نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

25. مهر 1392 - 9:04
خانواده خرسندیان از خانواده های ایثارگر استان کهگیلویه و بویراحمد است که 3 شهید و 2 جانباز تقدیم انقلاب کرده است.

چهارفصل- سال های دفاع مقدس یادآور حماسه های ماندگار مردانی پاک و بی ادعاست که با لبیک گفتن به فرمان پیر جماران؛ خمینی کبیر(ره) رهسپار جبهه شدند تا در دفاع از ناموس و قاموس ملتی بزرگ و آزاده جان شیرین خود را فدا کنند.

آسمانیانی که قفس تنگ دنیا، تحمل بی تابی های الهی شان را نداشت و میدان رزم، خاک های گرم خوزستان و کوه های سر به فلک کشیده کردستان بهانه ای بود تا اوج بندگی در خلوتگاه افلاک با خدای خودشان عشق بازی کنند.

با دیدن تصاویر منور شهداء در سطح شهر همیشه در فکر خود این سئوال را مرور می کردم که چگونه می شود پدر و مادری با دل کندن از فرزند خود اذن جهاد در راه اسلام و ایران را به او دهند.

در بین تصاویر شهداء، تصویری نظرم را به خود جلب کرد که عزمم را برای یافتن پاسخ چند برابر می کرد.

تابلوی سه شهید از یک خانواده، (شهیدان خرسندیان).

با خانواده محترم و بزرگ این سه شهید والامقام به گفت و گو نشستیم تا از حال و هوای روزهای سخت نبرد بدانیم و از چگونگی شهادت برادران خرسندیان.

 این گفت و گو را به روح بلند و آسمانی شان تقدیم و نظر خوانندگان محترم صبح زاگرس را به آن جلب می نماییم:

میهمان خانواده ای شدم که سه شهید را تقدیم انقلاب و اسلام کرده بود، خانواده ای که از عزیزترین کسان خود گذشته اند تا ایران و ایرانی سربلند زندگی کند. شهدایی که پدر باتمام فقر آن دوران، آنان را بزرگ کرد و مانند ابراهیم، اسماعیل هایش را به قربانگاه فرستاد.

خانواده شهیدان خرسندیان سه فرزند از هفت فرزند پسر خود را تقدیم انقلاب کرده و دو فرزند دیگرشان نیز به درجه جانبازی مفتخر شدند.

با وارد شدن به خانه پدر شهیدان خرسندیان با استقبال گرم از سوی خانواده ی آن ها روبرو شدم.

 پدر با وجود بیماری و کسالت به گرمی از ما استقبال کرد و ما را به خانه خود دعوت کرد. حاج امرالله خرسندیان، همان پدر بزرگواری است که سه جوان خود یعنی، الله کرم، الله کس و محمد را تقدیم انقلاب کرد.

حاج امرالله، به دلیل بیماری که داشت خیلی توانایی صحبت نداشت اما ما سعی کردیم در میان همان صحبت های کوتاهش ذره ای از ویژگی ها و رشادت های فرزندانش را جستجو کنیم.

ابتدا در مورد شهید الله کرم خرسندیان از او پرسیدم، با متانت و وقار خاصی در مورد خوبی ها و مهربانی های این شهید بزرگوار سخن می گفت و از فرزندش به نیکی یاد می کرد. 

شهید الله کرم خرسندیان(صالح جنوب)

شهید مشهدی الله کرم سال 1333 در روستای فارسیان چیتاب از توابع شهرستان بویراحمد متولد شد و اولین فرزند خانواده بود.

میزان تحصیلات شهید چقدر بود؟

تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در همان زادگاهش گذراند، بعد از مدتی حرفه لوله کشی را یاد گرفت و برای امرار معاش خانواده مشغول به کار شد.

از شهید یادگاری هم باقی مانده ؟

در سال 1352 ازدواج و زندگی ساده ای را شروع کرد که حاصل این زندگی سه فرزند پسر به نام های صداقت، صادق و عبدالله است.

زمان خاکسپاری یکی از شهدای روستا شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی که در آن زمان فرمانده سپاه بود، برای دیدن این خانواده آمده بود در حین سخنرانی مادر شهید خرسندیان پیش او رفت و خبر متولد شدن فرزند سوم مشهدی الله کرم را به او داد.

 قرار بود که نام او را ذوالفقار بگذارند اما تقدیر چیز دیگری را رقم زد و شهید میثمی نام عبدلله را برای او انتخاب کرد.

شهید الله کرم خرسندیان خدمت سربازی هم انجام دادند؟

بله، سال 1353 زمانی که طرح سرباز گیری بود به دلیل رشوه ندادن به مسئول حوزه انتظامی به همراه برادرش الله رحم به سربازی اعزام شدند.

