گزارش پایگاه اطلاع رسانی چهارفصل؛ استان  کهگیلویه و بویر احمد به خاطر برخورداری از طبیعتی زیبا و بکر علاوه بر زیبایی های طبیعی از جلوه های خاص در پوشاک زنان و مردان این دیار نیز برخوردار است.

پوشاک و لباس محلی زنان و مردان این دیار از جمله جذابیت های بومی به شمار می آید به طوری که هر تازه واردی در همان نگاه اول متوجه جلوه های رنگین  در لباس های این دیار می شود.

زنان استان از جمله زنان ایرانی هستند که هنوز درمراسمات محلی و سنتی به خصوص در جشن و عروسی ها خود از این نوع لباس ها استفاده می کنند ولی در گذر زمان این نوع پوشش بومی از بین رفته  و تبدیل به پوشش سایر فرهنگ ها شده که در نوع خود جای بسی تامل دارد و گاهاً زنگ خطری برای از بین رفتن این نوع پوشش به حساب می آید.

جمعیت کهگیلویه و بویراحمد بر پایه سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ برابر با ۷۱۳٬۰۵۲ نفر بوده که ۵۰ درصد آن‌ها در شهرها سکونت دارند.

فرهنگ و پوشش های هر جامعه ای بیانگر نوع ارزشهای آن جامعه به حساب می آید و با توجه به گذشت زمان و ناهنجاری های پوششی به وجود آمده در استان رفته رفته سیر گرایش افراد به بد حجابی و بی حجابی و شکستن ساختار های هویتی استان آژیر خطری برای همه افراد جامعه است که در صورت عدم علاج این تغییر هویتی در استان شاهد پیامدهای ناخوشایندی خواهیم بود.

در اینجا باید ذکر کنیم که با شناخت بعضی از عوامل سوق دهنده جامعه به سمت این نوع هنجار شکنی ها که درزیر به آن می پردازیم برای بهبود وضعیت موجود و نا معلوم آینده چاره ای اندیشیده شود.

مدل های به نمایش گذاشته در معرض عموم نمایشگر القای فرهنگ های غیر اصیل در ذهن مردم است و مسئولان ذیربط مسئول پیگیری این نوع از القای لباس های غیر اخلاقی در سطح شهر هستند.

یکی از علت های کنار گذاشتن این پوشش بومی شهر نشینی است  که به دلیل نفوذ برخی فرهنگ های غیر بومی در این استان و عدم توجه کافی مسئولان نسبت به حفظ این نوع پوشش و فرهنگ است به طوری که در خیابان ها که راه می روید.

معمولا از هر چند ده نفری که عبور مرور می کنند گاهاً یک خانم با پوشش اصیل لری تردد می کند که با این روندی که پیش می رود در آینده ای نه چندان دور این پوشش به طور کل از سطح عمومی جامعه برداشته و جای خود را به پوشش های نصفه نیمه ای که برگرفته از فرهنگ های دیگر است، خواهد داد.

توجه جدی مسئولان نسبت به حفظ و ایجاد بستر های مناسب برای ترغیب مردم به پوشش های اصیل لری حائز اهمیت است.

در سیر تغییرات پوشش مردم در استان با بررسی هایی انجام شده و مشاهدات عینی شاهد تغییر کمتری در پوشش مردان نسبت به زنان استان هستیم. وجود دانشگاه های مختلف در مرکز استان و سیر مهاجرت افراد غیر بومی و با فرهنگ های مختلف برای تحصیل و کار بی تاثیر در تغییرات بسیار زیاد نوع پوشش مردم این استان نیست.

عدم برنامه ریزی صحیح و منطقی مسئولان مربوطه برای مقابله با تاثیر پذیری عموم مردم با هجوم این نوع پوشش ها که غالبا عوامل ترویج بد حجابی و در اصل بی حجابی به شمار می آید منجر به از دست دادن نوع پوشش اصلی و بومی منطقه خواهد شد.

آسيب هاي فردي مدگرايي

حسين محرابي، کارشناس و مشاور خانواده، معتقد است که مدگرايي افراطي مي تواند باعث از بين رفتن قدرت تعقل، ابتکار و تصميم گيري در افراد و همچنين موجب آسيب هاي اجتماعي و فرهنگي شود. مد يک رفتار اجتماعي است که به يک باره به تغيير سليقه ناگهاني در افراد منجر مي شود که ممکن است با فرهنگ و رسوم خانواده و جامعه اي که افراد بر حسب سابقه و قدمت از آن پيروي مي کنند، تناقض داشته باشد.(مشرق)

دلايل تمايل به مدگرايي در جوانان

اين کارشناس خانواده مي افزايد: مدگرايي، پناه براي رسيدن به آرامش ظاهري است، درباره دلايل گسترش مدگرايي در بين جوانان عوامل مختلفي بيان شده است که از جمله آن مي توان به طرد شدن يا مورد پذيرش قرار نگرفتن فرد از سوي خانواده، انطباق نداشتن نظام ارزشي خانواده با نظام فرهنگي جامعه و پاسخگو نبودن خانواده به نيازهاي فرزندان اشاره کرد. در ادامه چندين دليل ديگر در زمينه تمايل جوانان به مدگرايي مطرح مي شود که به پدر و مادرها براي شناخت بيشتر روحيات جوانان کمک مي کند.

تنوع طلبي: دوره جواني، فصل تازه اي در زندگي انسان است که جوان با ورود به آن، در پي تجربه اي جديد براي رسيدن به هويتي متمايز است. اين نياز در رفتار جوان به صورت مدگرايي خودش را نشان مي دهد.

همانند سازي: يکي ديگر از عوامل مدگرايي، همانند سازي با شخصيت هايي است که جوان آنان را الگوي خود قرار داده است مانند هنرپيشه هاي سينما، خوانندگان، قهرمانان و ورزش کاران و گروه هاي ديگر.

جلب توجه: بعضي افراد با روي آوردن به مد روز و تغيير هر روزه لباس و آرايش خود، در صدد جلب توجه ديگران هستند. استفاده از لباس، مدل مو و حتي کفش هاي عجيب و غريب، همه براي جلب توجه ديگران است. همچنين انگيزه رقابت با ديگران، از ديگر عوامل پيروي از مد در بين جوانان محسوب مي شود. (مشرق)

دخترها بيشتر تحت تاثير مدگرايي هستند

معمولا دخترها به لحاظ احساسي بودن واکنش هاي شان نسبت به محيط، عاطفي تر است و بيشتر تحت تاثير مد و مدگرايي قرار مي گيرند؛ بنابراين تقليد و گرايش به الگوهاي برتر با طبيعت بيولوژيکي زنان تناسب بيشتري دارد. همچنين دخترها بيشتر به روابط و ظاهر اشخاص توجه مي کنند و حس زيبا دوستي در آن ها بيشتر است که به همين علت  گرايش به مد و تقليد از طرز لباس پوشيدن تا نحوه آرايش و نوع صحبت کردن در دخترها بيشتر و زودتر خودش را نشان مي دهد.

الگو بودن پدر و مادر براي فرزند

توجه نکردن به نياز جوانان به محبت و مهرباني، نياز به امنيت و آسايش، نياز به احترام و نياز به قدرداني و ... در خانواده، باعث مي شود جوانان براي پاسخ به نيازهاي ذکر شده به جمع هاي دوستانه پناه ببرند. جمع هايي که معمولا راهنماهاي دلسوزي نيستند. بنابراين وظيفه والدين که بيشترين ارتباط را با جوانان دارند، اين است که با ارائه الگوهاي مناسب و عيني جوانان و نوجوانان را در بحران ياري دهند. با اين حال ذکر اين نکته هم ضروري به نظر مي رسد که بهترين الگو براي جوانان، والدين شان هستند.

رفتار صحيح خانواده در برابر مدگرايي جوانان

مد به خودي خود ناپسند نيست و عجيب و غريب هم نيست، بلکه نوعي الگوي سليقه اي فرهنگي يا اجتماعي است. علاقه مندان به آن نيز گروه هاي سني ويژه اي نيستند بلکه با شدت و ضعف، در ميان همه طبقه هاي سني و اجتماعي ديده مي شوند. در اين ميان نوجوانان و جوانان به دليل شرايط سني، کنجکاوي و روحيه تنوع طلبي بيش از ديگر گروه هاي اجتماعي، مجذوب جاذبه هاي مد مي شوند.

مد هر چه باشد، خوب يا بد، اخلاقي يا غير اخلاقي، ارزشي يا غير ارزشي، نکته مهم شيوه برخورد با آن است. در تاييد يا رد آن نبايد افراطي يا احساسي برخورد کرد.به ويژه رد يا مخالفت با آن بدون طرح پيشنهاد مناسب و اجرايي و متناسب با علايق و سلايق نسل جوان و نوجوان نه تنها موفقيتي در پي نخواهد داشت، بلکه خود مشکل ساز خواهد شد.

بي شک برخوردهاي منفي و فيزيکي والدين با اين پديده نيز کارساز نخواهد بود و با گذشت زمان، به مشکلات در اين زمينه و مخالفت با خانواده منجر خواهد شد. با توجه به پيامدهاي گوناگون مدگرايي منفي، براي کاهش پيامدهاي ناگوار آن در جامعه، بايد به دنبال راهکارهايي براي تعديل آن بود. به يقين در اين ميان نقش فرد مدگرا و خانواده از همه بيشتر است.

مد و مدگرايي نوعي نماد است. نماد نيز وسيله اي براي انتقال پيام، هدف و باور فرد يا گروهي است که فقط در قالب گفتار نيست. گاهي مدل يک لباس، طرح، رنگ و نوشته آن مي تواند حاصل همان پيام گفتاري باشد. امروزه بسياري از گروه هاي غيراخلاقي براي خودشان نمادهايي دارند. استفاده آگاهانه يا نا آگاهانه از اين نمادهاي فرهنگي و تبليغي مي تواند به معناي علاقه و وابستگي و هم سويي فکري با آنان باشد و ما بايد با انتخاب پوشش مناسب، خود را از نمادهاي فرهنگي نامناسب دور سازيم.

برنامه ريزي مناسب براي اوقات فراغت: از جمله عواملي که جوانان و نوجوانان را به مدگرايي منفي يا پوچي و بيهودگي دچار مي کند، بي برنامگي و بيکاري است. بنابراين پدر و مادرها بايد با برنامه ريزي مناسب، برنامه هاي جذابي براي اوقات فراغت نسل جوان تدارک ببينند و همچنين جوانان و نوجوانان نيز بايد براي اوقات فراغت خود در زمينه هاي علمي، هنري، ورزشي و تفريحي برنامه ريزي سودمندي داشته باشند تا وقت ارزشمند خود را براي کارهاي غير ضروري مانند خودنمايي و جلوه گري يا پيروي از گروه هاي پوچ و بيهوده صرف نکنند.

در شهر یاسوج شاهد رشد قارچی مدهای غربی و ارائه آن توسط فروشگاه ها و بوتیک ها عرضه لباس هستیم که ظاهراً کنترل و نظارت خاصی بر این فروشگاه ها وجود ندارد که نیاز است مسئولین امر نسبت به رفع این معضل فرهنگی همت کافی را داشته باشند و با ایجاد نظارت هایی فرهنگ غنی لر را از آلودگی به فرهنگ های بیگانه نجات دهند و در جلساتی که با عنوان شورای فرهنگی برگزار می گردد، برنامه ریزی در جهت اصلاح این مهم داشته باشند.

انتهای پیام/ ب ش