به گزارش چهار فصل ، یاداشت محمد ناصر پاک نژاد :

به نام الله  پاسدار حرمت خون شهیدان

بشر یعنی غیرمسلمان

این روزها خود را بشر نمی­دانم همچنین همه هم کیشان خویش را  زیرا هجمه های رسانه ای و اطلاعاتی که بر جهان حاکم است و توانایی در تغییرتعاریفی که براحتی از دستشان بر می آیند چنان در تفکر مردم سرزمینم شناورند که همچون مردم استحمار شده دو بلوک شرق و غرب ، تمامی تعاریفی که  از بشر و حقوقش دارند را از غرب و نظریه پردازان و رسانه هایش به عاریه گرفته اند.آنهایی که از شب اگر بدشان بیاید خدا را هم تحریم میکنند زیرا از اعتقاد و ایمان من و تو میترسند.شبی که در آن خورشید فرومینشیند تا نور دل روشن ضمیران  در دلش آن را در ارتباط به معبود خویش نورانی کند و فردای  آن روز تواناترو قدرتر از روز قبل از خواب بلند شوند.

پس آنرا با کمی پیاز داغ اضافه و تبلیغات و ساخت برنامه های موثر بر تفکر من و تو تحریمش میکنند تا این اندازه نسبت به اعتقاد ما ملحدانه کینه ورزند و آرزوی نبودش را دارند.اینگونه ملحدانه به تفکرات ما بد مینگرند که هرچیزی و هرکسی را صاحب حق و حقوق می­دانند اما برای مسلمانان هیچگاه در اندیشه شان این حق وجود ندارد  و در عمل هم مصداق چنین چیزی بارز است که کمی جلوتر چند نمونه از آ ن را شرح خواهم داد. تلاش میکنند تا با تعریفی که از بشر و حقش در افکار عمومی دنیا جا انداخته اند را در جهت منافع صد درصد امپرالیستی (فرهنگی،سیاسی،اقتصادی) خویش به کار گیرند و اقدامات زودبازدهی را انجام دهند مثل دوست شدن با برخی کشور های جهان سوم و شاید هم ایران حتی اگر به قیمت بدنام شدنشان در پیشگاه رهبران و ولی نعمتان صهیونیستی خویش گردد هر چند هر چشم بینا و هر متفکری می داند که این دوستی ،دوستی خاله خرسه هم بدتر است.

اما غافل از اینند که مسلمانان بالاخص شیعیان در جای جای این کره­ی خاکی ملاک ومعیارسنجششان نه غرب و هم پیمانانشان بلکه کتاب الله،قرآن مجیدو علیم می باشد.

ولی کسانی هستند در این بین که آگاهی کمتری دارند و منبع تغذیه اطلاعاتی خود را تنها رسانه ها و شبکه های غیر ایرانی می دانند و با هر وسیله ای براحتی در گوشه هایی در پشت ذهنشان که از آن آگاهی ندارند (ناخودآگاه) جای میگیرد که حقوق بشر همان هست که اینان میگویند.

وقتی بپذیریم که بشریت همان هست که غرب و قدرت های بزرگ میگویند  پس ما چگونه خود را بشر بدانیم در حالی که ما تنها مسلمانیم حق وحقوقی برایمان قائل نیستند .

براحتی اندیشمندان مسلمان مارا ترور میکنند،براحتی دختران مسلمان ما را قاچاق میکنند.براحتی پسران مسلمان ما را عقب خوانده و بدون ایجاد  فضای توسعه و پیشرفت برای آنها استعدادشان را به زیر خروارها خاک میبرند ،براحتی هم دینان ما  را دسته جمعی قلع و قمع میکنند همچون مغولانی که کینه ایرانی بودن ما را داشتند.

براحتی وارد یک کشور میشوند و مردمش را به جان هم میاندازند و روبروی دوربین به دغل بازی و حیله مشغول میشود و بعد از پشت لنزها و دور از چشمان بشریت موجود در آن کشور،سرمایه آن را تاراج میبرند و مردم را درگیر خویش میکنند تنها و تنها با عوض کردن جهت آنتن­ها.

به محض ورود به یک منطقه تصمیم به کشتار نسلی مسلمانان میکنند و از حقوق بشر هم هیچ خبری نیست که نیست و تنها از بشری حرف میزنند که تامین کننده منافع و منابع مورد نیاز آنها باشد. مردم دیگر کشورها هم از آن اعمال دفاع میکنند زیرا بیش از این چیزی به آنها نشان نمیدهند بعد خودشان که منافعشان را تامین کردند و غنی شدند برخی جاها شروع میکنند به حرافی که نباید چنین کاهایی صورت بپذبرد(شریک دزد و رفیق قافله میشوند)

کمی نزدیک تراز این طرف سکه ،بعد از همه اقدامات تروریستی علیه بشریت و اقدامات امنیتی عیله کشورها مخصوصأایران  می آیند در ایران ما،تا حقوق بشر را پیاده سازی کنند حقوقی که فقط طبق تعریف آنهاست وبیشتر دستمایه دلخوشی طرفدارانشان در این سرزمین. طرفدارانی که آزمون خود را پس داده اند اما باز هم مصلحت ...مصلحت ...مصلحت ...

