نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

6. بهمن 1392 - 10:57

به گزارش چهار فصل - ناصر پاک نژاد؛ همانگونه که خداوند متعال به تو احسان کرده است،تو نیزاحسان کن و در روی زمین فساد مجوی که خداوند فسادگران را دوست ندارد (قصص:۷۷)

بار خدایا:شاید حرفهایم بوی ناشکری میدهند اما به حساب درد دل بگذار زیرا  خاموشی  به وقت گفتن طیره آن است که در من حجت گذاشته ای یعنی همان عقل.

اما چه کنم که از کوی توبیرون نرود پای خیالم ،نکند فرق به حالم.

چه برانی ،چه بخوانی ،چه به اوجم برسانی ،چه به خاکم بنشانی ؛نه من آنم که برنجم ،نه تو آنی که برانی…

آغاز میکنم به نامت که اگر گفتنی باشد یاد از محبت و بخشایندگی توست….

آنچه که در مطلب قبل بیان شد درارتباط  با رابطه ایسم وجایگزینی رابطه به جای ضابطه  کلی گویی بود که دوست دارم در مطالب پی در پی به واکاوی جزئی تر و دقیق ترآن بپردازم تا انشالله این اندک بیان کارگر شود در جهت اصلاح نواص موجود در حیطه آن.

همه میدانیم که بروکراسی محصول دگرگونی ها و رشد و پیشرفت جوامع غربی بوده است.  در آنجا ، این نظام همراه با دیگر بخشها همچون فرهنگ ، اقتصاد ، سیاست و حقوق سیر تکاملی خود را پیموده و در نتیجه ، کار او سودمند است.  امّا در ایران، دستگاها داری، نه پیامد دگرگونی ها و رشد و پیشرفت نظام اداری در داخل کشور، بلکه الگو گرفته از سیستم های بروکراتیک غربی بوده است نزدیک به یک سده پیش، درحالی اقدام به این الگوبرداری شد که زمینه های آن در ایران وجود نداشت؛

 خلقیّات، آداب و رسوم وفرهنگ ایرانی به گونه ای نبود که پذیرای نظام مدرن بروکراسی باشد. بدینسان، این نظام از همان آغاز کار از مسیر اصلی و هدفهای واقعی خود دور شده و به جای انجام دادن خدمات عمومی و کمک به رشد و توسعة کشور، به مانعی بر سر راه توسعه و ابزاری برای برآوردن هدفها وخواسته های گروهی شد که در برهه ای از زمان در دستگاه ها ونهادها وسازمانها حضور داشته و به ظن خود امروز میکارند تا فرداها و نسل های بعدیشان آن را درو کنند

 غافل از اینکه در نظام الهی و دینی و مقدس جمهوری اسلامی ایران این مبنا حق خوری محسوب میشود و این حقی است از آن مردم و نا بخشودنی چرا که مسیر زندگی افراد را در بعضی از موارد عوض کرده و باعث به بیراهه رفتن شاید هم در بعضی موارد تغییر رویهشخص مذکور گردد و در پی آینده ای متفاوت باشد حتی متفاوت تر از آینده ای که گندمکاران امروز به آن می اندیشند  چرا که در پی آنند که با توکل به ایزد منان مشکلات را حل کنند و مفسدان را نابود، تا باشد که دانه های کشت شده خود را به خید خورند  وزبان گزیده وانگشت بر دهان بمانند در آنچه که خدا خواسته است.

از همان ابتدا رشوه خواری، تقلب و دیگر مصادیق فساد در دستگاههای اداری رایج شد. امروزه برای شفاف و کارآمدتر شدن نظام اداری، اصلاحاتی صورت گرفته است امّا باز هم شاهد وجود نارسایی ها و اشکالات و همچنین فساد در برخی از دستگاهها هستیم.

که ما در این مقال به بررسی “پارتی بازی “می پردازیم.

رابطه بازی یا پارتی بازی به مبادله نامشروع با استفاده یا سوءاستفاده از مسولیت عمومی برای منافع شخصی تعریف شده است. پارتی بازی پدیده ای جهانشمول است و فرهنگ محور که البته در بحث جامعه شناسی سیاسی این مورد را از کارکرد های پنهان حزب میدانند.

«پارتی‌بازی»که در ادبیات عامیانه به آن بند «پ» میگویند و رشوه در برخی پژوهشها پساز «بیکاری» و  «گرانیوتورم» در ردیف سوم مسایل ومعضلات اجتماعی قراردارد، جایی که رابطه جای ضابطه را میگیرد و شایسته سالاری و لیاقت در نبردی نابرابر جای خود را به خویشاوند سالاری و تبعیض می دهد.

البته پارتی بازی از نظرکارشناسان در قالب معضلات و ناهنجاریهایی همانند سوء استفاده از موقعیت شغلی بروز می یابد.

در تعریفی دیگر پارتی بازی را منحرف از هنجارها، مرتبط با قدرت، مخفیانه، ارادی، فرصت طلبانه و ادراکی می دانند.

پارتی بازی معمولا در محیط کار صورت می گیرد و بیشترین موردی که فشار زیادی برای آن بوسیله مردم احساس می شود بیشتر در رابطه با استخدام و گزینش است که به عنوان یک بی عدالتی بین مردم به حساب می آید و در پرونده قدرت حاکمه از دید مردم ثبت می شود.

پارتی بازی به عنوان یکی از مصادیق فساد چهار مولفه اساسی دارد:

۱-      باید یک مبادله صورت بگیرد. (مالی، قومی، رابطه ای و…

۲-      تخطی از هنجارها و قوانین

۳-      سوء استفاده از قدرت مخصوصا قدرت که تقریبا می شود قدرت غیر رسمی نفوذ

۴-      پنهان کاری

عنوان خویشاوند سالار در بحث پارتی بازی مهمترین نقش را بازی می کند که در این حالت رابطه جای ضابطه را می گیرد.

که در این صورت یک دشمنی و یک آرامش قبل از طوفان را با رای جوامع پدید می آورد چون در این قضیه با وجود افراد زیاد با شرایط یکسان فقط عده ای خاص پذیرفته می شوند و بقیه افراد سرخورده که جزء کم سعادتان به این درگاه هستند نطفه ای از بیهنجاری و حق خوری و خود بیعدالتی پیدا میکنند و چون نمیتوانند کاری بکنند قسم میخورند که در آینده اگر توانستند حتما جبران اضرار دیروز کنند  و بازهم همه چیز را گردن “قسمت” می اندازند افسوس که چه کلمه مظلومی است “قسمت” که تمام نشدن ها و تمام نامردیها را از طرف نامردمان بر عهده میگرد…!

اما دلایل بوجود امدن و بیشتر شدن پارتی بازی (حق خوری، بی عدالتی، بی انصافی و هر اسم دیگری که می توان بر آن گذاشت)

۱- ضعف باورهای اخلاقی و ارزشهای انسانی(کنترلدرون)

۲- کاهش سطح وجدان کاری و انضباط اجتماعی در جامعه

وجدان کاری و مسئولیت پذیری باعث می شودکه شخص نسبت به کار و قوانین کاری خود متعهّد باشد و به سادگی حاضر به سرپیچی از قوانین و وظایف خود نشود.

۳         – بالا گرفتن فردگرایی: با کاهش احساست عهّد و تعلّق اجتماعی، نوعدوستی و مردم گرایی، رفته رفته فردگرایی و شخص محوری در میان مردم  از جمله مدیران و کارمندان برجستگی یافته است.

۴ – ناهماهنگی میان ارزشها و راههای دستیابی به آنها

۵-چیرگی روابط بر ضوابط

بستگی های خانوادگی، خویشاوندی و همچنین قومی و نژادی هنوز در میان ایرانیان به اندازه ای هست که بسیاری از کارمندان و مدیران، دوستان و خویشاوندانشان را بر دیگر مردم ترجیح دهند و حقوق دیگران را به سود اینها زیر پا گذارند.

دامن این رفتار در ادارات در این مسئله تا آنجاست که گفته می شود (یا باید پارتی داشت یا پول، تاکار انجام گیرد)

۶- گسترش و استمرار فساد

اگرنخواهی که شوی رسوا همرنگ جماعت شو.

۷- ضعفک نترل اجتماعی (حساسیّت همگانی به فساد و کجروی در دستگاههای اداری

۸-وجود فرهنگ وفاداری درون سازمانی

درمیان کارکنان در یک سازمان وفاداری سازمانی برای پشتیبانی از منافع یکدیگر و نگه داشت جایگاه پدید می آیدکه چه بسا سبب می شود کجروی های یکدیگر را نادیده گیرند یا حتّی با آن همراهی کنند یا دم فرو بندند و اگر کسی بخواهد افشاگری یا ایستادگی کند، با فشار و تهدید رو برو می شود و جایگاهش به خطر میافتد.

عواملی که باعث می شود با متخلفین در عرصه فساد اداری برخورد نشود

۱-رو در بایستی یا عدم شفافیت فرهنگی

دوخاستگاه عمده دارد:

الف.عدم مواجه شدن با انتقادات دیگران

ب. تمایل به حفظ روابط و عدم رو در رو شدن با دیگران

(معمولا هم به خاطر ر ود ربایستی ضعف دیگران بیان نمی شود)

۲-دلسوزی نابجا مخصوصا درکشورهای شرقی و جوامع سنتی که رفتار عاطفی هنوز حاکمیت دارد

۳-بیتفاوتی و عدم قاطعیت: نوعی انحراف از وضعیت متعادل در سازمان که آنرا می توان یک بحران خاموش، سقوط آرام، تخریب مستمر و بدون صدا نامید.

۴-مصلحت اندیشی و حفظ آبرو به معنای صلاحدید نواعمالی که انسان برای منفعت رساندن به خود،گروه و قومش انجام می دهد.

مصلحت اندیشی و حفظ آبرو دو روی یک سکه اند.

ادامه دارد….

منبع:سایت مردم استان کهگیلویه وبویراحمد

انتهای پیام/گ

 

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی