به گزارش چهارفصل، دست مریزاد به دستان توانمند دست اندرکاران که توانسته اند با برگزاری کنگره ملی حضرت بی بی حکیمه (س) گوشه ای از پتانسیل های فرهنگی – مذهبی این خاک از سرزمین پاک ایران زمین را به ملت شریف معرفی کنند و مقدمات توسعه فرهنگی و اقتصادی استان را فراهم نمایند.
فکر و ذکاوت ایشان در جهت برگزاری همایشی به این بزرگی قابل ستایش است. از آنجا که این کنگره در ردیف همایش های علمی و خروجی آن مجموعه مقالات انشاله پرارزشی بوده! این بنده ی حقیر بلافاصله بعد از اختتامیه همایش، چند روزی را وقت مطالعه کتاب همایش کرده و از سر صداقت و به دور از جانب داری، نقدی علمی و ادبی بر کتاب مجموعه مقالات نخستین کنگره بی بی حکیمه (س) ایراد نمودم. چند وقتی بود که منتظر فراهم شدن فرصتی بوده تا بتوان این نقد را منتشر کرده و بیماری جدیدی که گریبان گیر همه ما شده را به شهروندان عزیز معرفی کنم. این بیماری که امروزه به صورت اپیدمی درآمده و آثار خود را در نسل های آینده نشان می دهد، به امر تحقیق و پژوهش مربوط می شود. حال که در هفته پژوهش به سر می بریم بهانه ای شد تا این وضعیت ناهنجار علمی و فرهنگی را به نقد کشانده و از حریم شکنی پژوهش و مخدوش شدن قداست تحقیق جلوگیری کنیم،
پژوهشگران موظفند جلوی این بیماری را گرفته و از فرایند فروکاهشی اعتبار و اعتماد تصمیم گیرندگان و دولتمردان در قبال نتایج پژوهش ها و تحقیقاتی که علمی و کاربردی هستند، ممانعت به عمل آورند. سکوت در مقابل این چالشها نشانگر رضایت و تایید این گونه حرکت های زننده علمی است که امروزه جایگاه علم را هدف قرار داده است. امید است موارد زیر که مخاطب آن مجریان کنگره هستند، مفید واقع گردد و چالشی که نه تنها استان ما، که کل کشور را با مشکل مواجه نموده ریشه کن گردد. ان شاء الله
*به گزارش امید مردم ؛ همانطور که می دانید فلسفه برگزاری همایش هایی که هزینه های زیادی نیز در بر دارد، شناسایی موجودیت، دیدگاه ها، روش ها، نظریه ها و اهمیت وجودی موضوع مورد مطالعه می باشد که این مهم نیازمند تولید علم مبتنی بر نوآوری و کار میدانی و پژوهشی است. بدیهی است همایشی که همراه با تولید علم نباشد ساختار ارزشی فروکاهشی دارد. متاسفانه بیش از ۷۰ درصد مقالات کنگره بی بی حکیمه (س)، جنبه مروری و ترویجی داشته اند و مقدمات تولید علم در حوزه مطالعات حضرت بی بی حکیمه(س) فراهم نشده تا بلکه در آینده شاهد تحقیقات گسترده در این زمینه به استناد پژوهشهای هزینه شده باشیم. شایسته بود کمیته داوران فقط مقالاتی را حائز رتبه می دانستند که محصول کار علمی و یک تحقیق میدانی و به عبارتی دیگر مقاله ای با درجه علمی – پژوهشی بوده باشد و نه مقالاتی که در شان حضرت بی بی حکیمه (س) نبوده اند.
* مطالعه کتاب همایش در یک نگاه این مهم را اثبات می کند که چگونه ممکن است مقالات همایشی به این بزرگی ساختار علمی را رعایت نکرده و هر مقاله با یک فرمت نامنظم و البته بعضا غیر علمی تدوین و چاپ شده باشد؟ مقالات در کتاب مذکور نه تنها ناهمگن بوده بلکه مواردی چون رفرنس دهی ، ساختار و فرمت تحقیق، مراحل اجرای تحقیق علمی، روش تحقیق، مواد و روش شناسی، یافته های تحقیق و … مبهم و نامشخص است. این مساله در همه همایش ها کاملا رعایت می گردد و لازم است که دبیرخانه علمی همایش در اولین فراخوان خود ، فرمت مقالات ارسالی را تعریف کرده و بر اساس آن، ابتدا مقالات را ارزیابی و سپس داوری نماید.
* آیا بهتر نبود که چکیده لاتین مقالات نیز آورده شود تا به بسط و وسیع نمودن اطلاعات مربوط به شخصیت حضرت بی بی حکیمه (س) در سطح ملی و بین المللی کمک شود.
* در اکثر مقالات بخش های مربوط به معرفی مطالعه موردی که همان شخصیت، تاریخچه زندگی و کرامات حضرت بی بی حکیمه (س) بود فقط از یک منبع تکراری – کتاب کوکب زرد کوه زاگرس تالیف آقای سید علی موسوی نژاد سوق – و بعضا همان مطلب آورده شده است. این نیز خود جای تامل دارد که چگونه بررسی نشده است؟ ( به گونه ای که نام نویسنده ی منبع تکراری بیش از ۵۰ بار تکرار شده و این نشان از رجوع به یک منبع برای بیان مطالعه موردی بوده است). در حالی که هدف همایش باید این می بود که منبعی که در دسترس عموم مردم نیست آورده می شد و در اختیار پژوهشگران و محققین قرار می گرفت. مطالب تکراری و کپی برداری شده از یک مجموعه کتاب نمی تواند زمینه توسعه علمی و ادبی مطالعه موردی را فراهم کند.
* آیا چیدمان کمیته داوری مقالات و هیئت علمی همایش متناظر با محورهای همایش بوده ؟ و اینکه آیا در یکی از مهمترین محورهای همایش که گردشگری مذهبی بوده آیا از اساتید مجرب در این زمینه استفاده شده است؟ آیا مقالات بر طبق معیارهای استاندارد روش تحقیق علمی داوری شده اند؟ و یا اینکه آیا مقالات داوری شده اند؟ اگر چه نقد و تحلیل های چند روز اخیر در سایت های خبری استان نشان از آن دارد که دبیر علمی کنگره در زمینه انتخاب مقالات برتر خود رای بوده و از آنجا که منابع موثق خبر می دهند بسیاری از داورانی که نام آنها به عنوان اعضای کمیته علمی کنگره در کتاب آمده روحشان از این مجموعه مقالات خبر نداشته است جای سوال است که تا چه حد حرمت این بی بی را نگه نداشته اند؟ چگونه توانستید در محضر حرم آن بی بی همه را فریب داده و آسوده با تمجید های این و آن فخر بفروشید. بعضی از دوستان به من می گفتند که به خاطر حضرت بی بی حکیمه(س) سکوت اختیار کن، اما بنده در پاسخ به آن ها می گویم اتفاقا به خاطر شخص بی بی حکیمه (س) سکوت نخواهم کرد و این نوع دزدی مد شده در قرن حاضر را باید افشا کنم. اگر معتقد به این هستیم که توسعه استان در گرو تکیه به پژوهش و علم است. پس باید جلوی این حرکت ها را گرفت و من از تمامی اساتید دانشگاه ها، پژوهشگران، محققان عزیز استانی دعوت می کنم که با اعلام نظر و رای خود این چالش ها را از میان بردارند.
* نکته دیگر اینکه چگونه ممکن است عین مقاله ای را که قبلا توسط شخص دیگری در یک مجله ، سایت یا همایش علمی و ملی و یا سایت های علمی و خبرگزاریها چاپ شده ، یک بار دیگر توسط شخصی که خود را پژوهشگر نامیده به این همایش ارسال و پس از داوری در مجموعه مقالات به چاپ برسد؟ بنده بعد از چندین بار مطالعه کتاب همایش و انجام تحقیقات گسترده در این زمینه، متوجه شدم از میان ۳۰ مقاله چاپ شده در کتاب همایش تعداد ۸ مقاله کاملا سرقت ادبی(علمی) و تعداد ۱۹ مقاله دارای ایرادات عمیق علمی بوده و ساختار علمی تحقیق را رعایت نکرده اند(مستندات در ادامه آمده است).
* همانطور که می دانید اگر چه امروزه عصر اطلاعات از طریق فضای مجازی است اما نمی بایست که سوء استفاده از این اطلاعات موجبات بحران مشروعیت دانش و علم می گردد.
* چطور می شود داور یک همایش به این بزرگی متوجه این سرقت ادبی نگردد و یا خدای نکرده آن را نادیده بگیرد؟
* همانطور که می دانید در هفته پژوهش قرار داریم و در صورتی که این پژهشگران توسط دستگاه های اجرایی در روز پژوهش مورد تجلیل قرار بگیرند. خود بدعتی خواهد بود که شایسته استان ما نیست.
* همچنین این که جای تامل است که داوران همایش با یک نگاه به بخش منایع پایان مقاله ها چگونه متوجه نشدند که بعضی از مقالات از سایت های مجازی گرفته شده است؟ منابع پایان متنی به هیچ وجه ترتیب اصولی تحقیقات علمی را رعایت نکرده و از یک ناهمگنی عمیقی برخوردار است.
* بهتر می دانید که اگر این مقالات در پایگاه مقالات جهان اسلام ( ISC) به ثبت برسندو نمایه گردند و مورد مشاهده نویسندگان اصلی مقالات قرار گیرد چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
* این مطالب را از آن جهت عنوان کردم که شما بهتر از ما می دانید که پژوهش و تحقیق باید یک امر مقدس تلقی گردد چرا که به تولید علم و ترفیع نیاز بشر کمک شایانی می کند. حال چگونه جای اغماض باقی می ماند که این همه سرمایه برای جمع آوری بعضی از مقالاتی گردد که قبلا توسط شخص و یا اشخاص – پژوهشگران، محققان و اساتید دانشگاه – دیگری نوشته و در مجلات و وب سایت های معتبر ملی و علمی به چاپ رسیده اند و بعد افرادی که خود را پژوهشگر می دانند با سرقت علمی و ادبی مقالات را از فضای مجازی کپی کرده و بعضا بدون حتی یک تغییر کوچک آن را به همایش بفرستند؟
* کاش ،حتی در ترجمه عنوان کتاب بیشتر تلاش می شد تا معادل درست لاتین آن نوشته شود. همچنین کاش اصل مقالات را به صورت وورد ( WORD) در لوح فشرده نمی گذاشتید، تا خدای نکرده مورد سواستفاده مجدد قرار نگیرند.
* امید می رفت به ازای این همه هزینه که صرف برگزاری این همایش شده ، حجم عظیمی از اطلاعات و منابع دست اول پیرامون شخصیت، تاریخ، زندگی، کرامات و پتانسیل های فرهنگی – گردشگری، اجتماعی و اقتصادی حضرت بی بی حیکمه (س) گردآوری می شد و بسترهای لازم برای بسط و گسترش پژوهشهای کاربردی در این زمینه فراهم می شد . همچنین تلاش در جهت جذب سرمایه گذاری برای توسعه کارکردهای موضوع مورد مطالعه همایش – توسعه زیر ساخت ها، راه، تاسیسات اقامتی و … قطعا مفید واقع می شد و می بایست از اهداف عالی همایش بوده باشد.
* می توان در قالب یک پیشنهاد این مهم را بیان نمود که مسئولین ارشد استان می توانستند با تشکیل بنیاد علمی – فرهنگی حضرت بی بی حکیمه(س) و یا با دائمی کردن دبیرخانه همایش و یا بین المللی کردن همایش، زمینه را برای پژوهشهای کاربردی – بنیادی پیرامون حضرت بی بی حکیمه(س) فراهم کند.
* این نوشته، جریانی را به نقد می کشاند که با اپیدمی شدن آن نه تنها با آبروی این استان بلکه شخصیت آستان مقدس حضرت بی بی حکیمه(س) نیز بازی شده است. اگر چه باید اضافه کنم بنده چند سالی هست که در عجبم چگونه ممکن است در تابلوی اعلانات دانشگاه های این استان و حتی در خیابان های اصلی شهر، این اطلاعیه زده شده که «پایان نامه می نویسیم». این چه مفهومی دارد ؟ پس جایگاه علمی استاد راهنما و دانشگاه و گروه آموزشی دانشکده ها چه می شود؟ نکند استاد راهنما و دانشگاه خود مطلع از این موضوعند و اقدامی نمی کنند؟ نکند خود نیز … . ده ها شخص در همین مرکز استان وجود دارند که با عقد قرارداد هنگفت دارند پایان نامه های دانشجویانی را می نویسند که قرار است این ها نه تنها از رساله کارشناسی ارشد و دکتری خود دفاع کنند بلکه به عنوان سرمایه انسانی این مرز و بوم به تولید علم، دانش ، صنعت و خدمات مشغول باشند و چه بسا همین ها بخواهند فرزندان ما را در دانشگاه ها درس بیاموزند.
آیا جای تامل، تفکر و اقدام اساسی وجود ندارد؟ این موضوع را از آن بابت عرض کردم که حداقل خروجی کنگره ملی بی بی حکیمه(س) این بوده که به اهمیت پژوهش پی ببریم و مقدماتی فراهم آید تا هر آن کسی که به حریم پژوهش وارد گردد و قداست آن را خدشه دار کند باید پاسخگو باشد. همین پایان نامه نوشتن ها و صدور مدرک های تحصیلی صوری خود گناهی بزرگ در حق نسل های آینده این خاک است که می بایست در زیر سایه ایشان علم بیاموزند و توسعه ملی را فراهم کنند. اگر جلوی این سری از کار ها گرفته شود دیگر کسی به خود جرات نمی دهد که دست به دزدی علم و فرهنگ بزند و این چنین فاجعه ای را به بار بیاورد. اگر چه امروزه همه به این مطلب پی بردیم که مدرک گرایی دیگر کارساز نیست و آنچه که به پژوهشگر و محقق شخصیت علمی می دهد توانمندی اوست و نه تکیه کردن محض به تحصیلات تکمیلی.
* در پایان یادآور می گردم که بنده فقط ۳۰ مقاله ای که در مجموعه مقالات کنگره بی بی حکیمه(س) به چاپ رسیده است را مورد نقد قرار داده ام و با توجه به اظهارات دبیرعلمی همایش تعداد ۱۲۷ مقاله به دبیرخانه همایش ارسال و از این میان تعداد ۵۲ مقاله پس از ارزیابی جهت داوری به پایتخت ارسال شد و از آنجا که شبهاتی در این زمینه در بعضی از تحلیل های اخیر به وجود آمده لازم است که سایر مقالات ارسالی به کنگره نیز بررسی گردد چه بسا سایر مقالات از این وضع بدتر باشند و یا مبادا حق پژوهشگری ضایع شده باشد.
منبع:روزنامه امید مردم
انتهای پیام/گ
نظرات کاربران