تا اینکه دوستی خاله خرسه نشان می دهد که رفت و آمدهایی که صورت می پذیرد  بیشتر برای رسیدگی به حقوق طرفدارانشان هست که علیه نظام دست به کودتای خاموش میزنند نه به رسمیت شاختن حقوق مردم سرافراز ایران.

فوج فوج هیئت هایی که برای مذاکرات می آیند اما مذاکرات پنهایی با برخی افراد. ملاقات هایی که از آینده آن چندان پیش بینی خوبی نمیشود کرد زیرا طرد شدگان چنان نورچشمی میشوند که دیگر جایی برای مقربان نخواهد بود،باید هشیار بود مردم.

مگر میشود یک گاو پیشانی سفید که نماد بارزبودن،؛مشخص بودن، تابلو بودن و شاید هم ضایعه بودن است براحتی و مخفیانه از دیدگان پنهان شود؟؟؟

در برخی جاها مطالبی به گوش میرسد که باز هم دیدارهایی پنهانی صورت گرفته است با سران فتنه انتخابات88 که ما آنها را ملحد به دین پیغمبرمان،مولایمان و قیام عاشورایمان میدانیم .دیدارهایی که بیان میشود که هیچکس از آنها خبر دار نیست؟؟؟!!!!

مگر میشود؟

چرا این تعبیر می کنید؟مردم مسلمان آگاه یافته ایران اسلامی میدانند که چنین چیزی امکان ندارد! دیدار چنین هیئت هایی با وجود حساسیتی که نسبت به آنها هست؟

همه میدانند که چنین مراسمات و چنین میهمانان دیپلماتیکی نمی توانند براحتی محل اقامت خود را ترک کرده و جای بروند که حداقل،حداقل،حداقل نیروهای امنیتی که وظیفه تأمین امنیت آنها  را دارند گزارش نکنند یا متوجه نشوند که لانه هست اما خبری از تخم مرغ نیست والان در کجا به سر میبرند؟!

یعنی میخواهیم  که را گول بزنیم؟

هیئتی که حتی کوچکترین عضو آن هم  برای رفتن(به اصطلاح قضای حاجت) باید راهنمایی و حفاظت شوند؟ما می آییم و راحت بیان میکنیم که دیدار پنهانی و بدون هماهنگی داشته اند؟؟؟!!!

از طرفی افرادی که با آنها ملاقات کرده اند اگر نخواهیم بگوییم که زندانی هستند مگر از آنان محافظت نمی شود؟

من مانده ام چه عقل و منطقی این  را میپذیرد که چنین دیدارهایی پنهانی و بدور از چشم و گوش مسولان و مردم نظام صورت می پذیرد؟

کمی بیندیشیم....

تازه در این بین و دلیل این ملاقات ها توجه به حقوق بشر(که کم کم دارد تبدیل میشود به یک جک خنده دار و بعدأ اصطلاحی که دیگر هیچ کاربردی نخواهد  داشت)هست.

چه حقوقی؟چه آشی ؟چه کشکی؟ فقط کسانی که علیه اسلام و انقلاب اسلامی به پا خیزند بشر محسوب میشوند و حق دیدار دارند؟

جواب دهید ای به ظاهر مسولان داخل و خارج از کشور؟

بدانید که مردم جمهوری اسلامی چنان آگاهند،چنان بینشی دارند که نمیگذارند براحتی خون شهداشان و اشک خودمان قطره قطره پایمال شود حتی اگر پنهان از دید تمامی مسولان باشد مردم گوش به فرمان رهبرند و آماده ،تا بیدار کنند مسولانی را که خود را به خواب زنند و باز هم حماسه بیافرینند و به خواب زده ه ا را هم بیدار کنند اینبار شما مسولان،هشیار باشید...

هشیاری و بیداری مردم مسلمان ایران هست که با تمام توان از رهبری و ولایتش دفاع میکنند و مشروعیت بخش به این نظام هستند پس در سایه اعتماد این مردم،اعتماد سوزی نکنید!

اگر بعد از انجام دیدار ها حرف از حقوق بشر میزنند حقوق زن ومرد این ملت! ،باید بدانند که ما فراموش نکرده ایم حقوق بیش از دویست هزار لاله گلگون کفن را که در حملات ناجوانمردانه آنان از دست داه ایم.

باید بدانند که فراموش نمیکنیم خون شهدای اندیشمند هسته ایمان را که در حملات ناقض حقوق بشری بر زمین ریخته شد!!

اینان حقوق بشرند و شایسته و لایق دیدارند و البته نه از جنس دیدار پنهانی...

نگاه اشک آلود آرمیتا و علیرضا در سوگ پدر لیاقت دیدار را دارد نه نامردمان در حق مردم و این نظام...

برآنچه که گفته میشود و کوچک تحلیل عامیانه این حقیر می توان برداشت کرد که بشر و حقوقی که غرب از پی آن اسب میدواند تنها بشر غیر از اندیشه و تفکر اسلامی است یعنی هرکسی جز مسلمان.

پس بشردر تعریفشان  یعنی غیر مسلمان نه من و تو....هشایر بایدکرد مردم،مست را

والعاقبه للمتقین...

محمد ناصر پاک نژاد

انتهای پیام/گ