به گزارش چهارفصل از یاسوج، در طول تاریخ جنگهای گوناگونی به وقوع پیوست لذا همه دولتها برای جنگجویان خود که برای دفاع از استقلال و دفاع از مملکت جانفشانی کردند اهمیت و ارزش و احترام فوقالعاده قائلند و برای پاسداشت ایثار و از خودگذشتگی آنها تسهیلات ویژه مادی و معنوی در نظر گرفتهاند تا علاوه بر جبران عقبماندگی آنها در زندگی بتوان این عده را سرمشق و الگوی نسلهای آینده خود قرار دهند.
بر همگان روشن است که در طول هشت سال دفاع مقدس رزمندگان اسلام با شجاعت و شهامت و ایثار و از خود گذشتگی از سرزمین ایران اسلامی دفاع جانانه کردند جایی که رهبر کبیر انقلاب اسلامی فرمودند حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملی از ایثار و خلوص و فداکاری و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم چه کسی سزاوارتر از بسیجیان خواهد بود.
با تمام اوصاف جنگ تحمیلی به پایان رسیده ولی برای رزمندگان هنوز جنگ تمام نشده چرا که از جنگ آسیبهای زیادی دیدهاند و آثار آن فشارها و شرایط سخت و دشوار جبهه سبب ایجاد بیماریهای گوناگون گردیده در صورتی که رزمندگان برای این آسیبها نه صورت سانحه دارند نه مدرک بالینی ولی با درمانی مختصر در زمان جنگ با عشق و علاقه به مواضع خود بر میگشتند و با اخلاصی که داشتند ناراحتیهای خود را پنهان میکردند.
در این راستا خاطرات زیادی دارم که رزمندگان برای شرکت در عملیات تعداد زیادی آمپول مسکن استفاده میکردند ولی امروزه با مشکلات و بیماریهای گوارشی، سینوزیت، مجاری اداری، اعصاب و روان، ریه و سردردهای مزمن روزگار را سپری میکنند و عدهای به علت نداشتن پرونده و صورت سانحه ایثارگر تلقی نمیگردند و به فراموشی سپرده می شوند.
حتی از خاطرات شفایی آنها استفاده نمیکنند و چون با حیا هستند نامی از آنها در تاریخ پر فراز و نشیب دفاع مقدس ثبت نشده و در هیچ نهاد و ارگانی نامی از تعدادی از عشایر شهرستان که در مهر و آبان سال 59 با اسلحه شخصی به دفاع از این مملکت پرداختند نیست.
جا دارد در صورت وجود پرونده از این افراد تجلیل کنند اصلا چرا بسیجیانی که در دفاع مقدس به درجه جانبازی نائل نشدهاند در برخی موارد جزء جامعه ایثارگری به حساب نمیآیند.
آیا آنها به همراه شهدا و جانبازان و آزادگان از مرزهای کشور دفاع نکردهاند؟ پس چرا به فراموشی سپرده میشوند در زمینه نقش رزمندگان استان در دفاع مقدس کوتاهی زیادی صورت گرفته است در هنگام جنگ به دلیل نداشتن امکانات سمعی و بصری کمترین مستندات را داریم ولی پس از جنگ نیز کاری در این حوزه صورت نگرفته است.
حتی سرداران شهید ما هم در دفاع مقدس مظلوم واقع شده و تا جایی که امروز برای جوانان ما این سؤال بیپاسخ گذاشته شده که آیا در جنگ ما به غیر از عراق با دیگر کشورها نیز میجنگیدیم؟
باید عملکرد جوانان در دفاع مقدس به نسل سوم و چهارم انقلاب منتقل شود و به آنها فهماند که ما در ظاهر با کشور عراق میجنگیدیم در روز اول فتح فاو 63 فروند از هواپیماهای عراق را ساقط کردیم ولی در کمترین مدت زمان سکانداران هوایی آنها توسط غرب ترمیم شد همه ما در این زمینه غافل بودیم دستگاههای فرهنگی رزمندگان، دولتها و برخی نهادها در این زمینه کم کاری کردند.
دفاع مقدس دانشگاه استحکام اعتقادات بود و پیروزی ما مدیون فرهنگ و اعتقاد بسیجیان، از نظر ما رزمندگان قرار بود آرمانشهر موجود در جبههها که تجسم عینی احکام نورانی اسلام مشاهده و اجرا میشد بعد از جنگ به روستاها و شهرها منتقل شود که اگر این کار صورت میگرفت بسیاری از چالشهای موجود در جامعه فعلی ایجاد نمیشد ولی علت چیست که با هزینههای کم و سفیران با تجربه از آن آرمانشهر اقدامات عملی نشد؟
باید همه و حتی ما مورد نقد قرار بگیریم در 24 جنگ انجام شده در 200 سال گذشته کشور ایران از لحاظ مساحت نصف شده بود ولی در این جنگ با رشادت، شجاعت، ایثار و از خودگذشتگی رزمندگان و صبر و پایمردی خانواده آنها حتی یک سانتیمتر از خاک این کشور به دست بیگانگان نیفتاد.
یکی از بهترین درسهای دفاع مقدس پویایی و پیشرفت کشور در تمام زمینهها رقم خورد و از دیگر دستاوردهای دفاع مقدس حاکمیت ضابطه به جای رابطه بوده و اگر ما قادر به انتقال این فرهنگ به پشت جبهه بودیم شرایط اجتماعی فرهنگی و اخلاقی این گونه دستخوش ناهنجاریها نمیشد؛ امروز اگر عزت، امنیت و آرامشی در جامعه وجود دارد عزتی است که ایثارگران 8 سال دفاع مقدس به ما هدیه دادند.
باید با اجرای برنامههای فرهنگی و استفاده از ظرفیت رسانهها نگذارند نسل چهارم انقلاب به دلیل عدم حضور در دفاع مقدس با واژه جبهه و جهاد شهادت بیگانه باشد.
در زمینه احیای حفظ، ترویج و نهادینه کردن فرهنگ جهاد، ایثار و شهادت کارهای زیادی صورت گرفته مسئولان در هنگام سخنرانی از واژه ایثارگران استفاده میکنند، شورایی به نام ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در استان باید به ریاست استاندار تشکیل شود که این امر در استان ما به فراموشی سپرده شده آیا رسانهها تا الان از این کوتاهیها گزارشی تهیه کردهاند.
در بند جیم ماده 44 قانون برنامه پنجم توسعه کلیه دستگاههای اجرایی موظفند 20 درصد از اعتبارات فرهنگی را صرف اقدام فرهنگی، ایثار و شهادت کنند؛ آیا تاکنون در استان ما این اقدام صورت گرفته است؟ تاکنون استانداری گزارشی بر نحوه اجرای این بند از قانون به افکار عمومی ارائه داده است؟ و در بند دال همین قانون مقرر شد دولت به منظور کاهش هزینههای مهندسی ساخت مسکن برای خانوادههای ایثارگران با رعایت قانون نظام مهندسی مقررات ملی ساختمان 100 درصد هزینههای خدمات مربوط برای یک بار و حداکثر برای 100 متر مربع تامین کنند.
در بند (واو) ماده 39 ایثارگران از پرداخت هزینههای صدور پروانه ساختمانی، عوارض شهرداری معاف شدند ولی متاسفانه شهرداریها از اجرای این بند قانون به بهانههای مختلف سرباز میزنند؛ حال مسئول رسیدگی و نظارت بر اجرای قانون برنامه پنجم توسعه چه کسی است؟
جانبازان شیمیایی باید سهم بیشتری از سلامت جامعه را در اختیار داشته باشند. طبق بند ب ماده 44 قانون برنامه پنجم توسعه پرداخت 100 درصد هزینههای درمانی ایثارگران شاغل و افراد تحت تکفل به دستگاههای محل اشتغال آنها محول شد تا قبل از این قانون بیمارستانهای طرف قرارداد بنیاد شهید موظف به درمان جانبازان بودند که هیچ جانبازی برای درمان خود با تاخیر مواجه نمیشد.
بعد از اجرای این قانون به دلیل عدم آشنایی دستگاهها به مشکلات درمانی، عدم قرارداد با بیمارستانها و عدم مسئولیتپذیری مشکلات درمانی ایثارگران شاغل دو چندان شد.
برخی از جانبازان شیمیایی بیش از 8 نوع اسپری در طول هفته استفاده میکنند، برخی داروهای حیاتی جانبازان شیمیایی داروهای خارجی هستند که باید با هزینه های بالا به صورت آزاد تهیه کنند. جانبازان شیمیایی با تهیه نسخه مشابه و با همکاری برخی از داروخانهها این داروها را به فروش میرسانند و با هزینههای اضافی داروهای خود را تهیه میکنند.
برای مثال قرص ایسوبکس خارجی برای درمان قلب جانبازان شیمیایی نزدیک به 80 هزار تومان است ولی مشابه به آن هزار تومان یا اسپری هندی با هزینه 3 هزار تومان تهیه ولی اسپری سرتاید که تحت پوشش بیمه نیست به مبلغ 70 هزار تومان تهیه میشود که باید ما بهالتفاوت آن را پرداخت کنند و جانبازان باید علاوه بر تحمل درد ناشی از گازهای شیمیایی درد تهیه دارو و اظهار نیاز دیگران در رفع مشکلات مالی زندگی را تحمل کنند.
با توجه به افزایش سن جانبازان تهیه وسایل توانبخشی از جمله توالت فرنگی، تخت، تشک مواج، اکسیژن همراه و ویلچر و اندامهای مصنوعی و سمعک را باید به دیگر مشکلات آنها اضافه کرد.
برای یک فرد عادی شامپو و صابون جزء وسایل آرایشی و بهداشتی به حساب میآید ولی برای یک جانباز با عوارض پوششی جزء داروهای مورد نیاز درمان به حساب میآید.
باید با اجرای طرح پایش سلامت که قبلاً بنیاد شهید برای جانبازان انجام میداده و در حال حاضر برای جانبازان شاغل متوقف شده و با در اختیار گذاشتن وسایل توانبخشی بتوان گوشهای از مشکلات این قشر از جانبازان را حل کرد.
مردم جانبازان را با قطع دست و پا میشناسند و بیشترین مشکلات جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان این است که مردم تصور و آگاهی درستی از آنها ندارند و رسانهها نیز در این ارتباط رسالت خود را به درستی انجام ندادهاند.
این دسته از جانبازان زندگیشان سالها در رنج و سختی است و کسی هم او را نمیشناسد و فرزندان آنها نیز در محل زندگی و تحصیل رنج میبرند.
برای رفع این مشکلات نیاز به فرهنگسازی است که باید تمام ارگانها، مردم و جامعه از مشکلات آنها آگاهی پیدا کنند که نقش رسانهها تاثیرگذار است.
==========================================================
یادداشت از سید محمود داربام جانباز شیمیایی و عضو گروه معتمدین معین جامعه ایثارگری و مسئول هماهنگی امور ایثارگران فرمانداری کهگیلویه
==========================================================
منبع:فارس
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران