نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

16. مهر 1392 - 2:11
آیت صدیقی نژاد؛ مردی که شهید عارف نامیده شد.

ما از سلاله آنانیم که پاره های دلمان را بر حریر روشن عشق و معرفت دوخته ایم، حسینی بودن و حسینی ماندن همیشه سرخ است.

سلام بر تو ای جوان رعنا که قلم تاب نوشتن رشادت ها و پاک بازی هایت را ندارد.

 

ستوان یکم شهید، آیت صدیقی نژاد در روز آغازین بهار سال 1365 در روستای فارسیان از توابع بخش لودابِ شهرستان بویراحمد دیده به جهان گشود.

 

دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاه خود و تا مقطع راهنمایی سپری کرد و بعد برای تحصیلات بالاتر به شهر آمد.  شهید از کودکی حضور فعالی در هئیت ها و مراسمات مذهبی داشت به گونه ای که او را عالم روستا می نامیدند.

 

دقایقی با پدر این شهید بزرگوار در کنار مزار شریف فرزندش گفتگو کردیم: آیت از همان کودکی با این که سن کمی داشت  فهم عجیبی داشت و برای هر کاری که می خواست انجام دهد وضو می گرفت و هیچ گاه نمازش ترک نمی شد.

 

 

شبیه حضرت علی اکبر

پدر که حالا اشک در چشمانش حلقه بسته بود این چنین ادامه داد: خدا را شکر می کنم که جوان من  مثل حضرت علی اکبر (ع) شهید شد.

 

پدر شهید عنوان کرد: در 2 سالی که آیت در بین ما نیست هر سال روز تولدش را جشن می گیریم. در طول زندگی اش یاد ندارم  که ما را اذیت کرده یا دل ما را رنجیده خاطر کرده باشد.

 

هم چنین پای صحبت های مادر این شهید عزیز هم نشستیم: فرزندم برای رضای خدا قدم در راه جهاد گذاشت و همیشه به من می گفت؛ مادر، چرا روستای ما یک شهید هم نداردٰ؟

 

مادر از لحظه رفتن شهید به ما گفت: شهید وقتی برای رفتن به مأموریت  آماده شده بود آمد و همه اعضای خانواده را که خواب بودند بوسید و بعد از گذشتن از زیر قرآن و چند قدم رفتن، لحظه ای ایستاد به ما نگاهی کرد و لبخند زنان رفت.

 

مادر گفت که خیلی خوشحال است که آیتش را در راه اسلام داده است: آیت، حق الناس  برایش اهمیت زیادی داشت و همیشه هرچه از خودش داشت به دیگران می بخشید.

 

مادر برایمان تعریف کرد شهید یک شب خواب دیده که یک آقایی به او چایی تعارف کرده و او هم پذیرفته، بعد از او پرسیدم پسرم کدام آقا بود؟ گفت آقایم خامنه ای. شاید یک ماه از این خواب گذشت که خبر شهادتش را آوردند.

 

هم ولایتی های شهید برایم گفتند که آیت آن قدر دوست داشتنی بوده که همه اهالی روستا و بچه هایی که با او بودند به حالش غبطه می خوردند.

 

به گزارش چهارفصل، شهید آیت صدیقی نژاد در سال 1385 وارد سپاه شد و در دانشکده افسری امام حسین (ع) مشغول به تحصیل شد و در رشته ها و کلاس هایی که شرکت می کرد همیشه از بهترین ها بود.

 

 همسر شهید آیت صدیقی نژاد هم از ویژگی های مرد زندگی اش برایمان گفت: گرچه ایشان توفیق شهادت داشت اما در دوران کوتاه نامزدی واقعاً درس های زیادی از ایشان آموختنم؛ تواضع، وقار، احترام به پدر و مادر و بزرگترها، نماز اول وقت.. 

 

به گزارش چهارفصل، این تصویر مربوط به روز تشییع پیکر پاک شهید صدیقی نژاد است که همسر این شهید با لباس عروس در آن شرکت کرد. شهید صدیقی نژاد پیش از جشن ازدواج به شهادت رسید

 

همسر شهید صدیقی نژاد از سفارش های شهید گفت: شهید همیشه سفارش می کرد اگر می خواهید زندگی موفقی داشته باشید باید ساده زیست باشید و به هم نوع خود کمک کنید و در نهایت سفارش زیادی به دختران و زنان در مسئله حجاب داشت و در وصیت نامه اش هم نوشته بود به نماز اول وقت و حجاب توجه کنید.

 

 تأثیر نماز های نیمه شب

همسر شهید این گونه ادامه داد: به نظر من، نمازهای نیمه شب آیت را به اوج رساند. بیشتر روزها هم روزه بود انگار می خواست عارف شود. شاید کمتر کسی دراین دوران پیدا شود که جوانیش را در چنین راهی صرف کند اما باز هم هستند آیت هایی که گمنامند.

 

شهید آیت صدیقی نژاد در تاریخ 13 شهریور سال 1390 در تپه جاسوسان در مبارزه با گروه پژاک به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

 

 

کاش می شد در اردی بهشت خاطرات قلم، در سایه سار بید مجنون و همسایگی سرو، دیوان دل را گشود و بیت الغزل شهدا را در دل تاریخ نگاشت. 

 

گفتگو: زینب حیدری
 

انتهای پیام/گ

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی