نظرخواهی

آیا ازعملکرد مهدی روشنفکر در توسعه شهرستان های بویراحمد، دنا و مارگون راضی هستید؟

تازه های سایت

3. دى 1392 - 12:47
گفتگوی پیش روی مصاحبه با فلامرز بهین آئین فرد بهایی که در روز تاسوعای حسینی با حضور حجت الاسلام ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد به دین اسلام گرویده است

به گزارش چهار فصل به نقل از قبس، گفتگوی پیش روی مصاحبه با فلامرز بهین آئین فرد بهایی که در روز تاسوعای حسینی با حضور حجت الاسلام ملک حسینی نماینده ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد به دین اسلام گرویده است ، وی قریب به ۱۳ سال در آمریکا پناهنده و ساکن ایالت یوتا بوده ، بخش اول مصاحبه را می توانید با کلیک بر اینجا مرور کنید :

با کدومشون راحت تری؟

با اونایی که مسلمونن راحت ترم ، برادرای مسلمونم از ازدواج مادرم با اون مسلمون بود که قبل از پدرم بود.

 از زندگی قبلیت راضی تری یا زندگی کنونیت ، چه تفاوتهایی با هم دارن این دوتا زندگی؟

هنوز اینجا زندگی تشکیل نداده ام….

 منظور زن گرفتن نیست ، منظور تفاوت در زندگی دین اسلام و بهاییت است

الان راحت ترم و فکر می کنم آزاد ترم ، آسوده ترم ، اون موقع همیشه هرجا که می رفتم تو جمع دوستان مسلمان خیلی هم با هم رفیق بودیم ولی نمی دونست که بهایی هستم بعد که پیش میومد و می فهمید که بهایی هستم یه جورایی ازم فاصله می گرفت و ناراحت می شدن که من بهایی هستم ، خوب آدم ناراحت میشه ، به خاطر خیلی مسائل برام خیلی ناجور بود که بهایی باشم .

 از اینکه مسلمونها خودشونو دیر می گرفتن از شما ناراحت بودی؟

خوب دوستام ناراحت می شدن و همیشه بهم می گفتن تو که اینقده بچه خوبی هستی چرا باید بهایی باشی؟ منم می گفتم بهایی خوب هم هست ، انسان باید هر دینی که داشته باشه درستکار باشه به نظرم من یه آدم درستکاری بودم ، من شخصا دوست دارم مسلمان باشم کاری هم به کسی ندارم که ناراحت بشه یا نه ، شاید هم پیش بیاید ، مثلا توی روستا میگن طرف که مسلمان شده دنبال سودی بوده ولی اینطوری نبوده و خداشاهده از نظر اقتصادی وقتی بهایی بودم وضع مالیم بهتر بود.

 همین سوالو می خواستم بپرسم ، شما اونجا که بودین برا فعالیت اقتصادی و درآمدتون گفتین کنار دریا کار می کردین و تخم میگو جمع می کردین؟

درس می خوندیم ، کلاس زبان می رفتیم توی کمپانی هایی هم کار می کردیم ، سال آخری کنار دریا بودم ، تقریبا دویست نفری بودند که من سرکارگر ۶۰ نفرشون بودم ماهی ۲۳۰۰ دلار حقوقم بود ، بهترین ماشینو داشتم ، از نظر امکاناتی هیچ چیزی کم نداشتم ، اگه به خاطر مسلمون شدنم نبودم همیشه اونجا میموندم.

 بچه هات از اینکه میخواستی مسلمون بشی ناراحت نبودن؟

نه اصلاً ، دخترم پنج شش ماه اینجا باهام بود و تقریبا هرجا که می رفتیم با هم بودیم مثل دوتا رفیق.

 میدونست که میخوای مسلمون بشی؟

نه نمی دونست ، بهش نگفته بودم.

چطور بهش نگفتی؟

اونم مثل من بود ، اینجا که بودیم اکثرا بین مسلمونا بودیم حتی وقتی وارد فرودگاه شدیم با یه حجابی بود که خیلی برام تعجب بود ، همیشه به هم زنگ می زنیم ، همین دیشب هم زنگ زد و بهم تبریک گفت ، وقتی به خانمم گفتم میخوام مسلمون بشم دخترم دانشگاه بود چیزی بهش نگفت دیشب که بهش گفته بود یهو زد زیر گریه ، خانمم بهش گفت چرا گریه می کنی؟ گفت که فکر می کنم پدرم با این کارش تنها بشه و از فامیل رونده بشه ، بهایی ها وقتی کسی مسلمون میشه یه جورایی کنار می کشن و آدمو بدجور تنها میذارن ، به خاطر همین می ترسید.

قبل از مصاحبه با شما در مورد دین بهایی مطالعه می کردم نوشته بود که در دین بهایی هرکسی یک مراقبی دارد که مبادا یه وقتی تغییری توی دینشون بشه ، میشه بیشتر در این مورد توضیح بدین و شما هم متوجه می شدین کسی مراقب شما باشه؟

خیلی از همدیگه حمایت می کنن ، هم حمایت می کنن هم مراقبن ، مثلا برادر خودم که بهش گفتم میخوام مسلمون بشم خیلی سعی می کرد منو منصرف بکنه و دلمو بدست بیاره اگه مشکلی دارم مشکلمو برطرف کنه و نذاره که من با بهاییت فاصله بگیرم. اینی که من میخوام برات بگم اتفاق افتاده ، طرف مسلمون شده بود من رفتم خونشون ، آمریکا بودم باهاش تماس گرفتم ، (قبس : حرف چند وقت پیشه؟) تقریبا ۹ ماه پیش که این آقا مسلمون شده بود ، افسردگی گرفت بعد از چند ماهی ، وقتی رسیدم ایران دیدمش اون رفیق سابق نبود بهش گفتم چی شده؟ گفت الان ۹ ماهی است که مسلمون شدم هیچ کسی احوالمو نمی پرسه انتظار دارم مسلمانها بیشتر حمایتمون کنن این خودش بهترین تبلیغ میشه برا مسلمانان و دوستان و حتی مسئولین باید هرازگاهی باهاشون تماس بگیرن تا تنها نشن ، تنها که بشن احتمال برگشتش به دین بهایی هست ، سخته بالاخره ، باورت میشه وقتی خونشو خواستن خراب کنن توی دادگاه به قاضی چی گفته بود؟

قبس – چرا می خواستن خراب کنن؟

والله من توی چند و چون خراب کردن خونش نیستم ولی چنتا بهایی هم محله ایش بودن و ایشون هم مجوز ساخت نداشت فکر کنم اونها گزارش دادن هیچ کدوم از اون محله خونه هاشون مجوز ساخت نداشت فقط اومدن مال اینو میخواستن خراب کنن.

یاسوج بود؟

نه ، مرغ مهیار اصفهان ، اومد از من راهنمایی خواست ، گفتم قاضی چی میگه؟ گفت میگه تحت هر شرایطی خونه شما باید تخریب بشه ، معلوم نیست کدوم یکی از این بهایی ها رفته گزارش داده تا اینکه اومد یاسوج بهش نامه دادن که من وقتی بهایی بودم آسوده تر بودم و تو خونه ام نشسته بودم حالا که مسلمون شدم میخواین خونمو خراب کنین؟ فعلا تخریبش نکردن تا ببینیم چی میشه ، زن همین آقا ۹ ماه باهاش بد رفتاری می کرد که مسلمون شده .

 زنش مسلمون نشد؟

نه بابا کاری کرد که این بنده خدا افسردگی گرفته بود ، داییم (فتح الله محمودی) بردش پیش ملک حسینی ، زنش شب فهمید صبحش ماشین گرفت اومد روستای خرسان خونه داییم و گفت این چه کاری بود به من کردی و اینو مسلمون کردی؟

 آقا فرامرز اولین جرقه ای که باعث شد مسلمون بشی چی بود؟

از پانزده ۱۶ سال پیش همیشه تو ذهنم بود که مسلمون بشم ، همین خونه ای که توش نشستیم (الله رضا طهمورثی) نسبت فامیلیمون خیلی دیره اما خانمش دختر خواهرمه ، میتونی از اینا بپرسی که این آقا عقیده اش حتی اون موقع که تو جمع بهایی ها بود چطوری بود؟

 گفتی که دوستایی داشتی که سالهای سال نمی دونستن شما بهایی هستین و وقتی مطلع می شدن ازت فاصله می گرفتن ، اگه من بخوام بفهمم کسی بهایی هست یا نه آیا خصوصیت رفتاری خاصی داره ، اصلا چطور میشه یک بهایی را از غیر بهایی تشخیص داد؟

رفتارای خاصی دارن.

 مثلا من چقد باید زرنگ باشم تا یک بهایی از غیر بهایی را تشخیص بدم؟

بستگی به حس ششمت داره ولی زود میشه شناخت ، برخورد بهایی ها خاصه و میشه شناخت.

 چطور مثال بزنم ، مثلا بلوچی با لباسش مشخصه ، زن لر با لباس محلیش و خیلیهای دیگه همینطور ، بهایی چطور میشه شناخت؟

اکثرا با فامیلی میشه شناخت ، مثل خودم هرجا میگم بهین آیینم فوری ازم میپرسن بهایی هستی؟ فامیلیهای خاصی دارن مثل بهیین آیین ، بهامین ، بهیاگر ….. از نظر اخلاقا هم یه جوری فرق می کنن ، یه تفاوتی دارن خیلی ریز بشی میشه با رفتار بشناسیشون.

اونقدی که الان تعصب دین اسلام را دارم ، تعصب بهایی نداشتم.

 تاریخ بهایی میخوندی؟

بله

 میدونی ریشه بهایی از کجاست؟ و از کجا اومده؟

بله خوندم

 به سبک بهایی ها میخوندی یا به دید یه کسی که میخواد پژوهش کنه؟

من فقط کتاب میخوندم

 ببین من اگه بهایی باشم و بخوام کتاب بهایی بخونم اینطوری میخونم که عبدالبها بهش الهام شده که پیامبر بشه ولی وقتی مسلمونم با یه دید دیگه نگاه می کنم و میگم طبق شواهد و اسناد عبدالبها اجیر شده انگلیس و غرب هست تا یه چیزی شبیه دین درست کنه ، خودت تاریخ بهایی از کدوم دید میخوندی ، از دید یک بهایی یا یک کسی که میخواد تحقیق کنه در مورد دینش؟

من از دید بهایی میخوندم ، از دید یک مسلمون مثل شما برام قابل قبول نبود ، من کتاب خوندم که کتاب خود بهاییت نبود و درستش کرده بودن ، تمام کتابها عربی بودن ، اولین باری که من مسلمون شدم یه نماز میتی بود که رفتم باورم نمی شد بیشتر عربی ها که توی اون نماز میت بود تو کتابای ما هم بود.

 الان چقد مطالعه کردی در مورد دین اسلام ، آیا مطالعه ای داشتی ، با کسی صحبت کردی یا نه الان میخوای شروع کنی؟

تو این هفت هشت روز چنتا کتاب آقای افشار امام جمعه پاتاوه برام آورده ، چهارشنبه هم بهش پیام دادم که چنتا کتاب برام بیار .

 زمانی که بهایی بودی آیا کسی بود که مسلمون بود و بهایی شده باشه و اگه موردی بوده رفتار بهایی ها باهاش چطور بوده؟

بله موردی بوده و خیلی برخورد خوبی باهاشون داشتن.

 چه امتیازی بهش میدن؟

هیچ امتیازی نمیدن

 خوب من الان اگه بخوام بهایی بشم بالاخره اینجا از طرف دوستام رونده میشم اونور هیچ امتیازی بهم نمیدن؟

اکثر اینایی که بهایی میشن کسایی هستن که میخوان برن آمریکا و کشورای اروپایی ، به محضی که اونجا میرسن چیزی به اسم بهاییت ندارن ، من که آب از سرم گذشته چه یه وجب باشه چه صد وجب بذا همه چیو بگم ، اصلا از بهاییت فقط به عنوان یه ابزار برا رفتن به خارج از کشور استفاده می کنن و هیچ اعتقادی به اون ندارن ، بذا یه پلیس بین المللی برام بذارن و منو بگیرن ببرن.

 پس بیشتر برا خارج رفتن راحت بهایی میشن؟

بله تمام کسایی که الان بهایی شدن کسایی هستن که میخوان برن خارج از کشور نمیدونن با چه راهی برن میبینن بهایی شدن راحت ترین مورده برا رفتن

 پیگیری نمی کنن که آیا دین بهایی داره نداره ، وقتی رفت اونجا بیخیاله؟

بیخیال میشه

 ازشون نمی پرسن ؟

نه بابا اونجا کی با شما کاری داره؟ کی پرس کیو میکنه؟

منظورم خود بهایی هاست ، سران بهایی؟

اصلا خود بهایی هایی که اونجان چیزی به اسم دین ندارن ، هرکی رفت اونجا بی دین میشه ، میرن اونجا غرق تجملات میشن ، ماشین آخرین سیستم خونه آخرین مدل هرچیزی که بخوای میبینی ، رفتی اونجا دینت کلا فراموش می کنی.

 پس شما معتقدین بهایی هایی که اونجا هستن بی دین میشن و اعتقادی به بهاییت ندارن و مسلمونی که بهایی میشه و میره اونجا فقط برا رفتن به خارجه و اصلا اعتقادی به بهاییت نداره.

آره همینطوره ، قسم میخورم اگه کسی مسلمون باشه و بهایی میشه غیر از این برا هیچ چیزی نیست ، داریم کسانی که رفتن اونجا بهایی بشن و الان تو ترکیه گیر کردن .

یه چیز دیگه که در مورد بهایی ها خوندم این بود که یه شناسنامه توی بیت العدل اسرائیل دارن ، الان شما مسلمون شدین تکلیف اون شناسنامه چی میشه؟

آره یه معرفی نامه هست ، از وقتی هم مسلمون شدم اون شناسنامه از بین میره و طرد میشم ، بیت العدل هم توی حیفای اسرائیل واقع شده.

اسرائیل هم رفتی؟

نه نرفتم

 سران بهایی اکثرا اسرائیل هستن؟

اسرائیل مرقد یکی از بزرگان بهایی بود ، نمازی که میخونیم به سمت بیت المقدسه ، من هیچ وقت نماز بهایی نخوندم.

 وقتی کوچک بودی پدرت نمی گفت چرا نماز نمیخونی؟

نه ، چیکارم داشت! مگه میشه به زور کسیو وادار به نماز خوندن کرد.

 یه کسی به اسم بهزاد جهانگیری بهایی بود که مسلمون شده ، فکر کنم اهل کرج بود ، مصاحبه ای که من ازش خوندم فکر کنم مال سال ۷۵ – ۷۶ بود ، تو این مصاحبه مصاحبه گر ازش پرسیده برخورد بهایی ها با مسلمونها چطوریه ، آقای جهانگیری پاسخ داد که در زمان جنگ وقتی حمله هوایی میشد و اعلان وضعیت قرمز می شد اینا جایی بودن که یه کسی به اسم آقای سروریان که الان هم فوت کرده اونجا بوده و پدر آقای جهانگیری ، آژیر خطر که زده می شد باید پرده ها کشیده می شد و چراغا خاموش می شد ولی اینها این کار نمی کردن ، آقای جهانگیری از پدرش پرسیده چرا اینو خاموش نمی کنی الان خودمون کشته میشیم پدرش در جواب بهش گفته تو منطقه ای هستیم که حداقل ۲۰۰ خانواده مسلمان هست و اگه ما کشته بشیم این ۲۰۰ نفر هم کشته میشن ، این بخشی از مصاحبه آقای جهانگیری بوده ، شما این نوع دید بهایی ها با مسلمانها را تأیید می کنید؟

بهایی ها کلا زیاد با مسلمونها میونه ای ندارن ولی نمیدونم در این موردی که شما گفتین اطلاعاتی ندارم.

 ببین خودت که میگی زیاد تعصبی ندارین ، کسایی که تعصب داشتن اونا چی؟ مثلا زمان امیرعباس هویدا که بهایی بود هوای بهایی ها را خیلی بیشتر از مسلمانها داشت ، مثلا همین کتا موتور برق و بیمارستان داشت این در حالی بود که توی استان خیلی کم از این امکانات میدیدیم .

عموم یکی از بزرگترین افراد بهایی بود

فامیلیش بهیین آیین بود؟

خانجانی میشناسی؟ که از خانهای بزرگ بود ، هفت نفر از سران اصلی بهایی که رئیس کل محفل ملی بهایی بودن سه نفرش زن بودن چهارتاش مرد ، یکیش خانجانی بزرگه ، عموی من داماد خانجانیه و خواهرشو گرفت اسمش هم نجات بهین آیینه .

 فکر می کنم یکی از دلایلی که مسلمونهای استان ما اصلا میونه ای با بهایی ها ندارن همین فرق جویی هویدا بود.

قطعا همینطوره یادمه اون زمان پول گذاشتیم و موتور برق خریدیم ولی بیمارستانش اون زمان خانجانی که عضو اون محفل بود با ارتباطی که با هویدا داشت بیمارستان برا کتا احداث کردن .

به نظرت اگه الان یه بهایی به حکومت برسه چه برخوردی داره؟

به نظرم تمام مردم به دار می زنن ، همیشه میگم اگه یه زمانی بهاییها مثلا رئیس جمهور بشن بیشتر مردم قتل عام می کنن چون تعصب عجیبی دارن ، وکیلم توی آمریکا به قاضی گفت که بنده خدا الان ۹ ماه توی زندان بوده دیگه آزادش کنین ، خانوادم مخصوصا دخترم به شدت گریه می کرد ، اونا هم می گفتن نه چون فحش داده آزادش نمی کنیم ، من تو اون شرایط زندان آمریکا و اینکه اونجا هم فحش زیاد به هم میدن خوب فشار روم بود و یه چیزی بهشون گفتم  ، خود آمریکایی ها خودشون که بهم فحش میدن زیاد مهم نیست اما نه پیش قاضی ، قاضی بهم گفت که شما را آخوندا بیرون کردن چرا الان که اینجایی از اونا حمایت می کنی؟ یا کارایی می کنین که بر علیه حکومت آمریکاست ، آمریکا هم شما را اینجا پناهنده کرده همه چیز هم بهتون میده از نظر امکانات ، خونه ، زندگی چیزی براتون کم نمیذاره چرا این کارا را می کنید؟ من هی می گفتم شما اشتباه می کنید ، اینطوری نیست که شما می گید ، دیدم کوتاه نمی آید و حرف خودشو می زنه که من از کوره در رفتم و یه فحشی دادم اونم ۶ ماه حبس برام زد ، گفتم برا چی ۶ ماه حبس می زنین؟ گفت برا فحش و توهین به قاضی ، دخترم پاشد و به قاضی گفت که این اصلا انگلیسی بلد نیست صحبت کنه این فحشی هم که داد توی برخوردای مردم آمریکا شنیده و یاد گرفته ، هرچی التماس کردیم فایده نداشت ، ۹ ماه زندان بودم ۶ ماه دیگه هم بهش اضافه شده ، من بهش گفتم بابا آخوندا رحمشون خیلی بیشتر از شماست خداوکیلی اینو کاملا جدی میگم ، اینو که من گفتم داغ کرد و بهم گفت تو که داری نون دولت آمریکا را میخوری چطوری میگی دادگاه ایران و آخوندا بهتر از ما هستند؟

 خیلی از بهایی ها که مسلمون شدن مثل شما بعد از ۱۵ سال علنی می کنن ، خیلی دیگه هم مسلمون میشن اما توی خفا در جمع میگن بهایی هستن اما توی خونه که بیان اعمال مسلمانها را انجام میدن ، چه شد که خودت اومدی علنی کردی و صدا و سیما هم اعلامش کرد؟

من میخواستم برا تبلیغ دین اسلام باشه به خود آیت الله ملک حسینی هم گفتم اگه میتونستم طوری تبلیغ می کردم که صدتای دیگه هم مسلمون بشن ، باید هم همین کار انجام بدیم ، من خیلی دوست دارم تبلیغ بشه تا بقیه ببینن ، مثلا خانمم بهم می گفت فلا (فلامرز) حالا که مسلمون شدی سعی کن بهتر بشی که بهایی ها نگن که اینو حق پیامبر (بهاالله) زده و اینطوری شد همون بهتر که مسلمون شد ، بلکه کاری کن که با رفتارت تأثیر مثبت بذاری روی بهایی ها.

تبلیغات بهایی هایی و سران بهایی این هست که مثلا امروز مصاحبه آقای فلامرز بهیین آیین را روی سایت زدیم میگن که وی تحت فشار حکومت بوده ، اگه همین بهین آیین فردا بیاد توی ترکیه یا آمریکا مصاحبه بده قطعا این حرفها را نمی زند.

من اگه برم توی مریخ هم همین حرفها را می زنم ، ۳۸ روز توی زندانی بودم که فقط فن بالای سرم بود یه سلول یک متر در یک و نیم متر با یک کف سیمان و رکابی و پیژامه که وقتی بیرون اومدم کلیه هام میخواستن بترکن که چیزی بگم باب میلشون اما چیزی نگفتم ، فشار از این سخت تر فکر نکنم اینجا باشه ، من هرجا بخوام حرفی بزنم حرفی میزنم که میل دلم باشه و واقعیت داشته باشه.

انتهای پیام/گ

 

نظرات کاربران

شبکه اطلاع رسانی دانا
قلم_گزینشی