 شهید بعد از پیروزی انقلاب به چه کاری مشغول شدند؟

در روزهای نخست تشکیل سپاه وارد سپاه شد و با آغاز جنگ به جبهه اعزام شد.

پدر شهید الله کرم از اشتیاق او برای شهادت می گوید: شهید الله کرم در کتاب صحیفه وداع با ماکت سعادت (خوشی های دنیوی) با خط خودش نوشته بود: «شهادت چیزی نیست که تحمیلی باشد، بلکه یک فیض الهی است که فقط نصیب بندگان خداست.»

شهید کی و کجا به شهادت رسیدند؟

در سال 1360به فیاضیه آبادان اعزام شد و بالاخره در 21شهریور 1360 در فیاضیه به شهادت رسید. او به دلیل رفتار نیکو در جنوب به صالح معروف بود.

 عکس العمل مادر شهید بعد از شنیدن خبر شهادت فرزندش چه بود؟

مادر شهید زنی صبور بود او در مراسم تشییع شهید الله کرم به شهید میثمی گفت: «فرزندم پیش من است، چون دوستان پسرم اینجا هستند.» همه از صبوری مادر شهید تعجب کردند.

با وجود این که عصای دستم را از دست داده بودم ، اما از این که الله کرم به خواسته خود رسیده و شهید شده بود، خوشحال بودم.

 شهید الله کس نوربخش (خرسندیان) حیدر شلمچه

 شهید الله کس نوربخش (خرسندیان) در سال 1338 در روستای فارسیان چیتاب به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در روستا و دوران راهنمایی و دبیرستان را درشهر یاسوج گذراند.

بارزترین خصوصیات اخلاقی شهید

شهید الله کس بسیار مهربان بود و  همیشه به سرکشی بچه های برادرش می رفت و از آن ها دلجویی می کرد، برادر بزرگش مشهدی الله کرم در روزهای آخر زندگی اش در حالی که الله کس سال چهارم دبیرستان بود، او را به عضویت سپاه درآورد.

مسئولیت شهید الله کس در جنگ چه بود و در کدام عملیات به شهادت رسید؟

درسال 1361 مسئولیت فرماندهی یکی از گردان های تیپ المهدی از لشکر 19 فجر را برعهده گرفت و سرانجام 10 ماه بعد از شهادت برادرش، در عملیات رمضان در شلمچه به شهادت رسید.

وجدان های پاک، او را حیدر شلمچه نام نهادند. مادر هنوز داغ یکی را بر دل داشت که دیگری از کنارش پرکشید.

 

شیخ محمد خرسندیان (شیدا و دل باخته)

 شهید شیخ محمد خرسندیان سومین شهید این خانواده است که افتخاری دیگر برای این خانواده کسب کرد و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

وی در سال 1344 در روستای فارسیان چیتاب به دنیا آمد او فرزند سوم خانواده بود.

تحصیلاتش را تا دوم راهنمایی در زادگاهش ادامه داد و به علت علاقه ای که به دین و روحانیت داشت به حوزه علمیه اصفهان و بعد به حوزه علمیه قم رفت.

 با شروع جنگ تحمیلی به عنوان مبلّغ به جبهه اعزام شد. او شیدایی به تمام معنا بود که دلدادگی اش زبانزد همه بود.

 اولین هدیه نامزدی شهید شیخ محمد...

یکی از دختران آبادی نامزدش بود و او برایش به جای جواهرات برای اولین هدیه اش قرآن، مهر و تسبیح گرفته بود.

شیخ محمد خرسندیان در تاریخ 4دی 1365 در هفته ای که می خواستند جشن عروسی برایش برپا کنند به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پیکر پاک و مطهرش را به زادگاهش برگردانند و کنار دو برادرش به خاک سپردند.

 پدر شهید در آخر چند کلمه ای از مادر شهیدان برایمان گفت: موقع به خاک سپردن پیکر شهید محمد مادر او با آن جسم ضعیف خود به مردم گفت: خودم می خواهم فرزندم را به خاک بسپارم.

 حاج امرالله که بعد از شهادت سه فرزندش اکنون دوری یار وفادارش را نیز تحمل می کرد با متانت و بزرگواری از همسرش می گوید: او زنی صبور بود و هیچ گاه از شکر خدا غافل نشد او در سال 1376 در حالی که مشغول وضو گرفتن بود سکته کرد و بعد از یک سال و اندی بیماری در سال 1377 دار فانی را وداع گفت و در گلزار شهدای روستا درکنار فرزندانش آرمید.

آری قلم زدن درباب شهادت از جنس عشق، شیدایی و دلدادگی است و کجا ما خاکیان را توان توصیف آن افلاکیان است؟

چه زیباست صبر مادرانه برای از دست دادن چنین فرزندانی که همه نماد غیرت و رشادت بودند.

 

گزارش: سیده زینب حیدری

انتهای پیام/گ

 

 

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی